مطالب مرتبط با کلیدواژه

فرآیندهای زبانی


۱.

بررسی نقشگرایانه تجربه های عرفانی در رؤیانوشت های شهودی کشف الاسرار و مکاشفات الانوار «زندگی نامه خودنوشت شهودی روزبهان بقلی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب عرفانی کشف الاسرار و مکاشفات الانوار التباس فرآیندهای زبانی عناصر پیرامونی احوال عرفانی.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۵۶۷
پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی و تکیه بر رویکرد نقشگرایی هلیدی در زمینه ارتباط بافت موقعیتی و بافت متن، به مطالعه گفتمان مکاشفه عیانی در مراحل مختلف تجربیات عرفانی روزبهان بقلی پرداخته است. «کشف الاسرار و مکاشفات الانوار» زندگی نامه خودنوشت روزبهان بقلی است که محتوای آن براساس «شیوه بازگویی، بدون دغدغه انتقال ذهنیت به مخاطب»، شکل گرفته است. روزبهانی بقلی در جایگاه تجربه گر، با ترجیح مشاهده بر سایر مراتب کشف، سعی در بازگویی تجربیات و رؤیاهای شهودی خود دارد که اغلب آن ها  براساس «تجلی ذات و صفات خداوند» از طریق «التباس» مطرح شده اند. وی در هر یک از تجربیات عرفانی خود که در حالات مختلفی اعم از «بیداری، حالتی بین خواب و بیداری و خواب» شکل گرفته اند، با توجه به استعداد روحی خود و دیدگاه و رابطه ای که نسبت به هر یک از مشارکان دارد، حالات عاطفی خاصی از قبیل قبض، سرگشتگی، حیرت، بسط، وجد و سکر را تجربه کرده است. در ساختار متنی گفتمان مکاشفه این اثر که بر بازگویی سه تجربه عرفانی «خطاب، تجلی و معراج» تمرکز دارد، مشخصه اصلی تجربیات «توصیف ناپذیری»، «حالت انفعالی» و «زودگذری» است. سیر مشخص فرآیندهای زبانی در مراحل مختلف مکاشفه از «مادی» به «ذهنی» در جهت تببین سیر صعودی سالک از مقام «طلب» به مقام «فنا» بکار رفته است. در تمام تجربیات افزوده موقعیت «مکان» بیشترین بسامد را دارد و در هر تجربه مخاطب با فضای متفاوتی روبرو می شود. هنگامی که هر یک از مکان ها تغییر می کند، شرایط و ویژگی های حاکم بر تجربه نیز متفاوت می شود. نویسنده در توصیف مکان هایی که مربوط به حالات ابتدایی مکاشفه هستند، دقت بیشتری دارد؛ اما مکان های وقوع مراحل پایانی مکاشفه را تحت غلبه حالات عرفانی نمی تواند با دقت چندانی توصیف کند. روزبهان از طریق کاربرد پیاپی عناصر پیرامونی، ابهام را در کلام خود از بین می برد و باعث خاص کردن و محدود کردن اطلاعات مورد نظر خود می شود. وی از این طریق، فضای حاکم بر تجربیات خود را به وضوح برای مخاطب ترسیم می کند.
۲.

مقایسه کارکردهای بلاغی ندا در اسرارالتوحید و مقامات ژنده پیل «بر مبنای فرانقش اندیشگانی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان تعلیمی - صوفیانه اسرارالتوحید مقامات ژنده پیل معانی ثانویه جملات پس از ندا فرآیندهای زبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۴۳۸
جملات ندایی یکی از انواع ساختارهای دستوری هستند که کارکردهای بلاغی گوناگونی دارند. با توجه به گفتمان مسلّط بر بافت متنی «اسرارالتّوحید» و «مقامات ژنده پیل» که گفتمانی تعلیمی - صوفیانه دارند، می توان به مقاصد بلاغی ندا در این متون دست یافت. نویسندگان در این آثار برای القای اندیشه خود به مخاطبان از امکانات مختلف بلاغی بهره گرفته اند. این پژوهش با تکیه بر دستور نقشگرا و نظریه نظم کلام به مطالعه ارتباط معنای ثانوی جملات پس از حروف ندا و شیوه به کارگیری فرآیندهای زبانی در اسرارالتوحید و مقایسه آن با مقامات ژنده پیل پرداخته تا از این طریق مشخص شود که هر یک از این نویسندگان از چه سازوکاری برای تعلیم مخاطب خود در قالب جملات ندایی بهره گرفته اند. مبنای تحلیل این پژوهش فرانقش اندیشگانی است. یافته ها نشان می دهد که گاهی رابطه معناداری میان معنای ثانوی کلام در جملات پس از حروف ندا و شیوه به کارگیری فرآیندهای زبانی در هر دو کتاب یادشده وجود دارد و گاه نیز جریان متفاوتی شکل گرفته که بیش از هر چیز تحت تأثیر موضوع کلام، سطح آگاهی مخاطب و رابطه میان گوینده و مخاطب قرار دارد. فرآیندهای مادی در هر دو اثر، ابزار اصلی انتقال اندیشه تعلیمی در قالب جملات ندا به شمار می روند.
۳.

بررسی ساختاری «امثال و حکم» رایج در زبان فارسی بر مبنای فرانقش اندیشگانی با تأکید بر فرآیندهای اصلی (مادی، رابطه ای، ذهنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امثال و حکم فرانقش اندیشگانی فرآیندهای زبانی نقش های معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۵۳
زمینه/هدف: یکی از مظاهر تمدن، فرهنگ و ادبیات هر ملت، مثل ها، جمله های پندآموز و عبارت های حکمت آمیزی است که از اذهان بزرگان علم و ادب و یا مردم عامی آن دیار تراوش کرده و نسل به نسل به آیندگان رسیده و آن ها را با فرهنگ، ادب، عادات و رسوم، شیوه های زندگی، عواطف و طرز تفکّر پیشینیان خود آشنا می کند. از دیدگاه هلیدی الگوهای تجربه و مفاهیم ذهنی خالقان آثار در قالب فرایندهای فعلی نقش اندیشگانی نمود پیدا می کند.روش/رویکرد: نوع مطالعه و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوه اجرای آن توصیفی (شامل بررسی چگونگی آرایش فرایندهای نقش اندیشگانی) و تحلیلی (شامل کاوش زمینه ها و چرایی شکل گیری خاص آن فرایندها) است.یافته ها/نتایج: در ساختار متنی امثال و حکم مورد بحث، به ترتیب فرآیندهای رابطه ای (39%)، فرآیندهای مادی (24%) و فرآیندهای ذهنی (21%) بیشترین میزان بسامد را دارند. اغلب این عبارات، ساختاری توصیفی دارند که تلاش می کنند به صورت غیرمستقیم، اندیشه مدّنظر را به مخاطب ابلاغ کنند. شیوه کاربرد افعال در ساختار این مثل ها غالباً مجهول است و از طریق اشاره به اشخاص نکره، کلیت امر و جهان شمولی آن ها تقویت شده است. در ساختار این مثل ها، بیشتر بر رفتار، خلق وخو و منش افراد تأکید شده و از کاربرد استعاره ها و کنایه های پیچیده و دور از ذهن پرهیز شده است. مشارکان اصلی این مثل ها عبارت اند از اشخاص، حیوانات، عناصر طبیعی و اشیا که در ساختار این فرآیندها غالباً نقش های معنایی کنشگر و حامل را بر عهده دارند.