استعارۀ مفهومی بت در عرفانِ اسلامی و مقایسۀ آن با زیبایی شناسی روحِ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
91 - 107
حوزه های تخصصی:
استعاره از دیرباز در شکل ادبی و بلاغی آن مورد توجه ادبا بوده است، اما با نظریاتی که لیکاف و جانسون دربارۀ استعاره های مفهومی ارائه دادند، استعاره معنای گسترده و بااهمیت تری یافت. یکی از استعاره هایی که در ادبیات فارسی از جنبه های ادبی بسیار مهم بوده و مایۀ خلاقیت هنری و زیبایی شناسی شده، استعارۀ بت است. چون عرفا دربارۀ بسیاری از اصطلاحات و مفاهیمِ ادبیاتِ عاشقانه برداشت های عرفانی داشته اند، در مورد بت نیز برداشت ها و تعابیر متفاوتی به کار برده اند. این اصطلاح در میان تعابیرِ دینی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا بت پرستی با عقوبت همراه بوده است؛ به همین دلیل می توان ادعا کرد که عرفایی چون مولوی و شبستری و ابن عربی با توجه به این که در نظرات خود به رحمت الهی توجه بیشتری داشته اند، به استعاره زدایی از بت پرداخته اند. برای مقایسه، در تفکرات هگل نیز مشابه چنین نظریه ای را در زمینۀ پیکرتراشی یونانیان شاهدیم. در این مقاله با اتکا به این موارد در پی اثبات این مسئلۀ هستیم که استعاره های مفهومی از دیرباز مورد توجه متفکران و به ویژه عرفا در تفاسیرشان بوده است. هرچند این متفکران از نظام و چارچوبی که لیکاف و جانسون ارائه داده اند، بی بهره بوده اند، اما این مسئله را به شکل دیگر و در قالب دیگری مطرح کرده اند.