مطالب مرتبط با کلیدواژه

عباس زریاب خویی


۱.

صورت بندی فرهنگ ایرانی در اندیشه عباس زریاب خویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عباس زریاب خویی فرهنگ ایران دین زبان تاریخ ملیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۳۷۴
جریان غالب نخبگان ایرانی در عصر پهلوی به نقد دین می پرداختند و هدفشان زدودن آن از پیکره فرهنگ و هویت ایرانی بود. استدلال پدیدآورندگان این آثار این بود که مقوله ی دین سبب عقب ماندگی و مانع ترقی شده است. در مقابل، چندین سال بعد نگاهی واقع بینانه تر به عناصر این پیکره در میان روشنفکران و ادیبان شکل گرفت. اما تاکنون نوع نگرش ادبا به مسائل فرهنگ برخلاف نگاه روشنفکران به این موضوع مورد تحقیق جدی قرار نگرفته است. از این رو، این پژوهش درصدد است دیدگاه عباس زریاب خویی(م.1373ش) را به عنوان یک نماینده ی شاخص از این گروه نسبت به مقوله ی فرهنگ مورد کنکاش قرار دهد. بدین خاطر، این پژوهش به دنبال آن است که با روش توصیفی و تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که فرهنگ ایرانی، اجزا و معضلات آن چه تعریف و ویژگی هایی در تفکر زریاب دارد و او تحت تاثیر چه فضای اندیشگانی چنین محدوده و ویژگی هایی را برای این اجزا درنظرمی گرفت؟ نتایج نشان می دهد رویکرد زریاب به مقوله ی فرهنگ متاثر از گروه ادبا و دانشگاهیانی که به آن تعلق داشت، رویکردی ایرانی-اسلامی می باشد که در تضاد با نگاه ناسیونالیست های رمانتیک است. در اندیشه ی خویی، مهم ترین معضل فرهنگ ایرانیِ عصرش همان بزرگ ترین عیب فرهنگ مغرب زمین یعنی غلبه ی دلبستگی های مادی می باشد. او راه برون رفت از این مشکل را اعاده ی دین و باروهای معنوی و تقویت مبانی فرهنگ ویژه ی ملت ایران می داند.
۲.

تبیین مؤلفه های تاریخ نگاری عباس زریاب خویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عباس زریاب خویی تاریخ نگاری روش شناسی تاریخ پژوهی نوسنت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۷۲۷
در قرون معاصر پیشرفت های عقلی بشر و تحولات بینشی و روشی علوم مختلف، متفکران حوزه تاریخ را نیز به تکاپو واداشت تا به بازتعریف هویتی و علمی این دانش بپردازند. این تحولات از غرب آغاز شد و پس از چالش های فراوان و ایجاد مکتب های تاریخ نگاری نوین به تثبیت شأن و جایگاه علم تاریخ در میان علوم دیگر منتهی شد. مورخان ایرانی نیز از این پیشرفت ها دور نماندند و درصدد انتقال اندیشه های جدید برآمدند که برآیند دستاوردهای ایشان، تاریخ نگاریِ ایران معاصر را به تعبیری، در مرحله گذار از تاریخ نگاری سنتی به مدرن قرار داده است. ازجمله این تاریخ پژوهان در محافل دانشگاهی، عباس زریاب خویی است که در میان آثار تاریخی او می توان نشانه هایی از تاریخ نگاری علمی مشاهده کرد. مسئله محوری پژوهش حاضر بررسی و نقد روش شناختی تاریخ نویسی زریاب خویی و تبیین مؤلفه های تاریخ نگاری او با ارائه مصداق هایی روشن و دقیق است. به نظر می رسد این تاریخ پژوه، گام های خوبی در کاربست اصول تاریخ نگاری علمی در آثار خود برداشته و با ترکیبی از رویکردهای علمی، عقلی و انتقادی به دنبال آن است از برخی روایت های تاریخی و دیدگاه های سنتی، تبیینی تازه ارائه کند. ازجمله مؤلفه های تاریخ نگاری زریاب می توان به جرح و تعدیل سخت گیرانه روایت ها، نقد تاریخ بنیادی مستشرقان، بی طرفی در تحلیل های تاریخی تا حد امکان، بهره گیری از دستاوردهای سایر علوم و تلاش در جهت ارائه تصویری چندساحتی از پدیده های تاریخی اشاره کرد. البته او در برخی موارد نیز کماکان پا را از دایره تاریخ نگاری توصیفیِ سنتی فراتر ننهاده است. ازاین رو شاید بتوان به تعبیری او را مورخی نوسنت گرا توصیف کرد.