مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
میانگین موزون هزینه سرمایه
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از این مقاله ، بررسی این موضوع است که آیا بین شیوه های تامین مالی و درصد تغییرات هزینه سرمایه رابطه معناداری وجود دارد یا خیر . در راستای این هدف به تعریف مفاهیم هزینه سرمایه ، میانگین موزون سرمایه ، اقلام تشکیل دهنده میانگین موزون هزینه سرمایه ، آماره آزمون t ، آزمون f و ضریب همبستگی پرداخته و به تبع آن نحوه محاسبات هر یک توضیح داده می شود . اطلاعات مورد نیاز برای یک دوره زمانی چهار ساله از شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران از صنایع مختلف جمع آوری شده است . پس از محاسبات میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت های مورد مطالعه ، ارقام به دست آمده با میانین موزون هزینه سرمایه دو کشور هند و آمریکا در یک برهه زمانی مشخص ...
ارزیابی ساختار مالی و هزینه تامین منابع مالی بانک پارسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد تعیین جایگاه انواع منابع تامین مالی بانک می باشد. برای تحقق این هدف به وسیله استخراج اطلاعات مورد نیاز از صورت های مالی بانک پارسیان، ساختار سرمایه آن در یک دوره هفت ساله (1382 - 1388) مورد ارزیابی قرار گرفته است.
فرضیه اول تا سوم این پژوهش به بهینه بودن ساختار سرمایه واقعی و هزینه تامین منابع مالی (هزینه سرمایه) و هم چنین خطرپذیری نسبت سرمایه بانک دلالت دارد که این سه فرضیه از طریق چارچوب رسیدن به ساختار سرمایه بهینه (از نظر نسبت سرمایه به دارایی های دارای خطرپذیری، نسبت سپرده ها به بدهی ها، نسبت سپرده های بلند مدت به کل سپردها و هزینه سرمایه) مورد ارزیابی قرار گرفت و بهینه تشخیص داده شد.
فرضیه چهارم این پژوهش دلالت بر عدم وجود ارتباط بین ساختار سرمایه و هزینه تامین منابع مالی (هزینه سرمایه) بانک دلالت داشت که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، این فرضیه آزمون و مورد تایید قرار گرفت. در پایان نیز پیشنهاداتی در خصوص بهینه کردن ساختار سرمایه بانک پارسیان و هم چنین تحقیقات آتی ارائه شد.
بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی، بر میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت ها: مقایسه تحلیلی، براساس اندازه حسابرس، اندازه شرکت های هموارساز و غیرهموارساز سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک نظام حاکمیت شرکتی کارآمد با کیفیت بالای حسابرسی، موجب می شود که شرکت ها اطلاعات مالی بهتر و شفاف تری ارائه کنند و این خود باعث کاهش ریسک اطلاعاتی اعتباردهندگان و سرمایه گذاران و در نتیجه تأثیرگذاری بر هزینه سرمایه شرکت می شود. در این رابطه، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی بر هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، نمونه ای شامل 840 شرکت، طی سال های 1385-1390، برای آزمون فرضیه های پژوهش انتخاب شد. برای بررسی دقیق تر موضوع پژوهش، نمونه انتخابی به این نمونه های فرعی تقسیم شد: شرکت های مورد رسیدگی توسط سازمان حسابرسی و سایر مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی، شرکت های بزرگ و کوچک و شرکت های هموارساز و غیرهموارساز سود. نتایج به دست آمده از برآورد الگوی پژوهش بر روی کل شرکت های عضو نمونه آماری، حاکی از آن است که بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی، با هزینه سرمایه، رابطه معنی داری وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج نشان داده است که در شرکت های بزرگ، اندازه بزرگ هیأت مدیره و وجود سهامداران کنترلی می تواند موجب کاهش هزینه سرمایه شرکت شود. واژه های کلیدی: .
