مطالب مرتبط با کلیدواژه

دانش آموزان دوره اول متوسطه


۱.

شناسایی اشتباهات مفهومی دانش آموزان دوره اول متوسطه در معادله درجه اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معادله درجه اول اشتباهات مفهومی دانش آموزان دوره اول متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۲۹۹
این مقاله با هدف شناسایی اشتباهات مفهومی دانش‌آموزان دوره اول متوسطه شهرستان پاکدشت در مبحث معادله درجه اول انجام گرفته است. در ریاضی و علوم دیگر دانش‌آموزان معادلات را تشکیل داده و حل می‌کنند و بدین سبب، لازم است دانش‌آموزان درک مناسبی از معادلات داشته باشند. از آنجایی­که اشتباهات مفهومی بخشی از درک مفهومی دانش‌آموزان را تشکیل می‌دهند و جزئی از فرآیند ساختن مفاهیم جدید و ارزیابی طرحواره‌های شخصی محسوب می‌شوند، می‌توانند به‌عنوان ابزار مفید آموزشی مورد توجه قرار گیرند. به‌منظور شناسایی اشتباهات، آزمونی طراحی و اجرا شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که دانش‌آموزان اشتباهات مفهومی متعددی در مبحث معادله ازجمله تعریف معادله، نماد تساوی، متغیر، حل معادله، تبدیل مسائل کلامی به معادله و هم‌ارزی معادلات دارند. چنین اشتباهات مفهومی، می­تواند مانعی برای یادگیری معادلات با درجه­های بالاتر شود
۲.

بررسی ارتباط هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی و نقش میانجیگری انگیزش در دانش آموزان دوره متوسطه اول

کلیدواژه‌ها: هوش معنوی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۰ تعداد دانلود : ۳۷۷
هدف این پژوهش بررسی ارتباط هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی و نقش میانجیگری انگیزش در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب از توابع استان کرمانشاه در سال تحصیلی 97-98 می باشد، جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه بوده که 285 نفر از آنها با استفاده از فرمول نسبت کوکران و به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هوش معنوی(علی بدیع وهمکاران) بوده وبرای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده هانشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معنا دار وجود دارد.
۳.

نگاهی به محتوای برنامه درسی مبتنی برتفکر انتقادی در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی محتوای برنامه درسی دانش آموزان دوره اول متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۲۰۹
در این پژوهش سعی گردیده، با ارائه الگو محتوای برنامه درسی دوره اول متوسطه مبتنی بر تفکر انتقادی روش جدیدی برای یادگیری کتب درسی ارائه گردد. این مطالعه به روش آمیخته اکتشافی و در دو فاز کیفی و کمی انجام شد. در مرحله کیفی مشارکت کنندگان متخصصان برنامه ریزی درسی و ابزار مطالعه مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. در مرحله کمی نیز جامعه آماری دبیران مقطع متوسطه اول بودند و روش نمونه گیری تصادفی در دسترس(320 نفر حجم نمونه) و ابزار مطالعه پرسشنامه ای بر اساس مولفه های به دست آمده مرحله قبل با پایایی 81/0 بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی با روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS و داده های کیفی نیز براساس تکنیک تحلیل محتوای سه مرحله ای انجام شد. یافته ها: محتوای برنامه درسی مبتنی بر تفکر انتقادی دوره اول متوسطه عوامل متعددی را برای هر متغیر نمایان ساخت که این عوامل راه را برای دستیابی به راهکارهای مناسب هموار کرد.. 22 کد شناسایی شدند و محتوا برای توسعه تفکر انتقادی دوره متوسطه به شرح ذیل (محتوای سؤال انگیز و مسئله محور، ساختار مناسب در تدوین، یادگیری چندجانبه تناسب محتوا با زندگی واقعی دانش آموزان و دانش آموز محور)؛ می باشد. نتیجه گیری: دانش آموزا دوره اول متوسطه با درک درست تواناییهایش با توجه به هدفی که در زندگی دارد و بدون مقایسه با شرایط ایده آل و دست نیافتنی با اعتقاد به شک پذیری، تردید منطقی نسبت به گزاره هایی که می شنود یا می بیند، از خود بروز می دهد.
۴.

مقایسه اثر بخشی درمان گروهی کوتاه مدت مبتنی بر مدل پیش بینی پذیری اضطراب اجتماعی با درمان گروهی کوتاه مدت شناختی-رفتاری هافمن بر نشانه های اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۵۵
این پژوهش به منظور تعیین اثر بخشی درمان گروهی کوتاه مدت مبتنی بر مدل پیش بینی پذیری اضطراب اجتماعی و مقایسه آن با درمان گروهی شناختی-رفتاری هافمن بر نشانه های اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام گرفته است. برای غربالگری، 210 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب اجتماعی لاگرکا را تکمیل کردند. 30 نفراز آنهایی که در پرسشنامه اضطراب اجتماعی لاگرکا بالا ترین نمره را کسب کرده بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند (گروه آزمایشی اضطراب اجتماعی مبتنی بر مدل، گروه آزمایشی اضطراب اجتماعی شناختی-رفتاری هافمن، و گروه کنترل). مداخله آزمایشی برای گروه 1 (درمان مبتنی بر مدل) و گروه 2 (درمان شناختی- رفتاری هافمن)، انجام گردید.گروه 3 (کنترل) هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. بعد از شش جلسه 90 دقیقه ای مداخله برای گروه 1 و 2، هر سه گروه پرسشنامه اضطراب اجتماعی لاگرکا را تکمیل نمودند. نتایج نشاندهنده این بود که بین گروه های آزمایشی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد،( 000/0 P=). اما بین گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری در کاهش نشانه های اضطراب اجتماعی یافت نشد(356/0=p ). با توجه به یافته های پژوهش درمان گروهی اضطراب اجتماعی مبتنی بر مدل در کاهش نشانه های اضطراب اجتماعی موثر بود. همچنین هیچ گونه تفاوتی بین دو گروه آزمایشی در کاهش نشانه های اضطراب اجتماعی مشاهده نشد.