مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
ترجمه فارسی قرآن
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر، با شکل گیری ترجمه های متعدد از قرآن و نظر به اهمیت و نقش بنیادی ترجمه در ارتباط عموم مردم با معارف قرآن کریم، مطالعات علمی نقد ترجمه های قرآن کریم به عنوان یکی از حوزه های مطالعات قرآنی شکل گرفته است. ضرورت پژوهش در این عرصه، زمانی ملموس می گردد که با تفاوت برداشت از قرآن به جهت خطاهای ترجمه ای مواجه می شویم. مطالعات نقد ترجمه های قرآن، به دنبال ایجاد یک دستگاه انتقادی برای ارزیابی ترجمه های قرآن بوده و از این رو به معرفی لغزشگاه های پیش پای مترجمان می پردازد. پژوهش حاضر در این راستا، با روش توصیفی و تحلیل انتقادی، "برابرانگاری های ناشی از تسامح" را به عنوان یکی از لغزشگاه های مترجمان فارسی قران کریم مورد بررسی قرار داده وضمن برشمردن گونه های مختلف برابرانگاری تسامحی، به دو گونه "تسامح در تشخیص ریشه واژگان" و " تسامح در توجه کردن به تفاوت ساخت های صرفی شبیه به هم" پرداخته و 12 نمونه برای آن ها بیان کرده است. گزارش های آماری عملکرد مترجمان در نمونه های مورد بررسی، بیانگر این است که که ترجمه های انصاریان، بهرامپور، صفوی، موسوی گرمارودی و علی اکبر طاهری، در تشخیص ریشه و ساخت صرفی کم ترین میزان لغزش و تسامح را دارند و با یک لغزش، ترجمه های موفق در این زمینه هستند. از آن سوی ترجمه های محمد ابراهیم بروجردی (9 لغزش)، محمد کاظم ارفع (7 لغزش)، ابراهیم عاملی (6 لغزش)، محمد کاظم معزی (6 لغزش) توفیق کم تری در دوری جستن از برابرانگاری تسامحی داشته اند.
نقد ترجمه قرآن موسوی گرمارودی
حوزه های تخصصی:
ترجمه قرآن کریم به هر زبانی، از جمله زبان فارسی، بسیار دشوار است و جدا از تسلط به زبان های مبدأ و مقصد، مستلزم دانش هایی چند از جمله تفسیر و ریشه شناسی و تاریخ و فقه است. بخشی از این دشواری، به الهی بودن منشأ آیات قرآن و بخشی دیگر نیز به گونه گونی موضوعات مطرح شده در قرآن مربوط می شود. در میان ترجمه های فارسی قرآن، به ویژه در دهه های اخیر، چند ترجمه که تا حد زیادی روان و دقیق و زیبا هستند، منتشر شده اند که ترجمه علی موسوی گرمارودی از شاخص ترین آنها است. نویسنده در نوشتار حاضر، کتاب مذکور را که چاپ اول آن در قطع جیبی در سال 1394 توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده، در بوته نقد و بررسی قرار داده است. وی در راستای این هدف، نوشتار را در پنج بخش ارائه می کند: 1. ترجمه آیات، 2. پی نگاشت مترجم، 3. پی نگاشت مترجم در چاپ دوم، 4. پی گفتار بهاءالدین خرمشاهی، 5. پیشنهادها.
نقد ترجمه و توضیح قرآن به قلم بهاء الدین خرمشاهی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۰ مهر و آبان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۷۸)
106 - 150
حوزه های تخصصی:
کتاب قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه از بهاءالدین خرمشاهی، که جدیدترین چاپ آن توسط انتشارات نیلوفر و جامی در سال 1396 به زیور طبع آراسته شده، رواج گسترده ای در بین قرآن دوستان یافته است. نویسنده در نوشتار پیش رو، با ارائه شاهدمثال هایی از متن کتاب، آن را در بوته نقد و بررسی قرار داده است. وی در راستای این هدف، نوشتار را در سه بخش تنظیم و ارائه کرده است: 1. نقدهای مربوط به ترجمه و توضیحات کتاب؛ 2. نقدهای مرتبط با پیوست های کتاب، و 3. بیان پیشنهادها.