بررسی رابطه بازده دارایی ها با ارزش افزوده اقتصادی در صنعت نساجی کشور
معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد به دلیل در نظر نگرفتن هزینه سرمایه و نیزاستفاده از اطلاعات حسابداری، در معرض انتقادات فراوانی می باشند. در طرف مقابل ارزش افزوده اقتصادی با لحاظ نمودن هزینه فرصت و سود اقتصادی، معیاری بهتری در ارزیابی ارزش ایجاد شده در شرکتها است. در این تحقیق ارتباط میان معیارهای فوق با ارزش افزوده اقتصادی در صنعت نساجی بررسی شده تا مشخص گردد که به چه میزانی معیارهای سنتی مورد اشاره منطبق با معیار ارزش افزوده اقتصادی می باشند و تا چه حد به بهبود ارزش افزوده اقتصادی ایجاد شده در بنگاه کمک می کنند. در این تحقیق تمام شرکت های نساجی که شامل 20 شرکت است، برای یک دوره 4 ساله 1392 تا 1396 ارزیابی شده است. همچنین باتوجه به آنکه تحقیق فوق کل صنعت را مورد بررسی قرار می دهد و نیز به سبب آنکه ارزش افزوده اقتصادی یک معیار عینی می باشد، لذا از حاشیه ارزش افزوده اقتصادی در محاسبات استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که میان بازده دارایی ها با حاشیه ارزش افزوده اقتصادی در صنعت نساجی رابطه مستقیم برقرار است. همچنین جهت مشخص شدن ابعاد بیشتری از رابطه معیارهای سنتی مورد اشاره با معیار ارزش افزوده اقتصادی، ارتباط بازده دارایی ها نیز با نسبت سود عملیاتی پس از کسر مالیات به مبلغ هزینه سرمایه نیز بررسی گردید.
ساختار سرمایه، میانگین موزون هزینه سرمایه و روند تغییرات آن ها
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۲
185 - 215
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی روند تغییرات نسبت بدهی و میانگین موزون هزینه سرمایه و همچنین بررسی رابطه ساختار سرمایه و میانگین موزون هزینه سرمایه می باشد. طبق نظریه دوم میلر و مودیلیانی (1963) بین ساختار سرمایه و میانگین موزون هزینه سرمایه رابطه خطی و معنی داری وجود دارد، و با افزایش وام دریافتی، هزینه سرمایه کاهش می یابد. تحقیق حاضر به بررسی اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار ره آورد نوین برای 38 نمونه از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1379 تا 1388، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون پرداخته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که روند تغییرات نسبت بدهی دارای یک روند افزایشی نمی باشد و همچنین روند تغییرات میانگین موزون هزینه سرمایه دارای یک روند کاهشی نیست. همچنین رابطه-ای معنی داری بین ساختار سرمایه و میانگین موزون هزینه سرمایه یافت نشد.
بررسی تأثیر شاخص های مرتبط با نظارت بر سازوکارهای تأمین مالی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
325 - 354
حوزه های تخصصی:
یکی از موارد حائز اهمیت در سازوکارهای تأمین مالی و انتخاب آن بحث گزارشگری مالی است که در سالهای اخیر برای اعتباردهندگان و بازار سرمایه به عنوان شریان های اصلی تأمین مالی، مورد توجه بوده است. در این زمینه حسابرسان به عنوان یک مکانیزم کنترلی و نظارتی برون سازمانی راهبری شرکتی میتوانند نقش مهمی را در آگاهی بخشی به اعتباردهندگان و سرمایه گذاران ایفا نمایند. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تأثیر شاخص های مرتبط با نظارت بر سازوکارهای تأمین مالی و عوامل مؤثر بر آن می پردازد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 99 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1396 است. برای آزمون فرضیههای تحقیق از مدلهای رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. ، یافته های پژوهش نشان می دهد که برخی از متغیرهای ویژگیهای موسسه حسابرسی ازجمله عمر، توان رقابت، استقلال، تعداد شرکا ، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، رتبه در بورس و اوراق بهادار، اندازه و دوره تصدی بر تأمین مالی از طریق بدهی، صدور سهام عادی، بیش اهرمی، ریسک و میانگین موزون هزینه سرمایه تأثیر معناداری دارد.