مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
سرریز ریسک
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
143-172
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، تأثیرات متقابل بین ریسک و بازده در بازارهای ارز، نفت خام، سکه و بورس تهران مورد ارزیابی قرار می گیرد. مطالعه حاضر از رهیافت توابع کاپولا برای بررسی ساختار همبستگی بهره برده و با استفاده از مفهوم ارزش در معرض خطر و ارزش در معرض خطر شرطی، به بررسی وجود سرریز ریسک بین بازارهای فوق پرداخته است. متغیرهای تحقیق شامل داده های هفتگی نرخ ارز آزاد، قیمت سبد نفتی اوپک، قیمت سکه طلا و شاخص کل بورس تهران طی دوره 28/04/1385 تا 01/01/1396 بوده است. طبق نتایج تحقیق، همبستگی معنی داری بین متغیر شاخص بورس با نرخ ارز، شاخص بورس با قیمت نفت، شاخص بورس با قیمت سکه و نرخ ارز با قیمت نفت وجود داشته، به طوری که همبستگی بین شاخص بورس با نرخ ارز و نرخ ارز با قیمت نفت، در جهت منفی و با شدت یکسان همبستگی در دامنه های بالا و پائین توزیع و همبستگی بین شاخص بورس با قیمت نفت خام و شاخص بورس با قیمت سکه، در جهت مثبت و با شدت متفاوت همبستگی در دو دامنه بالا و پائین بوده و همبستگی قوی تر در دامنه مثبت توزیع قوی تر از دامنه منفی بوده است. همچنین سرریز ریسک بین بازار سهام و بازار سکه بیشتر از بازارهای دیگر بوده و بازار سکه بیشتر به عنوان ابزاری برای مواجه با ریسک بازار سهام و کارکرد نرخ ارز و قیمت نفت خام بیشتر به عنوان متغیری بنیادی برای ارزیابی تأثیر بر سودآوری شرکت های بورسی بوده است. حالت های دیگر به ندرت سرریز ریسک معنی داری نشان داده اند.
تحلیل ریسک سیستمی در صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران: یک رویکرد رگرسیون چندکی، چندمتغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر اثر یک رخداد منفی را در بازار بورس اوراق بهادار تهران - منتسب شده به ریسک سیستمی [1] - روی بازده شاخص صنایع منتخب با استفاده از داده های روزانه - دوره اول بهمن 1386 تا آخر شهریور 1396- مورد مطالعه قرار می دهد. در این راستا، برای تحلیل وابستگی دنباله ای بین صنایع و شاخص کل (به عنوان نمادی از وضعیت کلی بازار) از روش رگرسیون چندکی چندگانه VAR-VaR [2] که توسط وایت [3] و دیگران (2015)، توسعه یافته و همچنین به منظور بررسی نحوه واکنش صنایع به ریسک آنی و بلندمدت شاخص کل از توابع کنش- واکنش چندکی [4] استفاده شده است. استفاده از روش های موردنظر بررسی آزادانه وابستگی دنباله ای بین متغیرها را امکان پذیر می سازد. یافته های مطالعه حاضر نشان دهنده معناداری اثرات سرریز [5] ریسک شاخص کل (بازار) بر بسیاری از صنایع هم به صورت آنی و هم در طول زمان بوده است. برمبنای نتایج پژوهش، طی دوره های توأم با بحران، ریسک صنایع شیمیایی، فراورده های نفتی و بانک بیش از سایر صنایع بوده است. یادآوری می شود، برمبنای اثرات سرریز ریسک، نحوه واکنش صنایع به شوک شاخص کل متفاوت بوده است. بر این اساس، صنعت بانک و کانه های فلزی، از بیشترین افزایش ریسک در واکنش به شوک های آنی شاخص کل برخوردار بوده اند. همچنین صنایع شیمیایی و فراورده های نفتی از بیشترین وابستگی دنباله ای با ریسک بلندمدت بازار سرمایه کشور برخوردار بوده اند.
