مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
محتوای اطلاعاتی سود
از دیدگاه بازار سرمایه انتظارات سودآوری شرکت می تواند تأثیرات متفاوتی بر پیش بینی سرمایه گذاران موجود در بازار نسبت به سود و بازده آتی شرکت متناسب با سطح انتظارات آنان داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی واکنش بازار سهام به رفتار سودهای فصلی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور داده های مالی مربوط به 240 شرکت برای دوره زمانی بین سال های 1386 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به فرضیه اول که بیان می کند، می توان با بررسی مسیر انتظاراتی ایجاد شده در خصوص سود شرکت ها محتوای اطلاعاتی سودهای فصلی را مدل سازی نمود، وجود رابطه معکوس و معنی دار تأیید شده است. بنابراین سود غیر منتظره می تواند به صورت منفی بر اولین پیش بینی سود تأثیرگذار باشد. فرضیه دوم پژوهش حاضر مبنی بر این که می توان با بررسی مسیر انتظاراتی ایجاد شده در خصوص سود شرکت ها رفتار سرمایه گذاران را در بازار مدل سازی نمود. بنابراین یک رابطه ی مستقیم و معنی دار بین آنها برقرار است. نتایج حاصل از آزمون این فرضیه نشان می دهد که انتظارات سود با ثبات مثبت (منفی) در سیگنال های سود منجر به افزایش (کاهش) خطای پیش بینی سود های آتی و بازده سهام می گردد. نتایج کلی تحقیق بیانگر این موضوع بوده و بیان می دارند که مسیر انتظاراتی سود ترسیم شده در این تحقیق بر تعدیل سود پیش بینی شده و رفتار سرمایه گذاران تأثیر گذار است.
نقش توانایی مدیران و هموارسازی سودهای تقسیمی در تغییر محتوای اطلاعاتی سودهای جاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
581 - 603
حوزه های تخصصی:
هدف: تمایل به تغییر شیوه پرداخت سود تقسیمی، می تواند بیانگر توانایی مدیران در کنترل نوسان های ایجادشده در بازار سرمایه باشد؛ به نحوی که مدیران به منظور پوشش ریسک ناشی از این نوسان ها، به محدودسازی تغییرات در سودهای تقسیمی اقدام می کنند. هدف این مقاله، بررسی نقش توانایی مدیران و هموارسازی سودهای تقسیمی در تغییر محتوای اطلاعاتی سودهای جاری است.
روش: در این پژوهش، به منظور بررسی و تحلیل فرضیه ها، داده های مربوط به 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1387 تا 1397 استخراج شد و به کمک مدل رگرسیونی داده های ترکیبی به روش اثرهای ثابت، فرضیه های پژوهش آزمون شدند. به منظور محاسبه هموارسازی سودهای تقسیمی، از روند سودآوری و سودهای تقسیمی گذشته بر مبنای مدل فلیرز (2019) و برای محاسبه توانایی مدیران، از مدل دمرجیان، لو و مک وی (2012) استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که توانایی مدیران به افزایش هموارسازی سودهای تقسیمی منجر می شود. همچنین، نتایج حاصل از فرضیه دوم پژوهش، بیانگر ارتباط معنادار بین توانایی مدیران و محتوای اطلاعاتی هموارسازی سودهای تقسیمی است.
نتیجه گیری: مدیران بسیار توانا، به هموارسازی عمدی سودهای تقسیمی تمایل بیشتری دارند و این هموارسازی با سودآوری آتی شرکت در ارتباط است. مدیران توانمند با توجه به مهارتی که در پیش بینی و برآورد عملکرد آتی شرکت دارند، اطلاعات مربوط به سودهای آتی را در قالب هموارسازی سودهای تقسیمی جاری ارائه می دهند.
تاثیر هم حرکتی سود بر ضریب واکنش اعلام سودهای فصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پیشین نشان می دهد سود یک شرکت همراه با سود سایر شرکت ها در همان صنعت حرکت می کند. این مفهوم، اصطلاحا هم حرکتی سود نامیده می شود که سرمایه گذاران می توانند بر اساس آن انتظارات خود از سود شرکت را با استفاده از اطلاعات صنعت شکل دهند. از آنجایی که سودهای فصلی منعکس کننده جریان اطلاعات به بازار هستند هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هم حرکتی سود بر واکنش سرمایه گذاران نسبت به اعلام سودهای فصلی شرکت ها است. نمونه پژوهش شامل داده های فصلی 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1387 تا 1398 است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشان داد ضریب واکنش سودهای فصلی با بازده خرید و نگهداری در پنجره سه روزه اعلام سود رابطه مثبت و معنادار دارد و هم حرکتی سود این رابطه را تضعیف می کند. این بدین مفهوم است که میزان بالاتر هم حرکتی سود شرکت منجر به کاهش ضریب واکنش سود می شود. همچنین نتایج آزمون فرضیه دوم و سوم نشان داد زمانی که اخبار خوب سود وجود دارد هم حرکتی سود، ضریب واکنش سود را تضعیف می کند ولی در شرایط وجود اخبار بد، هم حرکتی تاثیری بر ضریب واکنش سود ندارد.
محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
435 - 460
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ارتباط محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی سود حسابداری را با داده های 167 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1382 تا 1391 بررسی می کند. برای این کار، اندازه گیری محافظه کاری به روش خان و واتز (2009) انجام گرفت و برای ارزیابی محتوای اطلاعاتی سود حسابداری در سطوح مختلف محافظه کاری، از دو مدل قیمت فلتام و اولسون (1995) و مدل بازده استون و هریس (1991) استفاده شد. نتایج برازش مدل قیمت و بازده برای سطح بندی دوبخشی و سه بخشی از محافظه کاری، نشان دهنده رابطه معکوس بین محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی سود حسابداری است؛ به این معنا که در سطح محافظه کاری بالا، توان توضیح دهندگی مدل های قیمت و بازده در مقایسه با محافظه کاری پایین، کمتر است. همچنین، بین بازده سهامدار و سطح محافظه کاری اعمال شده توسط شرکت ها، رابطه معکوس مشاهده شد. نتایج به دست آمده در برابر تحلیل های حساسیت پایدار هستند
تاثیر هموارسازی سود بر محتوای اطلاعاتی سود
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال سوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۹
167 - 191
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و تحلیل گران مالی علاقه مندند اطلاعات بیشتری راجع به هموارسازی سود در شرکت های سرمایه پذیر داشته باشند؛ به خصوص اگر این اطلاعات بر تصمیم-گیری آن ها موثر باشد. یا فته های بسیاری از تحقیقات نشان دهنده این است که سرمایه گذاران در تصمیمات سرمایه گذاری، سود هموار و کم نوسان را ترجیح می دهند. در این راستا مدیران تلاش می-کنند سود و نرخ رشد آن را هموار نشان دهند. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر هموارسازی سود در جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بر محتوای اطلاعاتی (آگاهی بخشی اطلاعاتی) سود می پردازد. هموارسازی سود با استفاده از شاخص ایکل در سال های 1380 تا 1384 اندازه گیری شده است که در این ارتباط، با توجه به تعدادی از متغیرها در ساختار مدل، از اطلاعات یک سال ماقبل و سه سال آتی (نه سال مالی) نیز استفاده شده است. با تفکیک شرکت ها به هموارساز و غیر هموارساز موضوع تحقیق در قالب چهار فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که هموارسازی سود باعث افزایش محتوای اطلاعاتی می گردد و هدف اصلی هموارسازی به قصد تحریف اطلاعات نمی باشد. باید توجه داشت که رابطه ای مثبت بین سودهای جاری و آتی برقرار می باشد و در نهایت سود دوره های آتی شرکت، رابطه مستقیم و مثبتی با سود هموار شده شرکت دارد. همچنین هموارسازی سود، محتوای اطلاعاتی سود در رابطه با گردش وجوه نقد آتی و توانایی سود در پیش بینی اقلام تعهدی آتی را افزایش می دهد، که این مسائل هنگام تصمیم گیری استفاده کنندگان بایستی مورد نظر قرار گیرد
بررسی رابطه بین رقابت محصول و محتوای اطلاعاتی با تأکید بر مالکان نهادی
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر کلیدی گزارش های مالی، سود خالص است که به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیین کننده ارزش بنگاه اقتصادی تلقی می گردد و همواره مورد استفاده طیف وسیعی از استفاده کنندگان گزارش های مالی قرار می گیرد. با توجه به این مهم، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین رقابت در بازار محصول و محتوای اطلاعاتی سود است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 120 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1390 تا 1399 است. روش پژوهش توصیفی -پیمایشی و از نظر ارتباط بین متغیرها علی -همبستگی است و از نظر هدف کاربردی است. برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رقابت در بازار محصول تأثیر مثبت و معناداری بر محتوای اطلاعاتی سود دارد و همچنین، مالکیت نهادی بر رابطه بین رقابت در بازار محصول و محتوای اطلاعاتی سود، تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تأثیر تأخیر اعلام سود فصلی بر بازده غیرعادی با در نظر گرفتن نقش تعدیلی دستکاری سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج ادبیات پیشین در حوزه ارتباط سود و بازده بیانگر تاثیر منفی اعلام سودهای با تاخیر بر بازده غیرعادی سهام است که این واکنش منفی می تواند ناشی از وجود دستکاری سود در اعلام سودهای با تاخیر باشد. با توجه به اهمیت ارتباط سود و بازده، هدف این پژوهش بررسی تاثیر تاخیر اعلام سود فصلی بر بازده غیرعادی در پنجره اعلام سود و همچنین بررسی نقش تعدیلی دستکاری سود بر این ارتباط است. بدین منظور، نمونه ای شامل داده های فصلی از 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در دوره زمانی 1391 تا 1400 انتخاب گردید. . برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتیجه آزمون فرضیه اول نشان داد تاخیر اعلام سود فصلی بر بازده غیرعادی در پنجره اعلام سود تاثیر منفی و معنادار دارد. همچنین بر اساس فرضیه دوم، دستکاری سود مبتنی بر مدل تعدیل شده بنیش (1999) این تاثیر منفی را تشدید می کند. این بدین مفهوم است که اعلام سودهای با تاخیر از دید سرمایه گذاران می تواند دربردارنده دستکاری سود باشد و در نتیجه دستکاری سود، واکنش منفی به تاخیر اعلام سود فصلی را تشدید می کند. با این حال، دستکاری سود مبتنی بر مدل کوتاری و همکاران (2005) تاثیر معناداری بر واکنش منفی بازار به تاخیر اعلام سود نداشت.
