مطالب مرتبط با کلیدواژه

فهم ناپذیری


۱.

موجه سازی تجارب عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حجیت تجارب عرفانی فهم ناپذیری بیان نا پذیری انتقال ناپذیری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید تجربه دینی
تعداد بازدید : ۹۱۶ تعداد دانلود : ۶۸۰
این نوشتار، با روش عقلی- تحلیلی، به بررسی فهم پذیری، بیان پذیری و انتقال پذیری تجربه ها ی عرفانی و عدم آنها پرداخته است. هدف آن موجه سازی تجارب عرفانی با روی آورد تحلیلی- منطقی در سه مقام فوق است. عرفا معرفت الهی را از دو راه ممکن می دانند: عقل و شهود، اما به برتری روی آورد شهودی نسبت به روی آورد عقلی باور دارند. این مقاله، بر پایة علم حضوری، عقل منور، تعامل مکرر عارفان با تجربه های شهودی شان، و لوازم بین به معنای عام، تجارب شهودی را از هر سه نگاه منطقاً دفاع پذیر دانسته است.
۲.

بررسی متشابهات در قرآن و شبهات معناشناختی آن از منظر ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان قرآن زبان دین رازآلودگی وصف ناپذیری فهم ناپذیری تجهیل تعطیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۵۱۷
آیه هفتم سوره آل عمران از «دسته بندی کلان آیات قرآن به محکمات و متشابهات و علم به تأویل آنها» سخن گفته که مدلول آن مورد مناقشه مفسران و متکلمان بوده است. برخی از ایشان در اثر تفسیری که از واژه «متشابه» داشته اند، زبان قرآن را در بخش متشابهات آن، فهم ناپذیر یا رازآلوده خوانده اند. پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به معناشناسی «متشابه» در آیه مذکور و بررسی دلالت آن بر فهم ناپذیری یا رازآلودگی زبان قرآن، از منظر ابن تیمیه و تأثیرپذیری وی از سلف از جمله احمد بن حنبل می پردازد. ابن تیمیه از چهره های سرشناس و تأثیرگذار جهان اسلام است. برخی از جریان های معاصر چون سلفی گری و وهابیت تحت تأثیر تفکرات او قرار دارند که این خود مهم ترین دلیل برای بازخوانی و بررسی مبانی فکری و علمی ایشان است. گردآوری و جمع بندی دیدگاه ابن تیمیه از منابع دسته اول و انسجام بخشی به آن در ساختاری نوین و نشان دادن تأثیرپذیری ابن تیمیه از احمد بن حنبل در دیدگاه خود از ویژگی های بارز این اثر می باشد. ابن تیمیه ضمن رد هرگونه رازآلودگی و وصف ناپذیری زبان قرآن در بخش متشابهات، دیدگاه های مذکور را برگرفته از عدم فهم صحیح واژه «متشابه» و خلط بین معانی «تأویل» می داند.