مطالب مرتبط با کلیدواژه

طبیعت گرایی متافیزیکی


۱.

نقد پلنتینگا بر تکامل باوری داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلنتینگا تعارض علم و دین داوکینز تکامل باوری طبیعت گرایی متافیزیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۶ تعداد دانلود : ۶۸۷
پس از آنکه در قرن هفدهم میلادی مدعای تعارض علم جدید و دین، در بستر مناقشات میان احکام نجوم جدید و آموزه های کتاب مقدس مسیحی، شکل گرفت، داروینیسمِ سربرآورده در قرن 19 جبهه جدیدی گشود و بر آتش تعارض در بسترمناقشه میان آفرینش گرایی، به منزله یکی از آموزه های اصلی کتاب مقدس مسیحی،و تکامل گرایی زیست شناختی دامن زد و مدعی شد که این آموزه دینی استحکام و اتقان علمی ندارد. ریچارد داوکینز، به عنوان یکی از مدافعان پر سر و صدای داروینیسم، نیروهای کور طبیعی را برای توضیح پیدایش انسان کافی دانست و به بی نیازی از خدا حکم کرد. پلنتینگا، ضمن کوشش برای صورت بندی تکامل باوری، دو مدعای اصلی تکامل باوری، یعنی ""تصادفی"" بودن تکامل و همچنین مدعای منشأ مشترک، را به چالش می گیرد و تاکید می کند که نتایج مورد نظر تکامل باوران به طور خاص، و مدعیان تعارض علم و دین به طور عام، نه برعلم، بلکه بر پایه ترکیبی از علم و طبیعت گرایی متافیزیکی استوار است.اوافزوده طبیعت گرایی متافیزیکی به علم را نه پذیرفتنی می داند و نه ذاتی تبیین های علمی،بلکه علم جدیدرا با باورهای دینی سازگارتر می پندارد.
۲.

اصل بستار علّی فیزیک، حلقه واسط طبیعت گرایی روش شناختی و طبیعت گرایی متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۶۰۶
مطابق طبیعت گرایی روش شناختی تبیین های علمی باید صرفاً از هویات و سازوکارهای طبیعی بهره ببرند و استفاده از هویات فراطبیعی یا گزاره های مبتنی بر وحی در تبیین های علمی مجاز نیست. از سوی دیگر طبیعت گرایی متافیزیکی، رهیافتی وجودشناختی است که مطابق آن هویات موجود در جهان محدود به هویات طبیعی می شوند و باور به آن مستلزم انکار وجود هویات فراطبیعی است. گروهی از فلاسفه معتقدند پذیرش طبیعت گرایی روش شناختی الزامی در باور به طبیعت گرایی متافیزیکی ایجاد نمی کند و این نظریه به عنوان رهیافتی روش شناختی، به لحاظ متافیزیکی خنثی بوده و پایبندی به آن امکان مشارکت عمومی در علم را فراهم می کند؛ ولی گروه دیگر میان این دو نظریه رابطه نزدیکی می بینند و معتقدند میان باور به طبیعت گرایی روش شناختی و متافیزیکی، رابطه ای شبیه استلزام وجود دارد. در این مقاله تلاش شده است تا با ارائه استدلال جدیدی، که مبتنی بر تشریح و تدقیق پیش فرض های طبیعت گرایی روش شناختی از جمله «اصل بستار علّی فیزیک» و «معرفت شناسی قرینه گرایانه» است، نشان داده شود که پذیرش طبیعت گرایی روش شناختی، باور به طبیعت گرایی متافیزیکی را اجتناب ناپذیر می کند و محدود کردن روش علم به روش طبیعت گرایانه با باور دین داران و خداباوران ناسازگار است.