مطالب مرتبط با کلیدواژه

بزنگاه تاریخی


۱.

زمان مندی و توسعه؛ نقش بزنگاه تاریخی در خیز اقتصادی چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان مندی بزنگاه تاریخی رهبری جهش اقتصادی چین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۳۴۶
جایگاه چین در اقتصاد جهانی از دهه 1970 به این سو دگرگونی شگرفی به خود دیده و از قاعده هرم به رأس آن ارتقاء یافته است. پرسش این است که این جهش بر اثر چه عواملی و چگونه محقق شده است؟ در پژوهش های موجود سه رویکردِ کارگزارانه، ساختاری و نهادی شناسائی پذیر هستند که هر یک تبیینی درخور تأمل به دست می دهند؛ اما هر کدام فقط قطعه ای مجزا از جورچین پیچیده این جهش را توضیح می دهند. این مقاله با استفاده از روش فرایندکاوی نشان می دهد که آن چه جهش اقتصادی چین را ممکن ساخت، تنها وجود عوامل ساختاری، نهادی و کارگزارانه نبود، بلکه تقارن مجموعه ای از رویدادها و روندها بود که در سه لایه زمانی درازمدت، میان مدت و کوتاه مدت در محیط داخلی و بین المللی چین رخ نشان دادند. از این میان، تغییر در جهان بینی چینیان بر اثر شکست های پیاپیِ این کشور در دو سده نوزدهم و بیستمِ میلادی و ظهور فرصت ها و گشایش هایی در اقتصاد و سیاست بین الملل در دهه 1970، یک بزنگاه تاریخی را رقم زد که رهبری چین به خوبی از آن بهره گرفت و با اجرای به هنگام اصلاحاتی عمیق در جهت گیری ها و سیاست های کلان داخلی و خارجی و اجرای یک برنامه منسجم و هم آهنگ اقتصادی و مدیریتی، این خیز را ممکن و محقق ساخت. تأمل در تجربه چین نشان می دهد که التفات به زمان مندی، به ویژه در توسعه پژوهی، از این حیث حائز اهمیت است که ما را بیش از پیش متوجه فرصت ها و محدودیت های دگرگونی در «بستر زمان» می کند.
۲.

از جنبش اصلاحات تا دموکراسی خیابان: تحلیل طبقاتی جنبش های اجتماعی پساانقلابی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنبش های اجتماعی بزنگاه تاریخی جنبش اصلاحات دموکراسی خیابان جامعه پساانقلابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۶
این مقاله از منظر جامعه شناسی سیاسی، جنبش های اجتماعی سال های 1376-1402 را مورد بررسی و تببین قرار داده است. در این مقاله، در مورد تحولات اجتماعی و سیاسی سال های پس از جنگ ایران و عراق، نشان داده شده است که جنبش های اجتماعی این سال ها را می توان با توجه به تحلیل طبقاتی ملهم از نظریه اریک الین رایت، حرکت از «جنبش اصلاحات» به سوی «دموکراسی خیابان»  نام گذاری کرد، و نشان داد که حاملان اصلی این جنبش های اجتماعی در ابتدا «طبقه متوسط» بوده و کم کم شامل «طبقه ی متوسط فقیر» شدند. در این تحقیق، از روش تحلیل تطبیقی تاریخی (از نوع تحلیل روایتی) استفاده شده است که در آن با شناسایی بزنگاه های تاریخی، نقش کنشگران سیاسی در ارتباط با ساختار سیاسی موجودرای شناخت ماهیت جنبش های اجتماعی پساانقلابی در ایران مورد تحلیل قرار می گیرد. با توجه به نتایج این مقاله، باید گفت که دموکراسی خیابان، برعکسِ جنبش اصلاحات: 1) کنش محور، 2) عمل گرا، 3) بدون رهبری، 4) فاقد سازمان دهی، 5) معطوف به مصائب زندگی روزمره و 6) رخدادمحور است. بعلاوه، گفتنی است که هدف اصلی «جنبش اصلاحات» عدالت سیاسی بود، اما هدف اصلی «دموکراسی خیابان» عدالت اجتماعی و به دنبال کاهش «نابرابری» و «فساد» و افزایش «سرمایه ی اجتماعی» است.