مطالب مرتبط با کلیدواژه

الگوی گفتمانی


۱.

ماهیت گفتمان انقلابی چپ در ایران عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هویت انقلابی الگوی گفتمانی عناصر مضمونی ایران معاصر تغییر بنیادی خشونت ترور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۴۲۳
چکیده ماهیت گفتمان انقلابی چپ در ایران عصر مشروطه (پس از استقرار مجلس دوم) ظهور اشکال گوناگون هویت یکی از پدیده های مهم تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. در میان این هویت های نوظهور هویت انقلابی از جمله اشکال هویت های سیاسی جدید است که تأثیراتی ماندگار و عمیق بر جامعه ی ایران به جا نهاده است. در واقع، گفتمان هویت انقلابی در بستر زمینه ها و عوامل داخلی از جمله برخوردها و درگیری های بین احزاب و گروه های سیاسی مجلس دوم شورای ملی پدید آمد و ایدئولوژی های خارجی مانند مارکسیسم-لنینیسم ایدئولوژی و ابزارهای سازماندهی آن را فراهم آوردند. پرسش اصلی این مقاله این است که الگوی گفتمانی هویت انقلابی در ایران دوره ی مشروطه چگونه ساخته شد و مهم ترین عناصر مضمونی آن کدام بود؟ از خلال متون برجای مانده از انقلابیون اولیه ی ایرانی، که به شکل اساسنامه و مرامنامه ی حزبی، اعلامیه، روزنامه، خاطرات و مانند این ها نوشته شده است، و با تکیه بر روش تحلیل تاریخی گفتمان می توان مجموعه ای از مضامین محوری را مورد شناسایی قرار داد که در دوره ی مجلس دوم مشروطه الگوی گفتمانی هویت انقلابی را پی افکندند. این الگو در پیرامون منظومه و عناصری معنایی شامل تغییر بنیادی، درک زیربنایی تاریخی ، حزب گرایی و فعالیت مخفی، اولویت سیاست، بین الملل گرایی، مشروطه ستیزی و مخالفت با پارلمانتاریسم و خشونت و ترور ساخته شد. در تاریخ معاصر ایران هرگاه هویت انقلابی سربرآورده است می توان حضور تمامی این عناصر مضمونی یا دست کم تعدادی از آن ها را در کانون منظومه های هویتی شان ملاحظه کرد. [A1] [A1] پرسش، روش و یافته های تحقیق در چکیده گنجانده شود. Abstract The Nature of the Revolutionary Left Discourse in Iran in the Constitutional Era (After the Establishment of the Second Majlis) The emergence of various forms of identity is one of the important phenomena of contemporary Iranian history. Among these emerging identities, revolutionary identity are among the forms of new political identities that have had lasting and profound effects on Iranian society. Indeed, the discourse of revolutionary identity emerged in the context of internal factors, including clashes between political parties and groups in the Second National Assembly and provided external ideologies such asMarxism-Leninism ideology and the means of organizing it.The main question of this paper is how the discourse model of revolutionary identity was constructed in Iran during the constitutional period and what were its most important themes? Through the surviving texts of the early Iranian revolutionaries, written in the form of party statutes and charters, leaflets, newspapers, diaries, and so on, relying on the method of historical analysis of discourse,It is possible to identify a set of central themes that in the course of the Second Constitutional Assembly developed the discursive pattern of revolutionary identity.This model was built around the system and semantic elements including radical change, understanding of historical underpinnings, partisanship and covert activity, policy priorities, internationalism, constitutionalism, and opposition to parliamentarianism and violence and terror. In the contemporary history of Iran, whenever there is a revolutionary identity, all these themes, or at least some of them, can be found in the focus of their identity systems.
۲.

تحلیلِ الگوی گفتمانیِ عناصرزبان شناختی و فرایندهای گفتمانِ رمانِ «چراغ ها را من خاموش می کنم»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات مطالعات میان رشته ای الگوی گفتمانی تحلیل گفتمان انتقادی زویا پیرزاد نورمن فرکلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۴۸۶
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی میان رشته ای در حوزه های زبان شناسی، نقدادبی و جامعه شناسی است که بر کارکرد اجتماعی زبان در جامعه و سیاست و نحوه بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی تاکید می کند. بر اساسِ نظریه نورمن فرکلاف ، برای کشف لایه های زیرین و تحلیل الگوی گفتمانی، باید سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و«تبیین» را بررسی کرد. برای دست یافتن به الگوی گفتمانی درسطح «تبیین» که سطح اصلی و بنیادین در بررسی جامعه شناسی زبان است، باید سطح «توصیف» (شاخص های زبان شناختی، عناصر صوری زبان و دستور زبان متن) و سطح «تفسیر» (فرایندهای گفتمان، بافت موقعیتی متن و عوامل بینامتنی) مورد توجّه قرار گیرد. در این مقاله که به روش تحلیلی- توصیفی به گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، روش تحلیل داده ها به روش کیفی وروش استدلال استقرایی(ازجز به کل) انجام شده می کوشیم برپایه نظریه گفتمانی نورمن فرکلاف، به بررسی رابطه دیالکتیک زبان و قدرت و زبان و گفتمان در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم صرفاً در دو سطح توصیف وتفسیر بپردازیم. دستاورد تحلیل گفتمانی این رمان این است که زویا پیرزاد با تسلط بر گونه های آوایی، واژگانی، ساختارجمله و انواع آن و شخصیت پردازی متن در این اثر، زیر ساختی مناسب برای ورود به سطوح دیگر تحلیل گفتمان انتقادی ایجادکرده است. کاربرد الگوی گفتمانی رمان چراغ ها را من خاموش می کنم، ازنظرفرکلاف، درسطح توصیف، یعنی توصیف عناصر زبان شناختی و ساخت های زبانی و در سطح تفسیر، یعنی تفسیر فرایند های گفتمان، گامی است در شناختِ لایه های زیرین این رمان و شناختِ ساختارها و کنش اجتماعی و جهان نگری انتقادی و جامعه شناختی.