مطالب مرتبط با کلیدواژه

امر پیشینی


۱.

دستاوردهای پدیدارشناسی هایدگر در علوم انسانی و پژوهش سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتولوژی قصدیت شهود مقولاتی امر پیشینی پدیدارشناسی هرمنوتیک در-جهان-هستن فهم تفسیر حال یافت گفتار پروا اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۶۵۱
پدیدارشناسی برجسته ترین گرایش فلسفی قرن بیستم و حتی قرن فعلی است. برخی از مدعیات این نحله فلسفی بنای بسیاری از گرایشات پیشین فلسفی که در علوم انسانی آنها را به کار می بردیم ویران نموده است. ولی متاسفانه شاهد آنیم که پژوهشگران علوم انسانی بدون توجه به انتقادات وارده از جانب پدیدارشناسان بزرگی همچون هایدگر به راه غلط پیشین خود گام گذاشته و دستاوردهای ابطال شده قبلی را همچنان بسط و گسترش می دهند. هدف این نوشتار نشان دادن این موضوع است که پدیدارشناسی هایدگر به عنوان منطقی برسازنده می تواند این نقص بنیادین گرایشات سنت فلسفی غرب را بر طرف ساخته و با طرح انتولوژی بنیادین شیوه هستی دازاین در جهان را مورد واکاوی قرار داده و خلا بسیاری از روش شناسی های معمول در علوم انسانی را پر کرده و باعث شود تا این روش شناسی های از مدعیات پیشین خود مبنی بر دست یافتن به حقیقتی جدید دست بردارند و مداقه بیشتری درباره ماهیت هستی انسان داشته باشند.
۲.

پیشینی انگاری و خوریسموس افلاطونی در خاستگاه تمایز هستی شناختیِ هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خوریسموس امر پیشینی روشنگاه ایده خیر تعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۸۰۴
در این نوشتار کوشیده می شود با پیگیریِ نقد خوریسموس افلاطونی به اندیشه متأخر هایدگر، نشان داده شود که تمایز، تقدم و تعالیِ رویدادِ روشنگاه یا خودِ وجود نسبت به وجودِ موجود و فهم وجود، به مثابه خاستگاه تمایز هستی شناختی، چه ضرورتی برحسب مسأله پدیدارشناسی، یعنی امکان ظهور و پدیداریِ پدیدار دارد. این ضرورت از سه منظر، نخست با تفسیر تمایز و تقدمِ روشنگاه، ذیل جایگاه امر پیشینیِ پدیدارشناختی در اندیشه متقدم و متأخر هایدگر و رجوع او به نظریه یادآوری افلاطون بررسی می شود؛ سپس با بررسی تفسیر هایدگر از نظریه ایده ها و به ویژه، ایده خیر افلاطون در سه دوره فکری هایدگر، جدایی و تعالیِ روشنگاه از وجود و ظهور، و بر این اساس، سرانجام پوشیدگی و دسترس ناپذیریِ روشنگاه در پیوند عمیق آن با تمثیل خورشید و غار افلاطون نشان داده می شود، پیوندی که باید آن را در تقابل با موضعِ خودِ هایدگر متأخر درباره آموزه حقیقت افلاطون، برجسته ساخت.