مطالب مرتبط با کلیدواژه

اکولوژی سیاسی


۱.

ژئوپلیتیک شهری و تبیین مفهوم رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر رقابت ژئوپلیتیک شهری اقتصاد سیاسی اکولوژی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۷۱
گسترش شهرنشینی، توسعه فضایی و کالبدی و افزایش اهمیت و نقش شهرها در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... زمینه ساز توجه بیشتر و تلاش بازیگران برای به کنترل درآوردن فضاها و افزایش حوزه نفوذ، رقابت بازیگران و خلق مناظر و ریخت خاصی در شهرها شده است. گسترش و تنوع مسائل و بارز شدن نقش سیاست و قدرت در شهر هم در سطح ملی و هم بین المللی، موجب توجه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک به فضاهای شهری و شکل گیری شاخه ای جدید از ژئوپلیتیک با عنوان ژئوپلیتیک شهری شده است. ژئوپلیتیک شهری، روابط متقابل جغرافیا، قدرت و سیاست را در فضاها و مکان های شهری بررسی می کند که برآیند این روابط، شکل گیری رقابت میان عناصر شهری و بازتاب فضایی حاصل از آن است. هدف مقاله حاضر که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است، تبیین مفهوم "رقابت" در ژئوپلیتیک شهری با توجه به نظریات اقتصاد سیاسی و اکولوژی سیاسی شهر و بررسی بازتاب های فضایی آن در شهر است. نتایج نشان می دهد که "رقابت" از مفاهیم کلیدی در ژئوپلیتیک شهری است که بازتاب های فضایی رقابت عناصر شهری، در قالب اقدامات مسالمت آمیز و خشونت آمیز در مقیاس های مختلف از سطح محلی تا جهانی از قبیل رقابت های شهرها در سطح بین المللی برای میزبانی رویدادهای بزرگ، خلق مناظر و نمادها و خشونت ها و درگیری های شهری قابل بحث است.
۲.

مدل سازی حل وفصل منازعات منطقه ای بر اساس رویکرد ژئوپلیتیک صلح آفرینی (مطالعه موردی: منازعه سوریه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صلح جغرافیایی ژئوپلیتیک انتقادی ژئوپلیتیک مقاومت اکولوژی سیاسی منازعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۲۴۲
موقعیت های ژئوپلیتیک، رویکردهای کنشی ویژه ای برای رویارویی با اختلافات و یا فرایندهای اختلاف آفرین داشته است. این رویکردها را می توان به دودسته ی رویکردهای سنتی و رویکردهای نوین دسته بندی کرد. در رویکردهای سنتی، تصرف سرزمین، نظامی گری، بازدارندگی، استفاده ابزاری از اقوام و مذاهب و در رویکردهای نوین صلح آفرینی، پایداری اکولوژی، رویکرد انتقادی و ژئوپلیتیک مقاومت در دستور کار قرار دارد که در فرایند حل وفصل اختلافات و منازعات از توان بالایی برای صلح آفرینی و آشتی همگانی برخوردارند. درواقع رویکردهای صلح آفرینی بر منافع و نیازهای مشترک که زمینه ساز همکاری و همگرایی است، تمرکز دارند. باگذشت شش سال از منازعه ی طولانی و پیچیده ی سوریه، رویکردهای سنتی ژئوپلیتیک در سه مقیاس (ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای)، از حل وفصل منازعه ناتوان بوده و کنش های خصومت آمیز و خشونت آمیز همچنان قربانی می گیرد. این مقاله به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چگونه می توان با به کارگیری رویکردهای ژئوپلیتیک، به حل وفصل منازعه ی سوریه دست یافت به صورتی که منافع و رضایت تمام بازیگران برآورده شود؟ در پاسخ به این سؤال می توان گفت به نظر می رسد یافتن منافع مشترک میان بازیگران و کنشگران با اتخاذ رویکردهای ژئوپلیتیک صلح آفرین و غیر سنتی در مقیاس های (ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای) می تواند به حل وفصل منازعه سوریه بیانجامد. نتایج پژوهش حاکی از آن است سه رویکرد صلح جغرافیایی، ژئوپلیتیک انتقادی و ژئوپلیتیک مقاومت در حل وفصل منازعه ی سوریه تأثیر بسزایی دارد و روش های برآمده از این رویکردها توان حل وفصل منازعه سوریه را دارد.
۳.

