مطالب مرتبط با کلیدواژه

جامعه بسته


۱.

بررسی انتقادی دیدگاه کارل پوپر درباره غایت اندیشی اجتماعی با توجه به بحران همه گیری بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارل پوپر فلسفه سیاسی فلسفه علوم اجتماعی غایت اندیشی اجتماعی جامعه باز جامعه بسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۰۷
کارل پوپر، غایت اندیشی اجتماعی را برای رسیدن به یک «جامعه باز» که جامعه مطلوبِ مد نظر وی است، نفی می کند. او این غایت اندیشی اجتماعی را در قامت دو مفهوم «مهندسی اجتماعی کل گرایانه» و «تاریخ انگاری» مطرح کرده است. با پیش آمدن وضع جدیدی که با بروز همه گیری بیماری کرونا نمود پیدا کرده ، عینیت های اجتماعی با شمولیت گسترده ای، پرسش های جدیدی را پیش آورده اند که فلسفه علوم اجتماعی پوپر را با چالش های بسیار جدی مواجه می کند. پرسش اصلی این پژوهش، براین اساس شکل گرفته است که، همه گیری بیماری کرونا چگونه می تواند نفی غایت اندیشی را در فلسفه اجتماعی کارل پوپر مورد نقد قرار دهد؟ با بررسی انتقادی انجام شده بر اساس روش «ابطال گرایی» هر دو عنصر «مهندسی اجتماعی کل گرایانه» و «تاریخ انگاری» که بنابر رای و نظر پوپر، وجودشان موجب ایجاد «جامعه بسته» می شود، حیاتی تازه یافته اند و به واسطه این حیات، غایت اندیشی اجتماعی در همه جهانِ مبتلا به بیماری همه گیر کرونا در قامت پرسش هایی بنیادین، به طور جدی و گسترده ای طرح شده است و این امکان وجود دارد که در افق معنایی، پاسخ یا پاسخ هایی «توحیدی» و «دینی» به آنها داده شود.
۲.

بررسی و نقد مبانی نظریه جامعه باز پوپر با نظر به مبانی جامعه معتدل الاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردم سالاری دینی جامعه باز جامعه بسته عقلانیت انتقادی دموکراسی منفی کارل ریموند پوپر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف از انجام این پژوهش، نقد مبانی نظری «نظریه جامعه باز» یا همان «لیبرال دموکراسی منفی» کارل پوپر بود . روش: پژوهش حاضر به روش نقد معرفت شناختی و ابطال روش ابطال گرایی در فلسفه علم پوپر صورت گرفت. یافته ها: هرچند پوپر در نظریه اش خواهان تحقق جامعه ای مبتنی بر قبول اصالت فرد، محوریت قانون و تساوی در برابر آن، دموکراسی و آزادی بود، اما شرط تحقق همه این اصول را صرفاً بروز و نمود حذفی اراده های انسانی می دانست. نظریه وی بر فرض «جهانهای سه گانه» در هستی شناسی، «ابطال گرایی» در فلسفه علم و «استحاله کسب یقین» در معرفت شناسی استوار شده و در مقابل این نظریه، نظریه مردم سالاری دینی قرار دارد که در قرائت اسلام ناب بر پایه قبول مبدء و معاد و منزلتِ خلیفه اللهی انسان، مبتنی بر «رئالیسمِ» هستی شناختی، «اثبات گراییِ تجربی و عقلانی و وحیانی» در فلسفه علم و «امکان و بلکه ضرورت کسب یقین» در معرفت شناسی استوار شده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مقاله حاضر می تواند تناقض موجود در ادعای «اصلاحات گام به گام منفی»، طرح شده از سوی اصلاح طلبان پوپری در دنیای اسلام و ایران اسلامی را عیان سازد و رهیافتی به یکی از بنیادی ترین و تاریخی ترین مسائل حوزه فلسفه سیاست؛ یعنی «مبانی مشروعیت در تحقق و بقای حکومت» باشد.