بررسی اثر محتوای اطلاعاتی اعلامیه های سود سالانه بر تغییرات قیمت سهام
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثرمحتوای اطلاعاتی اعلامیه های سود سالانه بر تغییرات قیمت سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش توصیفی پیمایشی و همچنین از نوع تحقیقات همبستگی است. در این پژوهش، به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از داده های مالی طبقه بندی شده و حسابرسی شده شرکت های فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد و نمونه آماری شامل 231 شرکت است که در بین سال 1397 تا سال 1401 مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از الگوی رگرسیون و تحلیل همبستگی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Eviews استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان داد که در سطح خطای (5%) بین بازده سالانه سهام و سود آوری عملیاتی و سود عملیاتی ناپایدار رابطه مستقیمی وجود دارد و بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام و اجزای سودآوری عملیاتی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام و پایداری سود عملیاتی و ناپایداری آن رابطه معنادار وجود دارد. در سطح خطای (6%) نیز بین بازده سالانه سهام و سود عملیاتی پایدار رابطه مستقیمی وجود دارد؛ لذا فرضیه های اول و دوم و چهارم پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد و فرضیه سوم در سطح اطمینان 94 درصد، مورد تأیید است.
توانایی مدیریتی و هموارسازی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف: هموارسازی به عنوان یکی از الگوهای مدیریت سود ابزاری در اختیار مدیران است. مدیران قادر هستند از این ابزار در جهت اهداف خود از جمله فرصت طلبی و یا علامت دهی به بازار استفاده نمایند. توانایی مدیریتی می تواند عاملی برای انتخاب این ابزار برای علامت دهی به بازار در جهت مدیریت سود خوب باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش توانایی مدیریتی در هموارسازی سود و ارتباط آن با محتوای اطلاعاتی سود است. روش: برای آزمون فرضیه های پژوهش با پیروی از مطالعات پیشین از مدل رگرسیونی داده های ترکیبی استفاده شده است. نمونه های پژوهش شامل 791 سال- شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391-1397 (داده های مالی 1400-1388) است. یافته ها: شواهد نشان می دهند توانایی مدیریتی با هموارسازی سود رابطه مثبتی دارد و مدیران با توانایی بالا اطلاعات آینده نگرانه تری را از طریق هموارسازی سود ارائه می دهند و از این طریق موجب افزایش محتوای اطلاعاتی سود در مورد عملکرد آتی می شوند. نتیجه گیری: توانایی مدیران را می توان به عنوان یکی از عوامل اصلی در به کارگیری هموارسازی سود به عنوان ابزاری جهت مخابره اطلاعات شرکت به بازار در نظر گرفت، در واقع مدیران توانمند از هموارسازی سود جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی استفاده می کنند و از این طریق به طور غیرمستقیم به بازار علامت می دهند.
طراحی مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سلامت مالی در چرخه حیات شرکت ها با استفاده از رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ؛ طراحی مدل مفهومی عوامل موثر بر سلامت مالی در چرخه حیات شرکتها با استفاده از رویکرد داده بنیاد را مورد تحلیل قرار داده است. این پژوهش به لحاظ رویکرد پژوهشی، آمیخته؛ در بخش کیفی از نوع اکتشافی و در بخش کمی؛ از نوع توصیفی– علّی است. در راستای اجرای این پژوهش، ابتدا با استفاده از مبانی نظری؛ ابعاد، مؤلفه ها و عوامل موثر بر سلامت مالی استخراج و به روش دلفی، پنج بعد ( شامل حاکمیت شرکتی، محتوای اطلاعاتی سود، ویژگی های هیأت مدیره، ریسک های شرکتی و افشای اطلاعات) و بیست مؤلفه شناسایی و مورد اجماع قرار گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش مصاحبه در این پژوهش؛ شامل 21 فرد خبره با دانش حسابداری و مدیریت مالی بوده و جامعه آماری در بخش کمّی؛ سطوح مختلف مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بودند. در ادامه داده های مورد نیاز با استفاده از توزیع پرسش نامه هایی محقق ساخته در بین 201 نفر؛ جمع آوری گردید. پس از آن؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی نظیر آزمون t و مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS استفاده شد . اولین نتیجه این پژوهش؛ شناسایی ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار بر سلامت مالی شرکتهاست که با استفاده از مطالعات نظری، جمع بندی نظرات خبرگان حوزه حسابداری و مدیریت مالی ، تجزیه وتحلیل نظرات جامعه آماری و دریافت نظرات متخصصان حوزه های مرتبط با پژوهش بدست آمد.