مطالب مرتبط با کلیدواژه

اندیشه سیاسی ایران و اسلام


۱.

تحلیلی بر مفهوم امنیت و جایگاه آن در نظریه سیاسی خلیفه سلطان از منظر اندیشه گران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امنیت نظریه خلیفه سلطان اندیشه سیاسی ایران و اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۳۵۲
نظریه خلیفه سلطان در حقیقت بازتولید شرایط پراگماتیک جامعه اسلامی بود. ظهور خاندان های حکومتگر و بالاخص ترکان به عنوان بازوی نظامی ممالک اسلامی، از یک سو منجر به استقرار قدرت سلطان و اقتدار معنوی خلیفه شد. از سوی دیگر اندیشه گران اسلامی را واداشت با ابداع نظریه خلیفه-سلطان درصدد توجیه فقهی نظم جدید به عنوان یکی دیگر از شیوه های کسب قدرت برآیند. در این نظریه دو رویکرد قرینه وجود دارد، همچون دو روی یک سکه. در رویکرد اول اندیشه گران سیاسی بر آنند تا نظام تغلبیه (غلبه سلطان بر ممالک اسلامی از طریق قوه نظامی) را توجیه و تصدیق فقهی کنند و دیگر اینکه برقراری امنیت را علت اساسی این تصدیق قرار دهند. بنابراین غلبه و امنیت جوهره اصلی این نظریه است که در یک رابطه متقابل فهم و درک می شود. در این جستار کوشش بر این است تا مقوله امنیت را با توجه به آرای اندیشه گرانی چون نظام الملک، غزالی و ماوردی در چارچوب نظریه خلیفه سلطان مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
۲.

خوانش اندیشه سیاسی نصرالله منشی در مقدمه کلیله و دمنه بهرام شاهی بر اساس روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلیله و دمنه اندیشه سیاسی ایران و اسلام نصرالله منشی هرمنوتیک قصدگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
یکی از منابع مهم تاریخ اندیشه سیاسی در ایران متون ادبی به جا مانده از گذشته است. نکته حایز اهمیت برای بازیابی این اندیشه ها، شیوه و روش فهم، دریافت و بازخوانی مفاهیم مورد نظر در آن هاست. کلیله و دمنه یکی از این متون است که محتوای آن قرابت بسیاری با سیاست و شیوه های حکمرانی دارد. یکی از روش هایی که به یاری آن می توان به استخراج مفاهیم سیاسی از متون گذشته پرداخت، روش هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر است. در این مقاله با مبنا قرار دادن این روش، تلاش شده با توجه به زمینه و زمانه نصرالله منشی، رئوس مهم تفکر وی در مقدمه اش بر ترجمه کلیله و دمنه بازخوانی شود. پرسش اصلی بر گرد مولفه های اندیشه سیاسی نصرالله منشی و هدف او از نگارش دیباچه بر ترجمه تنظیم شده است و در پاسخ، تاکید شده که می توان مولفه های اندیشه سیاسی نصرالله منشی را در مواردی چون سلسله مراتبی بودن قدرت، مشروعیت بخشی به حاکمیت با بهره از دین، لزوم اطاعت از پادشاهان، همراهی دین و سیاست و عدالت اجتماعی رصد کرد که با طرح آنها در پی مشروعیت سازی و توجیه جایگاه پادشاهان در دوران آخر سلسله غزنویان بوده است. اندیشه منشی از این منظر تاکنون، بررسی نشده و همین امر نوآوری نوشته به شمار می رود.