آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۸

چکیده

نظریه خلیفه سلطان در حقیقت بازتولید شرایط پراگماتیک جامعه اسلامی بود. ظهور خاندان های حکومتگر و بالاخص ترکان به عنوان بازوی نظامی ممالک اسلامی، از یک سو منجر به استقرار قدرت سلطان و اقتدار معنوی خلیفه شد. از سوی دیگر اندیشه گران اسلامی را واداشت با ابداع نظریه خلیفه-سلطان درصدد توجیه فقهی نظم جدید به عنوان یکی دیگر از شیوه های کسب قدرت برآیند. در این نظریه دو رویکرد قرینه وجود دارد، همچون دو روی یک سکه. در رویکرد اول اندیشه گران سیاسی بر آنند تا نظام تغلبیه (غلبه سلطان بر ممالک اسلامی از طریق قوه نظامی) را توجیه و تصدیق فقهی کنند و دیگر اینکه برقراری امنیت را علت اساسی این تصدیق قرار دهند. بنابراین غلبه و امنیت جوهره اصلی این نظریه است که در یک رابطه متقابل فهم و درک می شود. در این جستار کوشش بر این است تا مقوله امنیت را با توجه به آرای اندیشه گرانی چون نظام الملک، غزالی و ماوردی در چارچوب نظریه خلیفه سلطان مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.

تبلیغات