الگوی رابطه بین دولت و سازمان های غیردولتی در سیاست گذاری اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقع امر این است که موفق ترین سیاست های اجتماعی آنهایی اند که با مدل «ترکیب رفاهی» و شراکت عاملیت های چندگانه دولت، بخش خصوصی، جامعه مدنی، خانواده و نهادهای بین المللی تدوین و اجرا می شوند. بنا به ضرورت حضور سازمان های غیردولتی (NGOs) در سیاست گذاری اجتماعی، مقاله حاضر که مبتنی بر کاربست روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با راهبرد نمونه گیری گلوله برفی در بین 21 سازمان غیردولتی موفق در شهر تهران در عرصه های مختلف سیاست گذاری اجتماعی می باشد، روایتی است بر جایگاه این سازمان ها در سیاست گذاری اجتماعی در ایران. نتایج نشان داد که واقعیت عاملیتِ سیاست گذاری اجتماعی در ایران، ماهیت دولتی دارد و موقعیت سازمان های غیردولتی در این سیاست گذاری، موقعیتی تزئینی، ابزاری، نمایشی، سایه وار و سیاسی است، در بسیاری از موارد نقش آنها به مجریان صرفِ قوانین دولت و مؤسسات خدماتی تقلیل یافته و فاقد جایگاه مشخصی در سیاست گذاری اجتماعی اند. حتی در جاهایی که برخی از آنها در سیاست گذاری اجتماعی نقش دارند، نَه تنها نقش آنها محدود به مرحله خاصی از چرخه سیاست گذاری اجتماعی (عمدتاً مرحله اجرا) است، بلکه غالب آنها دچار دگردیسی هویتی شده و سازمان هایی وابسته به دولت اند (سازمان های شبه غیردولتی/غیردولتیِ دولتی). نتایج تحقیق دلالت بر امتناع نقش سازمان های غیردولتی در سیاست گذاری اجتماعی و به تعبیری امتناع اجتماع محوری در سیاست گذاری اجتماعی ایران دارد.