مدلسازی وابستگی بین بازدهی سهام گروه محصولات شیمیایی، رشد قیمت نفت و رشد نرخ ارز در ایران؛ کاربرد توابع Vine Copula(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
45-94
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مدل سازی وابستگی بین بازدهی سهام گروه محصولات شیمیایی، رشد قیمت نفت و رشد نرخ ارز در ایران و محاسبه ارزش در معرض ریسک است. برای این منظور از تئوری توابع کاپولا درختی که در ادبیات مالی یکی از کاراترین روش ها برای بررسی ساختار وابستگی است، استفاده شده است. علاوه بر نشان دادن وابستگی خطی بین بازارهای مالی در ایران، ساختار وابستگی غیر خطی این بازارها نیز برآورد شده و وابستگی به دُم بالایی و یا پایینی آنها مشخص شده است. دوره مورد بررسی شامل داده های روزانه (روزهای کاری مشترک) از اول آذر سال 1387 تا انتهای خرداد سال 1398 می باشد. در مدلسازی توزیع های حاشیه ای از مدل های GJR-GARCH استفاده شده که پس از آن با استفاده از رهیافت Copula-GARCH به بررسی ساختارهای وابستگی و نیز محاسبه ارزش در معرض ریسک متغیرهای تحقیق پرداخته شده است و در نهایت پس آزمایی لازم بر اساس معیار تابع زیان انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، هر دو جفت از بازدهی های مدل سازی شده وابستگی یکسانی به دنباله بالایی و پایینی دارد. بین بازدهی سهام گروه محصولات شیمیایی و رشد نرخ ارز به شرط رشد قیمت نفت خام وابستگی ساختاری مشخصی بر اساس توابع کاپولای واین در دنباله های توزیع وجود دارد که نشان دهنده سرایت بین بازار محصولات شیمیایی و نرخ ارز است. همچنین، بین بازده سهام گروه محصولات شیمیایی و رشد قیمت نفت خام به شرط رشد نرخ ارز وابستگی ساختاری مشخصی بر اساس توابع کاپولای واین در دنباله های توزیع وجود دارد که نشان دهنده سرایت بین بازار محصولات شیمیایی و نفت خام است. با توجه به اینکه سرایت نوسان منشاء اصلی ریسک مالی است، لحاظ وابستگی ساختاری بر اساس توابع کاپولای واین می تواند برآورد قابل اعتمادی از ریسک پرتفوی بر اساس معیار ارزش در معرض ریسک فراهم آورد
تخمین ارزش در معرض ریسک مبتنی بر رویکرد شبیه سازی تاریخی فیلترشده و تحلیل سرریز ریسک در بازار اوراق بهادار تهران؛ مطالعۀ موردی گروه های محصولات شیمیایی، بانک ها و مؤسسات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی سازوکار سرریز ریسک بین گروه محصولات شیمیایی، بانک ها و مؤسسات اعتباری در طول زمان و مقایسۀ آن با سرریز تلاطم بین آن دو است. بازۀ زمانی این پژوهش، از فروردین 1388 تا اسفند 1399 بوده و در آن از داده های روزانه استفاده شده است. در این پژوهش، از روش شبیه سازی تاریخی فیلترشده برای محاسبۀ ارزش در معرض ریسک و از آزمون علیت گرانجر برای بررسی سرریز ریسک استفاده شده است. نتایج نشان دهندۀ آن است که سرریز ریسک بین دو گروه موردمطالعه، به فاصلۀ یک و دو روز از وقوع ریسک در بازار مبدأ، سرریزی دوطرفه است. در وقفه های بالاتر تا پنج روز پس از وقوع ریسک در بازار مبدأ نیز تنها سرریز ریسک از گروه محصولات شیمیایی به گروه بانک ها و مؤسسات اعتباری وجود داشته و در عکس آن معنادار نیست. این در حالی است که نتایج بررسی سرریز تلاطم بین این دو گروه، سرریز را در تمام وقفه ها تنها از گروه محصولات شیمیایی به گروه بانک ها و مؤسسات اعتباری معنادار نشان داده است. گروه های انتخاب شده برای بررسی سرریز ریسک و روش استفاده شده برای محاسبۀ ارزش در معرض ریسک در آنها، نمونه هایی است که این پژوهش را از بقیه متمایز می کند.
ارتباط متغیر در زمان چندکی میان شاخص صنایع منتخب بورس اوراق بهادار ایران: بررسی حالت های بازدهی بالا، پایین و متوسط (رویکرد TVP-Quantile VAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۵)
121 - 152
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران همواره به دنبال تحلیل ارتباط میان صنایع مختلف در راستای بهبود مدیریت سبد سرمایه گذاری و مدیریت ریسک ناشی از سرمایه گذاری هستند. بنابراین در پژوهش حاضر سرریز ریسک میان شاخص های فلزات اساسی، خودرو، سرمایه گذاری ها و بانک ها در دوره زمانی 01/05/1401-01/01/1397به صورت روزانه با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری با پارامترهای متغیر در زمان چندکی (TVP-Quantile VAR) بررسی شده است. نتایج نشان داد که صنعت سرمایه گذاری ها نقش اصلی در تحلیل شبکه ای میان صنایع مورد بررسی را ایفا می کند که این مهم در شرایط بازدهی پایین و متوسط، بیش تر نیز بوده است. همچنین بر اساس نتایج، اثرگذاری و اثرپذیری صنایع بسته به میزان بازدهی و همچنین در طی زمان متفاوت بوده است. بنابراین، استفاده از رویکردهای مبتنی بر میانگین مشاهدات نمی تواند ارتباط میان صنایع و دارایی ها را به خوبی نشان دهد و بسته به میزان بازدهی صنایع (حالات حدی و میانگین)، نحوه اثرگذاری و اثرپذیری و همچنین علیت نوسانات می تواند متفاوت باشد که این مهم در رویکردهای مبتنی بر میانگین بازدهی، قابلیت بررسی ندارد؛ بنابراین جهت مدیریت بهتر سبد سرمایه گذاری و پوشش ریسک سبد سرمایه گذاری چنانچه حالات حدی و میانگین تجزیه و تحلیل گردند می تواند برای سرمایه گذاران بسته به میزان بازدهی صنایع نتایج بهتری در خصوص مدیریت ریسک سرمایه گذاری به همراه داشته باشد.