مطالب مرتبط با کلیدواژه

تجسمی


۱.

اندیشه نگاری های شاعرانه در آثار گرافیک «فرزاد ادیبی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اندیشه نگاری شاعرانگی تجسمی تصویرسازی معاصر ایران فرزاد ادیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۵۳۶
اندیشه نگارهای شاعرانه در گرافیک، تحت تأثیر هنرمدرن در دوره فوتوریسم و به وسیله شاعرانی چون مارینتی حدود یکصدسال پیش شکل گرفت. مبانی فکری این شاعرانگی رهایی شاعران از قید و بند های محدود و دست و پا گیر، دستور زبانی بود. این شیوه بیانی در عالم طراحی گرافیک در نیمه دوم سده 1900 میلادی به گونه ای دیگر تداوم یافت. نمونه هایی از این شاعرانگی درآثار برخی از طراحان معاصر ایران دیده شده، یکی از این طراحان فرزاد ادیبی است. وی تاکنون آثار مختلفی را طراحی کرده که در اغلب آن ها به خصوص کارهای متأخر وی، جوششی شاعرانه و درون نهاد ی به تناسب موضوع، جلوه می کند، مسئله اصلی این پژوهش، چیستی گرافیک شاعرانه و چگونگی و چرائی شکل گیری این اندیشه نگاری ها درآثار گرافیک این طراح است. هدف این تحقیق، توصیف اندیشه نگاری های بصری فارسی در گرافیک ایرانی و پیوند عمیق گرافیک و ادبیات فاخر ایران است. رویکرد این پژوهش کیفی است که با تحلیل محتوی بصری آثار گرافیک فرزاد ادیبی، توصیف می شود. براساس یافته های این مقاله؛ اندیشه نگاری های شاعرانه، یعنی آثاری که ایده اولیه آن ها شعر یا جمله ادبی است. دو مشخصه شاعرانگی در گرافیک، بیان کنایی و سیالی و رهایی فرم است که در آثار ادیبی این موضوع به گونه ای در ساختار و درون مایه اثر رخ نمایی کرده است. اما چرایی شکل گیری این شاعرانگی در آثار وی به ترتیب اولویت، آشنایی با زبان مبدأ (شعر) و نیز زبان مقصد(گرافیک)؛ بیان بصری نو در گرافیک ایران؛ چیزی که ادیبی آن را آشنایی زدایی نامیده؛ علاقه خاص وی به شعر؛ جنس سفارش ها که با کار حرفه ای در مجله های ادبی همراه بود؛ موأنست با شاعران و نویسندگان، انباشت تجربه های بصری شاعرانه، جایگاه شعر و شاعرانگی در سپهر اندیشه ایرانی و در مواردی نیز براساس دغدغه های اجتماعی ایشان بوده است.
۲.

طراحی شیوه صحنه پردازی با تمرکز بر ناخودآگاه؛ طراحی صحنه اتفاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتفاقی تجسمی شیوه اجرا طراحی صحنه ناخودآگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
فرایند طراحی صحنه به شکل قراردادی و معمول خود، بیش از آن که از ناخودآگاه ذهن طراح ناشی شود، بیشتر معطوف به حوزه خودآگاه طراح است. این در حالی است که ناخودآگاه از قدرت بی نظیری برخوردار است و هنرهای تجسمی مدرن با شیوه هایی نظیر هپنینگ و آبستره، به شدت به سمت آن حرکت کرده اند. طراحی صحنه مرسوم، همچنان از قواعد مشخص استفاده می کند؛ تا جایی که در بسیاری مواقع، صحنه پردازی بیشتر به بستری سه بعدی به منظور جای دادن میزانسن های کارگردانی تبدیل می شود. این مقاله تلاش می کند تا ناخودآگاه و قابلیت های آن را مورد بررسی قرار داده و موانع پیش روی استفاده از این مولفه را درطراحی صحنه مرسوم و قراردادی واکاوی کند. در ادامه می کوشد پاسخی برای مسائل یاد شده که معمولاً از سوی قراردادهای رایج در صحنه پردازی مطرح می شود بیابد و این شیوه اجرایی را که مبتنی بر صحنه پردازی آبستره است، پیشنهاد کند. برای تبیین این شیوه اجرایی، از یکی از نمایش هایی که نگارندگان خود با استفاده از همین روش در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران به روی صحنه برده اند، استفاده گردیده است. در این مقاله چگونگی شکل گیری نمایش یاد شده به عنوان نمونه تحقیقی مورد بررسی قرار گرفته است.
۳.

مقایسه شعر «عشق بتان» رشید وطواط با شعر «ذخیره» آپولینر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کالیگرام نقاشیخط شعر توشیح مشجر شعر کانکریت تجسمی گیوم آپولینر رشید- الدین وطواط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
کالیگرام (Calligramme) ، نوعی شعر کانکریت (Concrete poetry) است که گیوم آپولینر(1918-1790)، شاعر فرانسوی، آن را برای اوّلین بار در ادبیّات فرانسه مطرح کرد و بنیاد نهاد. کالیگرام در زبان فرانسه، به معنای خطّاطی یا نقّاشیخط است. در اصطلاح ادبی، نوعی جریان شعری است که از ترکیب سه هنر: نوشتار، گرافیک و خوشنویسی ایجاد می شود. نوع چینش و ترکیب واژه ها و جملات نوشتاری شعر کالیگرام، به گونه ای است که یک تصویر گرافیکی مثل تصویر پرنده، درخت، گل، شمشیر، چهره انسان و... را تشکیل می دهد. ضمناً متن شعر، با خطّ زیبای خوشنویسی نوشته می شود. در این مقاله، تلاش نگارنده بر این بوده که با نگرش تطبیقی، بین یکی از کالیگرام های آپولینر با عنوان «شعر ذخیره» با نمونه ای از شعرهای توشیح(مشجّر) رشیدالدّین وطواط با عنوان «عشق بتان» مقایسه ای انجام دهد. اهمّیّت و ضرورت تحقیق، کشف و شناسایی مشابهت های فرمالیستی و همانندی های گرافیکی میان این دو گونه شعری از ادبیّات دو کشور متفاوت است که می تواند حکایت از روابط پنهان و پیدای هردو کشور داشته باشد. نتیجه سخن این است که دو شعر مذکور حدّاقل از چهار جهت با همدیگر شباهت شکلی دارند: 1- تجسّمی بودن هردو شعر 2- مشابهت محتوایی و مضمونی 3- آمیختگی هر دو شعر با هنر خوشنویسی 4- توجّه متوازن به بُعد شنیداری و گرافیکی هر دو شعر.