مطالب مرتبط با کلیدواژه

عمادالکتّاب


۱.

مطالعه تطبیقی شاخصه های صوری نقاشی قاجار با چند نگاره از شاهنامه عمادالکتّاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تطبیق قاجار نقاشی شاهنامه عمادالکتّاب محمد داوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۹
نقاشی عصر قاجار به طور عمده، به دو دوره تقسیم می شود: دوره نخست؛ مقارن با سلطنت فتحعلی شاه نضج می یابد تا عصر ناصری دوام می آورد؛ بر تلفیق صور نگارگری و تزئینی با دستاوردهای هنر ناتورالیستی تکیه دارد و سیطره کلی دستاوردهای هنر ایرانی در آن، حائز اهمیت است. دوره دوم، با سلطنت ناصرالدین شاه و ظهور هنرمندان اروپارفته، شکل می گیرد و مبتنی بر بازنمایی از هنر طبیعت گرای غرب است. شاهنامه عمادالکتّاب، محصول نیمه دوم است. شاهنامه ای که به عنوان آخرین نسخه دست نویس و مصور شاهنامه، به عهد مظفرالدین شاه تعلق دارد اما احراز هویت شاخص های ساختاری صور نگارگرانه نیمه نخست قاجار در آن، وانمود محسوسی دارد. بنابراین، در پژوهش حاضر این پرسش مطرح است که: نگاره های شاهنامه عمادالکتّاب براساس دستاوردهای هنری کدام سبک نقاشی قاجار خلق شده است. هدف این مطالعه، تطبیق نگاره های شاهنامه مذکور با مؤلفه های نقاشی مکتب اول و دوم قاجار است. بنابراین پس از معرفی شاخصه های نقاشی قاجار، پنج نگاره از شاهنامه عمادالکتّاب به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود: نخست، دو نگاره از این نسخه را تشریح و سپس به منظور فراهم آوردن پشتوانه استدلالی غنی، سه نگاره از شاهنامه عمادالکتّاب با نمونه های همتای آن در شاهنامه های دیگر عصر قاجار ازجمله شاهنامه داوری، مقایسه می گردد. چراکه بررسی ها نشان داده اند که تصاویر نسخه عمادالکتّاب برخلاف آنکه در نیمه دوم حکومت قاجار خلق شده اند، با نمایش چهره های عاری از فردیت، غلبه عناصر تزئینی، بهره گیری از رنگ های گرم و شفاف و استفاده از دورنماهای ساده در تمامی شئون، به سبک نگارگرانه نیمه نخست قاجار ادای دین کرده اند. مسئله ای که در قیاس با سبک تصویرسازی محمد داوری در شاهنامه داوری که چندی پیش تر از نسخه عمادالکتّاب رقم خورده، ارائه هرگونه توجیهی چون ارجاع به سلیقه زمانه و غیرممکن بودن راهیابی تکنیک های هنر غرب به تصویرگری این کتاب را باطل می سازد.
۲.

مطالعه تطبیقی سبک نستعلیق نویسی عمادالکتاب و سبک نستعلیق نویسی میرزا محمدرضا کلهر

تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۵۱
اولین سبک شاخص خط نستعلیق که مورد پذیرش واقع شد، سبک میر عماد حسنی قزوینی (متوفی 1024ق) در دوره صفوی بود. با ورود صنعت چاپ به ایران در دوره قاجار، به دلیل نیاز سازگاری خط با این صنعت، میرزا رضا کلهر (متوفی 1310ق) با اعمال تغییراتی در خط میر عماد این نیاز را برطرف نمود، اما اوضاع نابسامان بعد آن موجب شد خوشنویسی مانند دیگر هنرها دچار نسیان شود و حدود دو دهه بعد با ظهورعمادالکتاب (متوفی 1355ق)، نستعلیق سبک کلهر دوباره احیا و با اعمال تغییراتی در آن به دوره معاصر منتقل شد. این پژوهش قصد دارد با مطالعه تطبیقی آثار سیاه مشق دو هنرمند، به چگونگی تحولات و تغییرات ایجاد شده در شیوه خط نستعلیق از اواخر قاجار تا معاصر بپردازد. سؤال اصلی پژوهش این است که مکتبی که خوشنویسان امروز از آن پیروی می کنند مکتب کلهر نامیده می شود یا عمادالکتاب؟ به این منظور، از هر خوشنویس، پنج اثر سیاه مشقی به صورت تصادفی انتخاب شده و به شیوه تطبیقی مطالعه می شوند. اطلاعات پژوهش به روش کتابخانه ای- اسنادی جمع آوری و به روش کیفی تحلیل شده اند. پس از تطبیق آثار، مشخص شد که شیوه نستعلیق نویسی ، هندسه و اسکلت بندی خط عمادالکتاب همان شیوه کلهر است، اما عماد الکتاب در نستعلیق کلهر اصلاحاتی انجام داده است. در جهت تناسب، بیشتر حروف و استحکام بخشیدن در کرسی و ترکیبات که کلهر به جهت سازگار کردن نستعلیق با صنعت چاپ به ناچار در دوره خود نادیده گرفته بود. در نهایت، شیوه نستعلیق نویسی عماد الکتاب تکمیل کننده مکتب کلهر بوده است.