مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان نویسی زنان


۱.

جریان شناسی ادبیات داستانی مهاجرت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات مهاجرت جریان شناسی ادبی هویت اندیشی داستان سیاسی داستان نویسی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۴ تعداد دانلود : ۹۱۶
در دهههای اخیر، روند مهاجرت ایرانیان و به ویژه نویسندگان و نشر آثار مهاجران شکل ویژه ای یافته است. حضورِ نویسندگان و شعرا در خارج از کشور و تولید متن ادبی، گرایش ها، جریان ها و رویکردهای ادبی خاصی را در بیرون از مرزهای کشور پدید آورده است. آثارِ ادبی برون مرزی با عنایت به شاخصه ها و ویژگیهایی که برخی از منتقدان برشمرده اند، تعابیر متفاوتی دارد. مسئله نویسنده و چگونگیِ رفتن یا زمان بودن او در خارج از کشور و محتوای اثر او از دلالت های مهمی تلقی می شود تا کاری ذیلِ عنوان خاصی تعریف و طبقه بندی گردد. همچنین داستان نویسی برنمرزی در جریانهای مشخصی قابل دستهبندی است. در مقاله حاضر داستاننویسی مهاجرت ایرانی، در قالب جریانهای عمده سیاستمحور، هویتمحور و داستاننویسی زنان تحلیل شده است. داستان نویسی سیاسی در دهه 60 و تا اواسط دهه 70 پربسامدترین جریان است. این جریان زیر سایه گروهها و فعالیت های سیاسی پدید میآید و به مسئله انقلاب و مسائل پیرامون آن توجه می کند. از نیمه دهه 70 به بعد جریان هویتاندیش غلبه مییابد. در این جریان مضامینی نظیر تفاوتهای سرزمین مادری و سرزمین دیگری و نحوه مواجهه مهاجران با دنیای جدید در قالب روایتهای هویتاندیش برجسته میشود. نویسندگان زن نیز در مهاجرت بسیار بودهاند و در حوزه داستان، با نگاهی زنانه به روایت زندگی زنان مهاجر و مسائل آنها پرداختهاند. در داستاننویسی زنان نحوه مواجهه زن با دنیای جدید و نیز مسائل آنها در جامعه ایران از موضوعات عمده روایتهاست.
۲.

داستان پسامدرن فارسی و «سوژه» زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پسامدرنیسم فمینیسم سوژه داستان نویسی زنان داستان پسامدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۵۲۰
پسامدرنیسم، درمقام آخرین رویکرد جریانی که در صدد امحای «سوژه» (1) برآمده از سنت انسان باوری است که از یک سو با فمینیسم یا جنبش زن محور در تناقض قرار می گیرد. فمینیسم از منظر تاریخی تحقق هویت زنانه را در تقابل با هویت مردانه تعریف می کند و از این جهت وابسته به اقتداری می شود که در «سوژه» و ابقای آن موجودیت یافته است، پس می کوشد سوژه مذکر را به سوژه مونث تغییر دهد. اما از سوی دیگر پسامدرنیسم، در عین تناقض با فمینیسم، به سبب اعلام مرگ سوژه، به تفکر زن محور کمک می کند تا نه تنها از اقتدار مردانه خلاص شود بلکه اسباب موثرتری برای ادراک خود پیدا کند. این دوگانگی، درجامعه ای مانند ایران که زمینه تاریخی متفاوتی از غرب را آزموده نمودهایی در عرصه های مختلف از جمله ادبیات داستانی دارد که الزاماً قرینه یا همراستا با نمودهای نظیر آن در جامعه غربی نیست. هدف مقاله حاضر بررسی نظری این تفاوت است و جهت تایید، شواهدی نیز از آثار چند نویسنده زن (2) ارائه می شود.
۳.

نقد ساختارهای اجتماعی در داستان نویسیِ زنان (1311- 1289 )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان نویسی زنان مطالبات اجتماعی مطبوعات زنان نابرابری های اجتماعی مادران نادان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۶
هم زمان با انتشار مطبوعات زنان از سال 1289 شمسی، شرایطی فراهم شد تا زنان بتوانند علاوه بر نقد بیشتر ساختارهای اجتماعی از زبانِ جدید مانند شعر و داستان نیز برای طرح دیدگاه های خود استفاده نمایند. پژوهش پیش رو که به روش کیفی، با استفاده از فن تحلیل محتوا و با تأکید شاخص بر روی متون داستانیِ مندرج در مطبوعات زن نگار منتشر شده در فاصله سال های 1289 (سال انتشار نخستین روزنامه زنان) تا سال 1311 (سال آخر انتشار جریده عالم نسوان) گردآوری شده در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که زنان در مکتوبات داستانیِ خود به طرح چه موضوعاتی پرداخته اند؟ مهم ترین خواسته آنان چه بوده و چه چیزی را به عنوان اصلی ترین عامل انقیاد زنان معرفی کرده اند؟ برشماری کامل و غیرگزینشی جراید زن نگار در دوره مورد بحث، شامل 167 شماره نشریات زن نگار برابر با 4401 (چهار هزار و چهارصد و یک) برگ مطبوعاتی نشان می دهد در 67 داستان زن نویس منتشر شده در اوراق مطبوعاتیِ زنان در فاصله سال های 1289 تا سال 1311 شمسی، موضوع محوری این متون داستانی: حقوق زنان در امر ازدواج- زندگی و طلاق، نقد ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام (کودک همسری) و نقد تعدد زوجات می باشد. همچنین رفتار "مادران نادان" اصلی ترین عامل تیره بختی زنان معرفی شده است.