مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)


۱.

تبیینِ کنش های مدیران صنعت، پیرامون تجهیز کارکنان با «ظرفیت های مازاد سازمانی»: راهبرد نظریۀ داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظرفیت های مازاد سازمانی نظریۀ داده بنیاد رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۲۷
پژوهش حاضر در تلاش است تا در بستر حقیقیِ سازمان، کنش ها و دیدگاه های مدیران صنایع را نسبت به مفهوم «ظرفیت مازاد سازمانی»، بررسی و تبیین نماید؛ چرا که صاحب نظران با نگرش ها و نقطه نظرات متناقض و متمایزی به این مفهوم پرداخته اند. در حقیقت، شکاف موجود در مبانی نظری، مطالعۀ دیدگاه های مدیرانی را که زندگی در بستر سازمان را تجربه کرده اند، ضروری می سازد. بدین منظور با استفاده از رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)، در روش شناسیِ نظریۀ داده بنیاد، با 16 نفر از مدیران مجرب صنایع بخش خصوصی استان خراسان رضوی، مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری در دو مرحلۀ کدگذاریِ حقیقی و کدگذاریِ نظری نشان داد که مدیران، عمدتاً تجهیز کارکنان با «ظرفیت های مازاد سازمانی» را با چهار رویکرد عمده مورد توجه قرار می دهند: «رویکرد راهبردی»؛ «رویکرد انسانی»؛ «رویکرد انفعالی»؛ و «رویکرد مخالف». در مجموع بر اساس یافته های حاصل از این پژوهشِ بومی، تدارک «ظرفیت های مازاد سازمانی»، کارکردها و ناکارآمدی هایی دارد که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد، در نتیجه نمی توان به طور قطع، الزام به ایجاد این ظرفیت ها را تایید و یا رد کرد، بنابراین لازم است که مدیران با بررسی جوانب و انجام مطالعات عمیق، سطح بهینه ای از «ظرفیت های مازاد سازمانی» را برای تجهیز کارکنان خود، برآورد نمایند.
۲.

شناسایی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت ها برای خلق ارزش اجتماعی در ایران:نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرصت اجتماعی فرآیند خلق ارزش اجتماعی کارآفرین اجتماعی نظریه داده بنیاد رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۱۶۰
کارآفرینی اجتماعی به عنوان یک موضوع جدید در عرصه اجتماعی ظهور نموده که با ایجاد ارزش اجتماعی می تواند پاسخی به نیازها و چالش های جوامع در شرایط کنونی باشد با این حال، نظریه کارآفرینی اجتماعی هنوز در مرحله مفهوم سازی است و همچون کارآفرینی اقتصادی، مفهوم شناخت فرصت در قلب آن قرار دارد. هدف اصلی این پژوهش ، شناسایی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت های اجتماعی برای خلق ارزش اجتماعی در ایران است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده و راهبرد آن نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده (گلیزری) است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش: نمونه گیری هدفمند با 19 نفر از خبرگان کارآفرینی اجتماعی و مؤسسان شرکت های اجتماعی، مصاحبه انجام شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش، از بسته نرم افزاری MAXQDA نسخه10 استفاده شده است. جهت بررسی استحکام پژوهش نیز از چهار معیار قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تأیید پذیری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو مرحله کدگذاری حقیقی و کدگذاری نظری انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان دهنده استخراج بالغ بر 263 کد یا مفهوم اولیه و نیز احصاء 11 مفهوم از مصاحبه ها است که در قالب دو مقوله اصلی؛ یعنی «عوامل انگیزشی شامل: انگیزه های اجتماعی و فرااجتماعی» و «عوامل زمینه ای یا محیطی مشتمل بر پیشینه تحصیلی و تجربه پیشین، قابلیت های کارآفرینانه، ویژگی های شخصیتی، عوامل خانوادگی، الگوهای نقش، نظام تربیتی، دولت و خط مشی ها، عوامل فرهنگی - اجتماعی و رسانه ها» در شناخت فرصت های اجتماعی برای «فرآیند خلق ارزش اجتماعی» ایران تأثیر دارند. پژوهش حاضر می تواند بخشی از خلأهای شناختی کارآفرینی اجتماعی در ایران را مرتفع نماید.