تبیین عوامل مؤثر بنیادی بر تحولات کاربری اراضی با رویکرد بوم شناسی سیاسی (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات کاربری و پوشش اراضی همدان اکولوژی سیاسی روش های مشارکتی روشA-WOT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
بروز تغییر و تحول پوشش و کاربری اراضی بویژه در فضای سرزمینی و منطقه ای درپی بهره برداری بی رویه و دخالت افسارگسیخته فعالیت های انساتی است .چگونگی نوع و میزان مداخلات انسانی از طریق تحلیل رویکردهای نظری متفاوت موثر بر نظام های بهره برداری همچون رویکرد اکولوژی سیاسی قابل ردیابی است .در دو دهه اخیر روند تحول نظام کاربری اراضی در نواحی روستایی کشور و ناحیه پژوهش همدان از آهنگ سریعی برخوردار بوده است. یکی از جلوه های بارز این تحول در نظام کاربری اراضی،گسترش ساخت و سازهای کالبدی در اراضی زراعی،باغی و مرتعی پیرامون سکونتگاههای روستایی در عرصه های منابع طبیعی بصورت گونه های همچون ویلا سازی خانه های دوم،گسترش و توسعه خانه های روستایی و دخل و تصرف در اراضی مرتعی است.در این پژوهش، پایش و تحول نظام کاربری اراضی در دو مقطع زمانی 1998 میلادی(1377 خورشیدی) تا2017 میلادی(1396 خورشیدی) در کاربری های همچون کشاورزی، مرتع، ساخت و سازهای کالبدی،بایرو منابع آبی با بهره گیری از تصاویرماهواره ای لندست در پهنه های روستایی پیرامون شهر همدان انجام شده است.روش شناسی  به شیوه توصیفی_ تحلیلی با رویکرد کاربردی و بهره گیری از الگوی تحقیق کمی و کیفی است. در بخش پژوهش کمی با استفاده از الگوهای پایش کاربری اراضی و سایر روشهای تحلیل کمی در سامانه های اطلاعات مکانی و روشA''WOT   برای تحلیل محتوی کمی و در بخش کیفی با ارزیابی مشارکتی و تشکیل کارگروه های محلی با مشارکت بهره برداران و کارشناسان محلی عوامل تبینی تحول در نظام کاربری اراضی مورد تحلیل قرار گرفته است. در بازشناسی به نتایج تحقیق، اثر عوامل شیب، بارش، حاصلخیزی خاک و تحولات جمعیت روستایی در تغییرو تحول کاربری اراضی از نفش آفرینی کمتری برخوردار است. در حالیکه نتایج این تحقیق نشان می دهد که برخلاف ادعای معمول، فقرا کمتر از ثروتمندان در تصرف زمین و تغییر کاربری اراضی نقش داشته اند. میزان فاصله از شهر همدان و بزرگراه های منتهی به آن در تغییرات پوشش اراضی تأثیر داشته است؛ همچنین نتایج حاکی از آن است که عوامل انسانی، به ویژه عوامل سیاسی، روابط قدرت و ثروت مهمترین عوامل در بروز تحول و تغییرات کاربری و پوشش اراضی موثربوده است.
۴.

