مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
تحلیل معادلات ساختاری
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین روش های حفظ سنت و ارزش های گذشته برای نسل های آتی، نگهداشت فرهنگ جامعه است که می توان با رونق گردشگری در شهرها، این مسئله را مورد توجه قرار داد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلهای الگوی مطلوب توسعه گردشگری فرهنگی در ایران می باشد. در بخش کمّی این پژوهش از لحاظ کنترل متغیر های مورد مطالعه، از نوع غیر آزمایشی، از لحاظ راهبردی پیمایشی و از جهت ماهیت این پژوهش کاربردی است. در رابطه با روش پژوهش درپی شناخت روابط بین گردشگری فرهنگی و عوامل موثر برآن با استفاده از دستگاه معادلات ساختاری است. ماهیت تحقیق از نوع تحقیقات علی- ارتباطی می باشد. باتوجه به کاربرد مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی و تحلیل مدل مفهومی تحقیق، روش این تحقیق همبستگی و از نوع تحلیل ماتریس واریانس- کوواریانس می باشد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه کارکنان و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود. در بخش کمی، روش نمونه گیری به صورت طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شد. براین اساس 383 نمونه برآورد شد. ابزار این تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی و همچنین روایی سازه جهت تعیین اعتبارسنجی پرسشنامه استفاده گردید. پایایی تحقیق با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا، استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل بخش کمی نشان داد که شاخص های اجتماعی دارای بیشترین تاثیر در بین شاخص های پیشبرنده گردشگری فرهنگی در کشور می باشند.
تبیین مدل های توسعه گردشگری فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین روش های حفظ سنت و ارزش های گذشته برای نسل های آتی، نگهداشت فرهنگ جامعه است که می توان با رونق گردشگری در شهرها، این مسئله را مورد توجه قرار داد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلهای الگوی مطلوب توسعه گردشگری فرهنگی در ایران می باشد. در بخش کمّی این پژوهش از لحاظ کنترل متغیر های مورد مطالعه، از نوع غیر آزمایشی، از لحاظ راهبردی پیمایشی و از جهت ماهیت این پژوهش کاربردی است. در رابطه با روش پژوهش درپی شناخت روابط بین گردشگری فرهنگی و عوامل موثر برآن با استفاده از دستگاه معادلات ساختاری است. ماهیت تحقیق از نوع تحقیقات علی- ارتباطی می باشد. باتوجه به کاربرد مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی و تحلیل مدل مفهومی تحقیق، روش این تحقیق همبستگی و از نوع تحلیل ماتریس واریانس- کوواریانس می باشد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه کارکنان و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود. در بخش کمی، روش نمونه گیری به صورت طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شد. براین اساس 383 نمونه برآورد شد. ابزار این تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی و همچنین روایی سازه جهت تعیین اعتبارسنجی پرسشنامه استفاده گردید. پایایی تحقیق با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا، استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل بخش کمی نشان داد که شاخص های اجتماعی دارای بیشترین تاثیر در بین شاخص های پیشبرنده گردشگری فرهنگی در کشور می باشند.
تأثیر دانش اقناعی بر نگرش و سبک زندگی مصرف کنندگان محصولات ارگانیک؛ نقش واسطه ای تردید به تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
175 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف: دیدگاه های متفاوتی در خصوص دلایل عدم تمایل مردم به مصرف محصولات سبز وجود دارد. این پژوهش با رویکردی جدید به نقش دانش اقناعی (در سه بخش عامل، فنی و موضوعی) بر تردید به تبلیغات (محرک ها و ادعاها) و در نتیجه آن، واکنش مصرف کننده (نگرش و سبک زندگی) پرداخته است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر جمع آوری داده توصیفی، از لحاظ نوع پیمایشی و از نظر ماهیت کمّی است. در این روش دیدگاه اولیه در قالب مدل مفهومی مطرح و با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، الگوی روابط آزمون شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که علی رغم تأثیر معنا دار دانش اقناعی بر بدبینی و تأثیر معنادار بدبینی بر واکنش مصرف کننده و نیز، اثر میانجی معنا دار بدبینی در رابطه بین دانش اقناعی و واکنش مصرف کننده، این اثرها در اجزای متغیرها به صورت کامل صادق نیست. روابط بین متغیرهای اصلی معنادار ارزیابی شد؛ اما این موضوع برای ارتباط میان عوامل (زیربُعدهای) دانش اقناعی تأیید نشد.