واکاوی جنبه های بلاغت حال مؤکِّد معنای عامل در ترجمه های فارسی قرآن کریم با کاربست تئوری هم ارزی نایدا (مطالعه موردی: ترجمه های فولادوند، خرمشاهی، حداد عادل)
حوزه های تخصصی:
به دلیل برخورداری قرآن کریم از سبکی بی نظیر و ظرفیت بلاغی و بیانی بالا، ترجمه آن همواره با چالش های فراوانی رو-به رو بوده است. حال مؤکد از مهم ترین پدیده های زبانی است که در اسلوب های گوناگون و بسامدی گسترده در قرآن به کار رفته است. با توجه به اینکه هدف از کاربرد این الگوی زبانی، رعایت بلاغت در جلب توجه و تمرکز بیشتر مخاطب نسبت به یک مفهوم خاص است؛ واکاوی جنبه های بلاغی آن، رهیافتی نوین را در ترجمه آیات ارائه می دهد. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی – تحلیلی، به واکاوی و ارزیابی جنبه های بلاغت حال مؤکِّد معنای عامل در سه ترجمه فارسی قرآن کریم بر اساس نظریه هم ارزی نایدا بپردازد تا از این رهگذر، به ارائه راهکارهایی بپردازد که در عین رعایت سلامت ترجمه، بلاغت موجود در پیام الهی نیز در برابرنهادهای معنایی خود لحاظ شود. یافته ها حاکی از آن است که ترجمه فولادوند به دلیل اشاره به نکات تفسیری و تببین آن ها، بیشترین سطح هم ارزی پویا را در انتقال پیام داراست. ترجمه حداد عادل نیز با رعایت سبک ادبی قرآن و بازتاب جلوه های بلاغی، به سطح مطلوبی از تعادل پویا دست یافته، اما ترجمه خرمشاهی به علت تمرکز و تأکید بر تحت اللفظی بودن، با هم ارزی صوری مطابقت دقیق تری دارد.
تسامح و تساهل در ترجمه قرآن کریم (مطالعه موردی: ترجمه فعل ها و شبه فعل های ثلاثی مزید)
حوزه های تخصصی:
ترجمه متون مخصوصاً متون مقدس، دقت بیشتری می طلبد؛ چرا که از جنبه های متعددی امکان خطا برای مترجمان وجود دارد. ضرورت پژوهش زمانی ملموس می گردد که با تفاوت برداشت از قرآن به جهت خطاهای ترجمه ای مواجه می شویم. از موارد گریبان گیر مترجمان در ترجمه از زبانی به زبان دیگر، کم توجهی به ساختار صرفی واژه هاست؛ چرا که با تغییر ساختار صرفی، معنا تغییر می کند و با بردن واژه ای به ابواب مختلف، معانی متعددی می یابد. پژوهش حاضر در این راستا، با رویکرد توصیفی و تحلیل انتقادی، «عدم تشخیص ثلاثی مزید از ثلاثی مجرد و یا تسامح در بکار گرفتن این دو حالت» را به عنوان لغزشگاه هایی برای مترجمان فارسی قرآن، بررسی کرده است. این مقاله ضمن بررسی ترجمه های فارسی، به شش مورد از کلمات مزید که از جانب برخی مترجمان، مجرد ترجمه شده و همچنین به دو مورد از کلماتی که در بابی از ثلاثی مزید به جای باب دیگر اتخاذ شده، دست یافته و به این نتیجه رسیده است که همه مترجمان دقت لازم در ترجمه بر اساس ظرافت های صرفی نداشته اند که نمونه آن در این پژوهش، ایراد آن ها در ترجمه ثلاثی مجرد به ثلاثی مزید، و یا بابی از ثلاثی مزید به جای بابی دیگر است.