مطالب مرتبط با کلیدواژه

آغازمندی عالم


۱.

رویکردی نو به مسأله آغازمندی زمانی عالم در چهارچوب فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۸۹
در تاریخ جهان اسلام، غالباً متکلّمین بر حدوث زمانی عالم و فلاسفه بر قدم آن اصرار داشته اند. در این میان،ملاصدرا بر اساس نظریه حرکت جوهری، معتقد به حدوث زمانی تجدّدی و آن به آن عالم جسمانی است، ولی در عین حال وجود آغاز زمانی را برای عالم نمی پذیرد. در نوشتار حاضر پس از بازنگری در مفهوم حدوث و آغازمندی زمانی عالم در چهارچوب فلسفه صدرایی، به نقد تفصیلی مهم ترین براهین اقامه شده علیه حدوث زمانی عالم پرداخته شده است. بدین ترتیب نشان داده شده است که می توان ضمن پذیرش و دفاع از مبانی فلسفه صدرایی و حدوث زمانی تجدّدی معرفی شده توسط ملاصدرا، سخن او را در ردّ آغازمندی عالم نپذیرفت. در نهایت استدلال شده است که نه تنها بین حکمت متعالیه و آغازمندی عالم تعارضی نیست، بلکه مبانی حکمت متعالیه به ارائه تبیینی سازگار از آغازمندی عالم، و رد براهین اقامه شده علیه آن، کمک شایان توجّهی می کند. بدین ترتیب تصویر نوینی از حدوث زمانی عالم به دست می آید، که در آن عالم هم آغازمند است و هم حادث است به حدوث زمانی تجدّدی. این دیدگاه را می توان «نظریه عالم آغازمند سیال» نامید.این تصویر ضمن بهره مندی از مبانی متقن فلسفه صدرایی، می تواند در حل برخی از مسائل و تعارضات احتمالی بین رشته ای نیز راهگشا باشد.
۲.

نگاهی انتقادی به استدلال های هاوکینگ بر مبنای مدل «بی مرز» علیه خداباوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استیون هاوکینگ مدل بی مرز خداباوری آغازمندی عالم حدوث زمانی برهان کیهان شناختی کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
مطابق مدل «بی مرز» هارتل-هاوکینگ، در ابتدای عالم، بُعد زمان هم رفتاری مانند ابعاد مکانی داشته است، که در نتیجۀ آن، تکینگی ابتدای عالم حذف می شود. استیون هاوکینگ معتقد است که این مدل چالش هایی جدی برای خداباوری به همراه دارد. زیرا طبق آن (1) عالم نقطۀ آغازین خلقت ندارد، (2) پیدایش عالم از هیچ به صورت طبیعی توضیح داده می شود، و (3) نیازی به تعیین شرایط اولیۀ عالم توسط خداوند نیست. بنابراین کیهان «بی مرز» نیازی به خالق ندارد. در این مقاله، ابتدا چهار اشکال مبنایی پیرامون اعتبار علمی مدل و تفسیر هاوکینگ مطرح شده است. نخست، این مدل مبتنی بر گرانش کوانتومی است، که فعلاً نظریۀ قابل اتکایی در این زمینه در دست نیست. دوم، این مدل با چالش های علمی نظری و رصدی مختلفی روبروست. سوم، واقعی پنداشتن زمان موهومی و کیهان اقلیدسی مبنای علمی ندارد. و چهارم، نیاز کیهان به خالق منحصر در لحظۀ آغازین نیست که از بین رفتن آن نشان دهندۀ عدم نیاز کیهان به خالق باشد. سپس نشان داده شده است که حتی اگر در این موارد کاملاً با او همراهی کنیم باز هم این مدل دلالتی بر مدعای هاوکینگ ندارد. زیرا اولاً عالم در این مدل همچنان آغازمند و حتی دارای لحظۀ مشخص آغازین است؛ ثانیاً این مدل اصولاً پیدایش عالم از «هیچ محض» را توصیف نمی کند؛ ثالثاً خود این مدل نوعی شرط اولیۀ ممکن و نه ضروری محسوب می شود و در درون خود پذیرای شرایط مختلف بسیاری برای محتوای عالم است. بنابراین به نظر می رسد که این مدل، بر خلاف ادعای هاوکینگ، هیچ گونه دلالت جدی الهیاتی ندارد.