نتیجه گیری: اینکه عموم مردم تمایلی برای مصرف محصولات ارگانیک از خود نشان نمی دهند و تبلیغات این گونه محصولات را نمی پذیرند، از خوداقناعی به واسطه دانش و آگاهی موجود آنها نشئت می گیرد؛ زیرا اثر محرک ها تنها در جلب توجه است، اما درک و واکنش رفتاری مصرف کننده (به صورت سبک زندگی و نگرش) به اعتماد به ادعای تبلیغاتی و کاهش تردید در این خصوص وابسته است. پس، بازاریابان حوزه سلامت و محیط زیست، برای افزایش علاقه مندی و کاهش بدبینی مخاطبان، بایستی ابتدا به افزایش و اصلاح ساختار فکری مردم بپردازند.
تأثیر عوامل محیطی - رفتاری بر تحقق گردشگری خلاق در روستاهای هدف گردشگری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف گردشگری خلاق با کسب تجربیات خاطره انگیز گردشگر محقق می شود. گردشگری خلاق، تاثیر مثبتی بر انسجام جامعه محلی دارد و بر تعامل گردشگر و میزبان موثر است و در نهایت منجر به قصد سفر مجدد گردشگر می گردد. در این نوع از گردشگری، عوامل مختلفی مؤثر می باشند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش عوامل رفتاری و محیطی بر تحقق گردشگری خلاق در روستاهای هدف گردشگری استان اصفهان با رویکرد تحلیل معادلات ساختاری بوده است. همچنین برای تفکیک روستاهای هدف، از روش خوشه بندی استفاده شد. جامعه آماری، گردشگران روستاهای هدف بودند و به روش نمونه گیری در دسترس، 192 نفر انتخاب و پرسشنامه ها به صورت تصادفی در بین گردشگران توزیع گردید. نتایج نشان هر دو عامل، تاثیر مثبت و معناداری بر تحقق گردشگری خلاق داشتند و تاثیر عامل محیطی بیشتر بوده است. همچنین نتایج خوشه بندی بیانگر این بود که روستاها در ناحیه دشتی (اقلیم گرم) به نسبت روستاهای ناحیه کوهستانی میانگین بالاتری در متغیرهای گردشگری خلاق داشتند.
تأثیر انتخاب های مخاطبان بر تحولات کالبدی معماری معاصر ایران تحت فضای رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
نوع نگرش مخاطبان عامل اصلی اثرگذاری بر رفتار انتخاب کاربران است. پیام های منتشرشده توسط رسانه ها قادرند ذهنیت مخاطبان را نسبت به ایده ها و محصولات مختلف شکل دهند و یا اینکه در باورهای رایج تغییراتی را به وجود آورند. از آنجا که ذهنیت شکل گرفته تحت تأثیر این فضا می تواند بر حوزه های گوناگونی از جمله طراحی کالبدی معماری نیز اثرگذار باشد، بنابراین نیاز است تا شناخت و درک بهتری از نگرش کاربران فضای رسانه ای نسبت به عوامل مؤثر بر انتخاب مخاطبان و عناصر کالبدی معماری صورت گیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل اثرگذاری قصد و انتخاب مخاطبان (تحت تأثیر فضای رسانه ای) بر تحولات کالبدی معماری معاصر ایران است. برای انجام این مطالعه، پس از استخراج عوامل مؤثر بر قصد و انتخاب مخاطبان رسانه با استفاده از رویکرد تحلیل نشانه شناختی، مؤلفه های کالبدی معماری شناسایی شده اند. در ادامه تأثیر قصد و انتخاب مخاطبان بر کالبد معماری معاصر با استفاده از روش تحلیل توصیفی-همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عوامل اثرگذار بر قصد و انتخاب مخاطبان رسانه بر کالبد معماری معاصر تأثیر مثبت و معنادار آماری دارند. افزون بر این یافته ها نشان می دهند که عوامل اثرگذار بر قصد و انتخاب مخاطبان به ترتیب اولویت عبارت اند از قابلیت ها و ظرفیت ها در به کارگیری رسانه، محتوای فضای رسانه ای و اقتضائات آن، زمینه فردی و شخصیتی معمار و تحلیل فضای جامعه معماری. همچنین از منظر بعد کالبدی نیز مؤلفه های شکل دهنده کالبد معماری متأثر از فضای رسانه ای به ترتیب اهمیت شامل عملکرد، هویت، نظم/بی نظمی، جذابیت/دافعه و محیط زیست هستند.
