مطالب مرتبط با کلیدواژه

عصر تصویر جهان


۱.

عصر تصویر جهان و راززدایی از جهان هستی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۸۴
عصر تصویر جهان گویای عصری است که انسان با اعتماد به عقل خودبنیاد، دلبسته آبادانی زندگی دنیاست و به توانمندی علوم تجربی امید فراوانی دارد. براین اساس او جهان جدیدی می سازد که مبتنی بر فهم، خواست و نیازهای دنیوی جدیدش اشت. راززدایی از جهان و زندگی انسان، از اوصاف اصلی چنین عصری است به این معنا که انسان تمایلی به اندیشیدن درباره رازهای مابعدالطبیعی زندگی خود، مانند راز خدا، مرگ، و جاودانگی (حیات اخروری) و نظایر آنها ندارد، بلکه تمرکز اندیشه او بر آبادانی حیات دنیوی است. به همین دلیل اوصافی چون انسان محوری، نسبی گرایی و انسانی شدن اخلاق، انسانی شدن حقیقت، غلبه کمیت نگری، دنیاگرایی و مادی گرایی، فراموشی مرگ، و نهایتاً الحاد یا ندانم انگاری از مشخصه های بارز جهان انسان عصر تصویر جهان است. چنین انسانی به واسطه کنار گذاشتن رازهای مابعدالطبیعی دچار بحران ها و چالش های مهمی شده است که از جمله آنها می توان به بی معنای زندگی، ناامیدی و پوچی، بی خانمانی و عدم امنیت، عسرت و تنهایی، عدم اصالت، نفی دیگری و توسل به خشونت و بی هویتی اشاره داشت. راه کار نجات چنین انسانی دعوت به بصریت درباره لزوم تأمل و زیستن با رازهای مابعدالطبیعی و تفکیک آنها از مسائل علمی زندگی رزمره و توجه به ناتوانی عقل خودبنیاد و گفتمان علوم تجربی برای فهم ماهیت رازهاست.
۲.

هایدگر و سکنی گزینی دازاین در عصر تصویر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکنی گزینی هایدگر دازاین عصر تصویر جهان در-مکان-بودن در-جهان-بودن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۷
در هستی شناسی بنیادین «در بودن» یکی از کانون های اصلی کلمات هایدگر است. این کلمه با مکمل خود یعنی جهان، معنا می گیرد. مارتین هایدگر فیلسوف و پدیدارشناس آلمانی تحلیل معنای سکنی گزینی را در اندیشه متقدم خود از در-جهان-بودن هرروزینه می آغازد و آن را در رسالات متاخرش با مفاهیم دیگر پیوند می زند. نگارنده در این مقاله با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی-تحلیلی نشان می دهد سکنی گزینی از نظرگاه هایدگر به چه معناهایی است و همچنین در عصر تصویر جهان چطور می تواند رخ دهد. با مطالعه در آثار هایدگر می توان نتیجه گرفت از مفهوم کلی سکنی گزینی، دو نحو وجودی و عدمی قابل برداشت است که به مفاهیم در-مکان-بودن و در-آنجا-بودن قابل تعمیم هستند. نحو اول یعنی سکنی گزینی وجودی، قابلیت مواجهه با «هستی» را دارد و نحو دوم آن که سکنی گزینی عدمی است، اگرچه گریزپاست و به مواجهه نمیاید اما «Da» است و در طلب «عدم» است. این نحو اخیر از سکنی گزینی قابل فراخواندن می باشد.