شناسایی و تحلیل ساختاری تاثیر پیشران های کلیدی اکولوژی سیاسی بر شیوع بیماری های واگیردار و کووید- 19؛ مورد مطالعه: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات آینده پژوهی تحلیل ساختاری اکولوژی سیاسی بیماری های واگیردار کلانشهر اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
شهرها منبع خلاقیت و فناوری و موتورهایی برای رشد اقتصادی هستند. با این حال شهرها همچنین منبع فقر، نابرابری و خطرات بهداشتی محیط زیست هستند. جمعیت شهری مدت هاست که مکانی برای تولید و انتشار بیماری های عفونی محسوب می شوند. در این پژوهش بحران زیست محیطی کروناویروس که در حال حاضر بشریت از آن رنج می برد و آن را به چالش کشیده است، از منظر روابط قدرت، مداخله، تصاحب در محیط شهری که زاده اکولوژی سیاسی و تاثیرات آن در فضای شهری است با رویکرد تحلیل ساختاری مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از حیث روش، پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. همچنین پیشران های تاثیر اکولوژی سیاسی از طریق متن کاوی در اسناد معتبر داخلی و خارجی و نظر گروه خبرگان بررسی شده است. سپس با بکارگیری روش دلفی، تأثیر پیشران های شناسایی شده بر هم سنجیده شده و مورد بحث قرار گرفته اس ت. آنگاه از طریق نرم افزار «میک مک» جایگاه هر پیشران بررسی شد. نتایج حاکی از آنست که پیشران های کمبود درآمد، نابرابری درآمدی، حاشیه نشینی، نابرابری اجتماعی، ضعف امکانات بهداشتی بعنوان نیروهای کلیدی موثر اکولوژی سیاسی توسط کارشناسان مشخص شده که در شیوع بیماری های واگیردار در آینده این شهر موثر می باشند.
۵.