بررسی و تبیین سطح مدیریت دانش با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری (مطالعه موردی: دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژهش حاضر، بررسی و تبیین سطح مدیریت دانش در دانشگاه مازندران با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری است.
روش: جامعه آماری این تحقیق، اعضای هیأت علمی رشته های شیمی، فیزیک، فنی و مهندسی، ریاضی و علوم اجتماعی و اقتصاد دانشگاه مازندران بود که با توجه به حجم جامعه، حجم نمونه برابر 187 نفر تعیین شد که پس از توزیع، تعداد 142 پرسشنامه معتبر جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای انجام این پژوهش توصیفی، مقطعی، پیمایشی و کاربردی از پرسشنامه استفاده شد که پس از سنجش روایی و پایایی بر اساس نمونه گیری طبقه بندی شده سهمیه ای بین اعضای هیآت علمی دانشگاه مازندران توزیع گردید
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که کلیت مدل برای دانشگاه های مازندران مورد تأیید است. یعنی اینکه متغیرهای اکتساب دانش، تبدیل دانش، خلق دانش، ذخیره دانش، توزیع دانش و به کارگیری دانش تبیین کننده خوبی از سطح مدیریت دانش در دانشگاه مازندران می باشند.
ارائه مدل توسعه حرفه حسابرسی داخلی با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
390 - 407
حوزه های تخصصی:
حسابرسی داخلی در ایران به خوبی توسعه نیافته و وضعیت کنونی آن از جمله تعداد کم افراد حرفه ای و تخصیص غیرمعقول منابع به آن است که منجربه آن می شود که واحدهای حسابرسی داخلی به اندازه کافی بزرگ نبوده تا بتوانند تمام وظایف خود را با موفقیت انجام دهند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه حرفه حسابرسی داخلی با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری می باشد. روش پژوهش حاضر همبستگی-پیمایشی، جامعه آماری شامل ذینفعان اصلی حسابرسی داخلی، به منظور نمونه گیری از فرمول کوکران، روش نمونه گیری خوشه ای و در دسترس می باشد که در مجموع 279 پرسشنامه گردآوری و برای آزمون مدل پژوهش، از تحلیل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که شرایط علی بر توسعه حرفه حسابرسی داخلی دارای تاثیری حدود 64 درصد، راهبردها بر پیامدها حدود 85 درصد، شرایط مداخله گر بر راهبردها به میزان 74 درصد تاثیر می باشد. همچنین کمترین تاثیرگذاری مربوط به شرایط زمینه ای بر راهبردها که برابر با 14 درصد است اما توسعه حرفه حسابرسی داخلی بر راهبردها از نظر آماری تاثیرگذار نمی باشد، بنابراین این دسته از مدل حذف می گردد. یافته های این تحقیق مشخص کرد که به طور کلی، نقش حسابرسی داخلی در فرآیند گزارشگری یکپارچه هنوز مشخص نشده، فلذا پیشرفت این حرفه به خود حسابرسان داخلی متکی است که چقدر فعال باشند و در سیستم کنترل های داخلی نقش داشته باشند.