مطالب مرتبط با کلیدواژه

مارکسیسم ساختارگرا


۱.

«مخیله اجتماعی» مفهومی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۵۵۶
اگر مانند برایان فی مفاهیم را به سه دسته تقسیم کنیم (دسته نخست: مفاهیمی که در تفکر از آنها استفاده می کنیم، دسته دوم: مفاهیمی که درباره آنها تفکر می کنیم، و دسته سوم: مفاهیمی که به کمک آنها فکر می کنیم) آن گاه «مخیله اجتماعی» در دسته سوم قرار خواهد گرفت. این مفهوم ناظر است بر عناصر ثابت فرهنگی یک ملت، که در طول تاریخ، همراه آنها است و در مواجهه با تحولات جدید بر آنها تأثیر می گذارد. رژی دبره «مخیله اجتماعی» را محور نظریه واسطه شناسی خود قرار داد. در این مقاله سعی شده است، با استفاده از روش فرانظریه، تأثیر دو نظریه ضمیر ناخودآگاه یونگ و مارکسیسم ساختارگرای آلتوسر در پیدایش مفهوم میان رشته ای «مخیله اجتماعی» بررسی شود. فرانظریه، برخلاف نظریه، به ما نمی گوید که جهان چگونه کارکردی دارد؛ بلکه به چگونگی بنیان نظریه ها می پردازد. بدین ترتیب نوشتار حاضر به تأثیر دو جریان مهم روان شناختی و سیاسی که فضای فکری فرانسه را تحت تأثیر خود قرار داد می پردازد و می کوشد تا ردپای این دو جریان را در آرای دبره نشان دهد.
۲.

کنش پذیری سوژه زن در تحولات تاریخ معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش پذیری سوژه زن فمینیسم اسلامی مارکسیسم ساختارگرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۴۱۴
هدف: هدف پژوهش حاضر این است تا نشان دهد زنان با گذشت زمان به عنوان حاملان حرکت های اومانیسیتی، به جای عدم کنش پذیری در مقابل ساختار مذکر به سوژه های سر به راهی در ساختار مذکر تبدیل شده اند و به جای تاکید بر ساختار غیر جنسیتی و نقد نابرابری های ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مذکر، خود به عنوان جزیی از ساختار، حضور در ساختار را به عنوان یک وظیفه اجتماعی برای خود در نظر گرفته اند. روش: روش تحقیق تحلیلی و توصیفی است و چارچوب نظری تحقیق مارکسیسم ساختارگرا است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که جنبش های دفاع از حقوق زنان گرچه در اعتراض به برخی نابرابری ها در صورتبندی های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته است، اما اعتراضات زنان هم موجبات گسترش مشارکت زنان در زندگی سیاسی و فرهنگی را هموار نکرده است و هم این اعتراضات، زنان را به سوژه های متوهم و سربه راهی تبدیل کرده است.