شهری شدنِ روابط جامعه- طبیعت در دوره آنتروپوسین؛ به سوی اکولوژی سیاسیِ شهرهای سایبورگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهری شدن جامعه - طبیعت آنتروپوسین اکولوژی سیاسی شهرهای سایبورگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۹
مبسوط پیشینه و هدف: از جمله پیشران های اصلی در دوره آنتروپوسین، گسترش فزاینده نواحی شهری است که به ویژه پس از انقلاب صنعتی، نقشی محوری و بسیار قابل توجه در دگرگونی های طبیعت داشته است. هدف اصلی مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که در دوره آنتروپوسین، تحولات بنیادی در روابط جامعه- طبیعت با محوریت پویایی های شهری، چه اثراتی بر فرایندهای اجتماعی- اکولوژیکیِ محیط های جغرافیایی داشته است؟ و چرا ما همچنان با متابولیسم های ناپایدار و نابرابر روبرو هستیم؟ پیش فرض اصلی مقاله حاضر این است که درک سرشت مشکلات مربوط به روابط جامعه- طبیعت و دست یابی به شرایط بهتر، نیازمند چیزی بیش از ابزارهای فنی، تکنولوژیکی و مدیریتی است؛ زیرا ایده ها و اقدامات موجود در زمینه محیط زیست، جمعیت و منابع، خنثی و بی طرف نیستند و در بستری از ساختارهای متنوع اقتصاد سیاسی و شبکه گسترده عامل ها، کنش سازها و کنش گرها عمل می کنند. در اینجا کوشش شده بر پایه تحلیلی انتقادی از رویکردهای متداول به رابطه جامعه- طبیعت، توجه به سمت آن ایده ها و کنش هایی معطوف شود که در شرایط آنتروپوسین شهری از کارامدی و اثربخشی بیشتری برخوردار است. بدین منظور، نخست مروری بر نگرش های نو به رابطه جامعه- طبیعت در دوره آنتروپوسین ارائه شده است. سپس دو جریان فکری و نظریِ اصلی در زمینه رابطه جامعه-طبیعت مورد تحلیل انتقادی قرار گرفته است. و در پایان، بر مبنای تحلیل های ارائه شده در دو بخش پیشین، ایده «اکولوژی سیاسیِ شهرهای سایبورگ» به عنوان نگرشی واقع گرایانه تر و سیاستی مؤثرتر در رویارویی با مسائل و چالش های موجود در زمینه رابطه جامعه- طبیعت در دنیای شبکه ای و پیوندیِ امروز طرح شده است. مواد و روش ها: در مقاله حاضر، مواد تحلیل ها، آن دسته از «آثار اصلی» است که رابطه جامعه-طبیعت را بر مدار تحولات شهری نگریسته و دنبال کرده اند؛ آثاری که هر کدام یک رویکرد فکری را نمایندگی می کنند، اما به لحاظ «نوع گفتمانی» که دنبال کرده اند از یکدیگر قابل تمایزند. در اینجا آنچه مبنای تمایزبندی در نوع گفتمان ها قرار گرفته است، «پیش فرض های آنتروپوسین گرا در دوره شهری شدن سیاره ای» است. به بیان دیگر، گفتمان ها بر مبنای نسبت و رابطه ای که با روایت «آنتروپوسین شهری» برقرار می کنند مورد تحلیل قرار گرفته اند. ایده کلیدی در آنتروپوسین شهری، «پایان طبیعت» و نقش پیشران «شهر» در چنین رویدادی است. روش مورد استفاده در این مقاله، «تحلیل گفتمان» از نگاهی جغرافیایی است و آثار مورد نظر بر مبنای مؤلفه های اصلی شکل دهنده گفتمان حاکم بر آنها از جمله نوع دانشی که درباره رابطه بین جامعه-طبیعت تولید کرده اند، سوژه اصلی در صورت بندی آن دانش، نسبتی که آن دانش با مناسبات اقتصاد سیاسی داشته است، روابط بین معنا، قدرت و حقیقت در جغرافیاهای زیست سیاست و نظایر آن، مورد تحلیل قرار گرفته و از یکدیگر متمایز شده اند. یافته ها و بحث: یافته های این مقاله نشان می دهد که در طی دو دهه اخیر، نه تنها موضوع آنتروپوسین در حال فراتر رفتن از علوم طبیعی(نظیر علم سیستم زمین، زیست شناسی، زمین شناسی) و رواج گسترده در میان علوم دیگر از جمله فلسفه، جغرافیا، تاریخ، جامعه شناسی و حقوق با محوریت شهری شدن روابط جامعه- طبیعت است، بلکه همچنین بیان گر یک چرخش گفتمانی از رویکردهای اکولوژیکی کلاسیک، به سمت اکولوژی سیاسی شهری و شهرهای سایبورگ است. از جمله دلالت های چنین چرخش رشته ای و گفتمانی این است که نگاه «طبیعت در خدمت انسان» در طی سده ها سبب تداوم و بازتولید مجموعه ای از روابط اکولوژیکی و متابولیسم های اجتماعی- طبیعی شده که هم برای خود انسان و هم طبیعت به شکلی ناپایدار، ناعادلانه، زیان بار و نابودگرانه عمل کرده است. از این رو، امروزه دغدغه اکولوژیکی کانونی معطوف به گذار از رویکردهای پیشین و طرح گفتمان ها و کنش هایی است که بتواند به تغییر نگرش ها، نظام های ارزش گذاری، اخلاقیات زیستی ما و رسیدن به فلسفه ها و اقداماتی کمتر مخرب در دوره آنتروپوسین شهری منتهی شود. نتیجه گیری: مهم ترین نتیجه این پژوهش، طرح رویکردی نو به پیوندمندی جامعه- طبیعت در یک متابولیسم سایبورگ است که طبق آن، مرزبندی های مفهومی و نظری که در طی یک سده گذشته بر گفتمان اکولوژی شهری چیرگی داشته است، امروزه در عصر شهری در حال از بین رفتن است. چنین تحولی ما را بر آن داشته تا به دنبال ایده هایی کارامدتر برای درک پیچیدگی های دنیای شهری امروز و رابطه آن با طبیعت باشیم؛ نگاهی که می کوشد رابطه جامعه- طبیعت را نه به عنوان دو عرصه جدا از یکدیگر بلکه شکلی برساخت گرا از متابولیسم های شهری در شبکه ای درهم تنیده از عامل ها و کنش گرها در دستورکار قرار دهد.