مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقاشیخط


۱.

مقایسه شعر «عشق بتان» رشید وطواط با شعر «ذخیره» آپولینر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کالیگرام نقاشیخط شعر توشیح مشجر شعر کانکریت تجسمی گیوم آپولینر رشید- الدین وطواط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۹۱
کالیگرام (Calligramme) ، نوعی شعر کانکریت (Concrete poetry) است که گیوم آپولینر(1918-1790)، شاعر فرانسوی، آن را برای اوّلین بار در ادبیّات فرانسه مطرح کرد و بنیاد نهاد. کالیگرام در زبان فرانسه، به معنای خطّاطی یا نقّاشیخط است. در اصطلاح ادبی، نوعی جریان شعری است که از ترکیب سه هنر: نوشتار، گرافیک و خوشنویسی ایجاد می شود. نوع چینش و ترکیب واژه ها و جملات نوشتاری شعر کالیگرام، به گونه ای است که یک تصویر گرافیکی مثل تصویر پرنده، درخت، گل، شمشیر، چهره انسان و... را تشکیل می دهد. ضمناً متن شعر، با خطّ زیبای خوشنویسی نوشته می شود. در این مقاله، تلاش نگارنده بر این بوده که با نگرش تطبیقی، بین یکی از کالیگرام های آپولینر با عنوان «شعر ذخیره» با نمونه ای از شعرهای توشیح(مشجّر) رشیدالدّین وطواط با عنوان «عشق بتان» مقایسه ای انجام دهد. اهمّیّت و ضرورت تحقیق، کشف و شناسایی مشابهت های فرمالیستی و همانندی های گرافیکی میان این دو گونه شعری از ادبیّات دو کشور متفاوت است که می تواند حکایت از روابط پنهان و پیدای هردو کشور داشته باشد. نتیجه سخن این است که دو شعر مذکور حدّاقل از چهار جهت با همدیگر شباهت شکلی دارند: 1- تجسّمی بودن هردو شعر 2- مشابهت محتوایی و مضمونی 3- آمیختگی هر دو شعر با هنر خوشنویسی 4- توجّه متوازن به بُعد شنیداری و گرافیکی هر دو شعر.
۲.

مطالعه بینامتنی نقشمایه های اسطوره ای،سنتی و مذهبی در آثار نقاشیخط مکتب سقاخانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشیخط مکتب سقاخانه عناصر دینی اسطوره سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
  «سقاخانه» اصطلاحی است که نخستین بار کریم امامی برای توصیف آثار گروهی از هنرمندان ایرانی که می کوشیدند «سنت» را در قالبی نو بیان کنند، به کار برد. هنرمندان سقاخانه هویت «ایرانی» را نه در حال (جامعه در حال گذار)، بلکه در گذشته (سنت های غنی فرهنگی) می جستند. سقاخانه کوششی جدی جهت توافق سنت و مدرنیته بود. «نقاشیخط» اصطلاحی است برای توصیف نوعی نگارش توأم با رنگ آمیزی که غالباً در آن از شگردهای خوش نویسی سنتی استفاده می شود و معمولا فرم کلمات بیش از معنای آن ها اهمیت دارد. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از رویکرد بینامتنی انجام شده است. گردآوری اطلاعات برآمده از مطالعات کتابخانه ای و وبگاه های اینترنتی است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش ها است که: 1) نقش مایه های اسطوره ای، سنتی و مذهبی درآثار نقاشیخط هنرمندان مکتب سقاخانه چیستند؟ و 2) محتویات مشترک و بینامتنی در این آثار شامل چه حوزه هایی می شوند؟ جامعه آماری در این پژوهش، سی تابلو از آثار نقاشیخط استادان مکتب سقاخانه (فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، رضا مافی، حسین زنده رودی، ناصر اویسی و ژازه تباتبایی) است؛ که در این مقاله، به چهار اثر از چهار هنرمند پرداخته شده است. در روند مطالعه این پژوهش، ویژگی ها و علل شکل گیری این جریان و نشانه های استفاده شده در این آثار مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، شناسایی مشترکات و تاثیرگیری ها و انتقال های مفهومی و بینامتنی در آثار هنرمندان مکتب سقاخانه ایران به عنوان هدف اصلی و شناسایی جایگاه این هنر و رابطه آن با دو حوزه مستقل نقاشی و خوش نویسی و هم چنین، تطور نگاه هنرمندان سقاخانه ای به مسالهِ آیین، اسطوره و مولفه های مذهبی به عنوان اهداف فرعی دنبال شدند. با بررسی فضای این آثار این یافته ها به دست آمده است: در مرحله نخست، محتویات و مشتر کات بینامتنی در آثار بررسی شده، عبارتند از: عناصر مذهبی نظیر قفل، علم، پنجه و...، نمادهای سنتی و ایرانی، نظیرِ درخت سرو، بته جقه، طلسمات، اسب ها، مینیاتورها، خط نستعلق و شکسته و نمادهای اسطوره ای نظیرِ شیر و خورشید که بیش ترین استفاده از نمادهای مذهبی بوده و عناصر و نماد های موجود در سقاخانه ها تقریبا به صورت مشترک در آثار همه این هنرمندان دیده می شود. البته، شایان توجه است که این عناصر و نماد های مذهبی نیز ریشه در آثار سنتی و ایرانی دارند.