تحلیل ساختاری همایون نامه عماد فقیه کرمانی با رویکرد تقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان از آغاز با توجه به اصل موجودیت آثار ادبی و ساختار لفظی مستقل آن، به بررسی حیات آثار ادبی از منظرهای گوناگون پرداخته اند. در این میان، ساختارگرایان به عملکرد اجزاء و عناصر و سازمان یافتگی آن ها در تشکیل یک اثر، به منظور کشف شباهت ها و تقابل ها، توجه ویژه ای داشته اند. چون فهم یک اثر هنری به یافتن درک درست واژه ها و مطالعۀ نظام زبان آن وابسته است و شعر، عرصۀ مناسبی برای ظهور این تقابل هاست تا از رهگذر این ویژگی اندیشۀ شاعر نمایان شود، این پژوهش بر آن است تا به روش تحلیل کیفی ضمن معرفی اجمالی عمادفقیه کرمانی، عارف قرن هشتم، به بررسی مثنوی همایون نامه با محوریت تقابل های دوگانه بپردازد. چون نوشتار، بازتاب اندیشه های فرد است، با توجه به تقابل های متن به اندیشۀ عماد راه می یابیم و به شناخت بیشتر همایون نامه دست پیدا می کنیم. برایند این پژوهش نشان می دهد که هفت نوع تقابل (مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، واژگانی، معنایی و شخصیتی) در همایون نامه با قالب های دستوری اسم، صفت و فعل وجود دارد. در این میان، چهار تقابل، شاه/ درویش، شاه/ فقیر، شاه/ گدا و شاه/ رعیت بیشترین بسامد را در همایون نامه دارد. این تقابل ها نشان دهندۀ تفکر عارفانۀ عماد و توجه او به منزل فقر و دنیاگریزی است، تا آن جا که فقر با فنای فی الله نزد او یک منزل است. همچنین بازگوکنندۀ دیدگاه عرفانی تعلیمی عماد است تا از این طریق، راه حقیقت را از مسیر طریقت به سالکان بیاموزد. این نتیجه درآمدی برای نشان دادن ظرفیت های مختلف خوانش های متفاوت متن است.