مطالب مرتبط با کلیدواژه

رابطه انسان و طبیعت


۱.

رابطه انسان و طبیعت در اندیشه و شعر معاصر مطالعه تطبیقی- جامعه شناختی شعر سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دگردیسی رابطه انسان و طبیعت رابطه انسان و طبیعت طبیعت گرایی عقلانیت ابزاری یگانگی انسان و طبیعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۳۸۰
این مقاله به رابطه انسان و طبیعت در اندیشه و شعر سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث می پردازد. دو دفتر «صدای پای آب» و «حجم سبز» از سپهری و سه دفتر «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» از اخوان ثالث انتخاب گردیده است. در این مقاله از برخی نظریه پردازان مکتب رمانتیسم، به خصوص ژان ژاک روسو استفاده شده است. رویکرد این پژوهش بین رشته ای و روش آن تحلیل محتوای کیفی از نوع مضمونی، که نخست به شیوه قیاس به ردیابی مفاهیم ملاحظات نظری پرداخته که از مهم ترین آن ها می توان به نظم مندی طبیعت اشاره کرد که در اشعار سپهری حضور پررنگی دارد. دوم به شیوه استقرا، مفاهیم و مقولاتی را که در پیوند با رابطه انسان و طبیعت بوده و در ملاحظات نظری نیامده، استخراج شده است. با تکیه بر این دو منطق پژوهشی و کاربست روش تحلیل محتوای مضمونی دو سازه مفهومی «طبیعت گرایی» و «دگردیسی رابطه انسان و طبیعت» به دست آمد که بین اشعار سپهری و اخوان ثالث مشترک است، اما هر کدام تلقی خاص خود را نسبت به این مفاهیم دارند. وجه ممیزه اشعار سپهری در این مورد توجه به تمامی عناصر طبیعی و ارجح ندانستن یکی بر دیگری یا به عبارت روشن تر، اهمیت به «کلیت طبیعت» و در اشعار اخوان ثالث، «هم سرنوشتی انسان و طبیعت» است. گذشته از این، نوع مواجهه سپهری و اخوان ثالث با طبیعت، در تضاد با زمانه آن ها و در تقابل با گفتمان حاکم و اندیشه پیشرفت مسلط بر آن قراردارد.
۲.

دگردیسی رابطه انسان و طبیعت: نگاهی به فیلم تالان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رابطه انسان و طبیعت انقطاع فرهنگی فیلم تالان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
مدرنیته با تغییرات متعددی در زیست جهان انسان همراه بود، که یکی از مهم ترین آن ها، تغییر رابطه انسان و طبیعت بود که پیامدهای آن را می توان در عرصه های گوناگون ردیابی کرد. با آشکار شدن صدمات و نتایج منفی تسلط انسان بر طبیعت، مقاومت هایی نیز در برابر این دخالت های بشری شکل گرفت. واکنش ها و اعتراضات نویسندگان، شاعران، روشنفکران، فیلم سازان و عالمان علوم انسانی و اجتماعی در برابر این تغییرات و دست اندازی ها در ایران، از نیم قرن پیش آغاز شده است. در این مقاله کوشش کردیم تا، انتشار فیلم تالان را بهانه ای برای مطرح کردن دوباره این پرسش های اساسی قرار دهیم. پرسش های بنیادینی که تالان نیز کم وبیش با آن ها دست به گریبان است. پرسش دیگر اینجاست که آیا پیش ازاین در فیلم های دیگر، شاهد مطرح شدن چنین پرسش هایی نبوده ایم؟ آیا پیش ازاین، نویسندگان، شاعران و عالمان علوم اجتماعی، مبانی پیشرفت و مکتب نوسازی را به چالش نکشیده و موردنقد قرار نداده بودند؟ این مقاله کوشش دارد تا با فیلم همراه شود و برخی مسائل مطرح شده در آن را به گونه ای دیگر مطرح سازد. تالان با به تصویر کشیدن کمی ها و کاستی ها، با تصویر شاعرانه ای از امید به اتمام می رسد، این مقاله نیز در پی آن است تا به پشتوانه های فرهنگی امید در پهنه جغرافیای کویری ایران نگاهی دوباره بیفکند