مطالب مرتبط با کلیدواژه

فقه مضاف


۱.

امکان سنجی و جایگاه شناسی مباحث «روابط میان فردی» در نظام فقهی شیعه (با تأکید بر دیدگاه حضرت آیت اللّه اعرافی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: امکان سنجی جایگاه شناسی نظام فقهی روابط میان فردی فقه الاجتماع فقه روابط میان فردی فقه مضاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۴۱۵
«روابط میان فردی» یکی از تأثیرگذارترین و کاربردی ترین ابعاد زندگی بشری است که بخش عمده ای از رفتارهای انسان مدنی را دربر می گیرد. گفتمان سعادت محور دین اسلام یقیناً عنایت ویژه ای به این موضوع تأثیرگذار در سعادت بشر باید داشته باشد. علم فقه به عنوان بررسی کننده افعال مکلفین، موضوعیت خاصی در بین علوم اسلامی برای تعیین امکان سنجی و جایگاه شناسی و اهمیت این موضوع دارد. این تحقیق با روش تحلیل محتوای تاریخی و با روش گردآوری کتابخانه ای و استقرای تاریخی متن محور به دنبال بررسی جایگاه این موضوع در نظام فقهی شیعی است. در نهایت با بررسی برخی مجموعه های روایی و فقاهتی، امکان توجه فقهی به این موضوع، معقول به نظر می رسد. در ادامه با توجه به عدم وجود دسته بندی منسجم در این عرصه و با عنایت به نظرات فقیهانه حضرت آیت الله اعرافی، چند دسته بندی ابتدایی در راستای نظام سازی اولیه پیشنهاد می شود که «روابط میان فردی» در ذیل روابط خرد اجتماعی تعریف شده است. توجه به برخی مؤلفه های جامعه شناختی چون «نقش اجتماعی»، «منزلت اجتماعی» از جمله اعتبارات اصلی این تقسیم بندی است.
۲.

فقه فرهنگ؛ ضرورت راهبردی- تمدنی مکتب فقهی امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقه مضاف فقه فرهنگ قلمرو فقه تمدن اسلامی ضرورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
دانش فقه، علم به احکام شرعی فرعی از ادله تفصیلی است و همچون هر علم دیگری، شناخت موضوعات و قلمروی ورود به آنها از جمله مسائل اساسی این دانش است؛ حال، پاسخ گویی فقه به چگونگی تنظیم روابط و مناسبات حوزه فرهنگ و نسبت آن با حوزه تمدنی اسلام نیز در همین راستا قابل تحلیل است. با وجود این، براساس مبانی سه گانه حیات تمدنی، تلازم آن با وجود چارچوب قانونی در زندگی اجتماعی و جایگاه فرهنگ به عنوان متغیری اساسی در این حوزه، بحث از نسبت فقه فرهنگ با تمدن اسلامی اهمیتی ویژه می یابد. پژوهش حاضر با توجه به اختلاف مفهومی فرهنگ میان اندیشمندان از یک سو و گستردگی حوزه فرهنگ از سوی دیگر، در مقام پاسخ به چگونگی تمایز فقه فرهنگ از سایر انواع فقه مضاف برآمده است؛ لذا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی اسناد، پس از تبیین مفهوم فقه و فقه فرهنگ، تلازم حقوق و فقه به عنوان دو دانش کاربردی و نزدیک به یکدیگر را بررسی نموده است؛ آنگاه با تبیین جزئیت فرهنگ در تمدن و لازمه تمدنی بودن قانون، حکم به لازمه فرهنگ بودن قانون نموده است. با استدلال عقلی و استناد به منابع قرآنی و روایی، هویت تمدنی فرهنگ را وجه تمایز فقه فرهنگ از سایر شاخه های فقه مضاف دانسته است. ثمره چنین گزاره ای اولاً در گستره فقه فرهنگ و ثانیاً بر محدوده مسائل آن نمایان خواهد شد.