مطالب مرتبط با کلیدواژه

سیاه مشق


۱.

بر پلکان شعر سایه (بررسی موسیقی بیرونی در شعر هوشنگ ابتهاج)

کلیدواژه‌ها: هوشنگ ابتهاج شعر معاصر موسیقی بیرونی تاسیان سیاه مشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۷۴
هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)، از جمله شاعران برجسته ی معاصر است. که آشنایی او با علم موسیقی موجب گردیده، توجه ویژه ا ی به موسیقی شعر خویش داشته باشد. به گونه ای که می توان موسیقیِ شعر سایه را، ستون فقرات شعر او دانست. از مهم ترین جلوه های موسیقی شعر سایه می توان به موسیقی بیرونی مندرج در شعر او اشاره کرد. از آن جا که موسیقی بیرونی دربرگیرنده ی بحر و وزن در شعر است و نیز دقت فراوان سایه در انتخاب وزن های زیبا و گوشنواز در اشعارش، در این مقاله به طور ویژه موسیقی بیرونی اشعار سایه در دو اثر (تاسیان و سیاه مشق) مورد بررسی قرار گرفته است. و به تناسب اوزان و محتوا در شعر سایه نیز اشاره شده است . و در نهایت نتایج که بیانگر بسامد به-کارگیری بحور و اوزان است به صورت جدول و نمودار ارائه گردیده است. واژگان کلیدی: هوشنگ ابتهاج، شعر معاصر، موسیقی بیرونی، تاسیان، سیاه مشق، وزن، بحر هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)، از جمله شاعران برجسته ی معاصر است. که آشنایی او با علم موسیقی موجب گردیده، توجه ویژه ا ی به موسیقی شعر خویش داشته باشد. به گونه ای که می توان موسیقیِ شعر سایه را، ستون فقرات شعر او دانست.
۲.

جستاری درباره آشنایی زدایی در سنت خوشنویسی ایران (مطالعه موردی آثار سیاه مشق میرزا غلامرضا اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوشنویسی سنتی سیاه مشق آشنایی زدایی فرم گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۵
بیان مسئله: از میان گرایش های خوشنویسی می توان به سیاه مشق قاجاری از نوع کارهای میرزا غلامرضا اصفهانی اشاره کرد که در آن ها جلوه های بصری فرم گرایانه در این آثار بر خوانش ادبی آن ترجیح داده شده است. حال آنکه در گرایش های مختلف خوشنویسی سنتی به رغم تفاوت در بیان بصری، حروف و عبارات به نیت خوانش متن مطرح شده اند. اما در سیاه مشق های میرزا غلامرضا، بعضاً کاربرد مرسوم نوشتار در درجه دوم اهمیت قرار گرفته یا به کلی نادیده گرفته شده. در این نوشتار این آثار نماد آشنایی زدایی از عملکرد متداول خوشنویسی تلقی می گردند. این مقاله با تحلیل برخی مصادیق شاخص در آثار سیاه مشق های میرزا غلامرضا و برخی از معاصرین وی در اواخر دوره قاجار می کوشد تا از منظری نو به جنبه های فرمالیستی و انتزاعی آن ها بپردازد. هدف: بررسی و بازخوانی گرایش های فرم گرایانه در خوشنویسی سنتی و به طور اخص سیاه مشق های یاد شده، هدف این پژوهش است. روش پژوهش: این پژوهش که به صورت کیفی ارائه شده به شیوه توصیفی-تحلیلی با تکیه بر مطالعات میدانی و منابع مستند کتابخانه ای یافته های خود را بیان نموده است. یافته ها: آنچه می توان از یافته های این نوشتار برشمرد این است که سیاه مشق های نستعلیق در به کارگیری عناصر خوشنویسی از متن ترکیبی موزون را ایجاد می کنند که با معیارهای معمول و متعارف سنت خوشنویسی تفاوت دارد. از لحاظ کاربرد نیز تأکید بر فرم های نوشتاری منجر به جذابیت و رویکرد زیباشناختی خط بدون توجه به مأموریت مرسوم آن یعنی خوانایی متن است.
۳.

مطالعه تطبیقی سبک نستعلیق نویسی عمادالکتاب و سبک نستعلیق نویسی میرزا محمدرضا کلهر

تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۳
اولین سبک شاخص خط نستعلیق که مورد پذیرش واقع شد، سبک میر عماد حسنی قزوینی (متوفی 1024ق) در دوره صفوی بود. با ورود صنعت چاپ به ایران در دوره قاجار، به دلیل نیاز سازگاری خط با این صنعت، میرزا رضا کلهر (متوفی 1310ق) با اعمال تغییراتی در خط میر عماد این نیاز را برطرف نمود، اما اوضاع نابسامان بعد آن موجب شد خوشنویسی مانند دیگر هنرها دچار نسیان شود و حدود دو دهه بعد با ظهورعمادالکتاب (متوفی 1355ق)، نستعلیق سبک کلهر دوباره احیا و با اعمال تغییراتی در آن به دوره معاصر منتقل شد. این پژوهش قصد دارد با مطالعه تطبیقی آثار سیاه مشق دو هنرمند، به چگونگی تحولات و تغییرات ایجاد شده در شیوه خط نستعلیق از اواخر قاجار تا معاصر بپردازد. سؤال اصلی پژوهش این است که مکتبی که خوشنویسان امروز از آن پیروی می کنند مکتب کلهر نامیده می شود یا عمادالکتاب؟ به این منظور، از هر خوشنویس، پنج اثر سیاه مشقی به صورت تصادفی انتخاب شده و به شیوه تطبیقی مطالعه می شوند. اطلاعات پژوهش به روش کتابخانه ای- اسنادی جمع آوری و به روش کیفی تحلیل شده اند. پس از تطبیق آثار، مشخص شد که شیوه نستعلیق نویسی ، هندسه و اسکلت بندی خط عمادالکتاب همان شیوه کلهر است، اما عماد الکتاب در نستعلیق کلهر اصلاحاتی انجام داده است. در جهت تناسب، بیشتر حروف و استحکام بخشیدن در کرسی و ترکیبات که کلهر به جهت سازگار کردن نستعلیق با صنعت چاپ به ناچار در دوره خود نادیده گرفته بود. در نهایت، شیوه نستعلیق نویسی عماد الکتاب تکمیل کننده مکتب کلهر بوده است.