مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
حکومت عثمانی
حوزه های تخصصی:
حکومت عثمانی در عصر اقتدار و شکوه، (دوره حکومت سلیم اول و سلیمان قانونی)، از جنبه های گوناگون به شکوفایی رسید. تحول و توسعه در زمینه ادبیات و تاریخنگاری یکی از جنبه های شکوفایی علمی در این دوره بود. نگارش آثار ادبی و تاریخی در این دوره افزایش یافت و گونه های ادبی جدیدی ایجاد شد. بنابر یافته های پژوهش حاضر، مهاجران ایرانی حاضر در قلمرو عثمانی، از جمله عوامل مهم در ایجاد این تحولات ادبی بودند. نخبگان مهاجر ایرانی، به شکل رسمی و غیررسمی به خلق آثار منظوم تاریخی پرداختند. آنها ضمن سرایش شهنامه های عثمانی و ایجاد سبک ادبی جدید در تاریخنگاری عثمانی، به بزرگ نمایی حکومت عثمانی و افزایش مشروعیت آن کمک کردند و آثاری در مدح مقامات حکومتی و کوچک نمایی وقایع بحران آفرین در این دوره پرداختند. از این رو نخبگان منظومه سرای ایرانی در کنار دیگر نگارندگان تاریخ عثمانی، به تحول و پیشرفت تاریخنگاری عثمانی در عصر سلیم اول و سلیمان قانونی یاری رسانند؛ تحول و پیشرفتی که از جلوه های شکوه این حکومت در عصر اقتدار بود.
بازتاب اوضاع سیاسی عراق پس از جنگ جهانی اول در اشعار معروف الرصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
57-84
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بازتاب اوضاع سیاسی عراق پس از جنگ جهانی اول در دیوان شعر رصافی، شاعر عراقی می پردازد. علت انتخاب موضوع، این است که عراق در قرن های نوزدهم و بیستم، شاهد فراز و نشیب های بسیاری در زمینه های سیاسی و اجتماعی بوده است. این سرزمین پس از تحمل حاکمیت عثمانی، مورد تجاوز دولت های استعمارگر همچون انگلستان واقع شد؛ بنابراین استقلال این کشور تا مدت ها تحت شعاع قرار گرفت. این مسیله باعث شد تا شعر که زاییده فرهنگ و محیط معین و خاصی است، توسط رصافی شاعر عراقی هم به عرصه زندگی مردم منتقل شود و آن را وسیله ای برای بیان مشکلات مربوط به آن زمان قرار دهد. موضع گیری های وی در مسایل سیاسی و ملی و اشعار او، حس میهن دوستی را علاوه بر عراق، به سرزمین های دورو نزدیک عربی نیز وارد کرد که از این حیث جالب توجه است.هدف از نگارش این مقاله آن است تا مواضع ظلم ستیزی و بحران سیاسی عراق پس از جنگ جهانی اول در اشعار رصافی به روش پژوهش تاریخی و ادبی توصیف و تحلیل شود، تا از این طریق نقش این شاعر نامور عراقی در بیداری مردم عراق در مبارزه علیه استعمار مشخص شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که، رصافی با سرودن اشعار سیاسی و اجتماعی سعی داشت تا با تأثیرگذاری بر اذهان مردم، کشور خویش را به وحدت برساند و از طریق فرهنگ با عناصر مستبد داخلی و نیز بیگانگان مبارزه نماید؛ بنابراین حس وطن پرستی را تقویت نموده که از این حیث جالب توجه است.
نخستین گزارش های غربیان از یورش آل سعود و وهابیان به کربلا (1216ق.)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
67 - 86
حوزه های تخصصی:
حمله دولت آل سعود اول به کربلا در سال 1216ق./1802م. خطر وهابیان را برای دولت عثمانی آشکار کرد و غربیان را نیز به اندیشه شناخت این گروه انداخت. پس از این واقعه، چند کتاب درباره وهابیان در کشورهای اروپایی به قلم خاورشناسان و دیپلمات هایی که در کشورهای اسلامی حضور داشتند منتشر شد که شامل شرحی از این واقعه نیز بود. این مقاله گزارشی است از واقعه حمله به کربلا، به روایت نخستین منابع غربی که در نیمه نخست سده نوزدهم میلادی نوشته شده اند. در اینجا افزون بر گزارشی از شرح واقعه به قلم این نویسندگان، منظر آنان در تحلیل زمینه ها و پیامدهای این واقعه بازتاب یافته است. افزون بر برخی اطلاعات تازه که نویسندگان غربی درباره واقعه به دست داده اند، دیدگاه آنان در تحلیل سیاسی و اقتصادی این واقعه قابل توجه است. نقش زمینه ای ضعف امپراتوری عثمانی در این واقعه، انگیزه های اقتصادی وهابیان و تأثیر اقتصادی و سیاسی این حمله در توسعه قدرت آل سعود از جمله این موارد است.
احمد افندی حیاتی (م 1229ق) پیشگام نقدِ توقیت در امپراتوری عثمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
129 - 150
حوزه های تخصصی:
پرسش و تکاپو در مورد تاریخ وقوع اشراط ساعت از آن جمله ظهور مهدی4 و نزول عیسی7 از همان آغاز طرح ایدههای آخرالزمانی در میان مسلمان وجود داشته است. در این میان برخی از دانشمندان دینی با گرایشهای مختلف فکری در صدد تعیین تاریخ وقوع این حوادث برآمدند. در مقاله حاضر نحوه مواجهه و رویکرد انتقادی احمد افندی حیاتی (دانشمند اهلسنت دوره امپراتوری عثمانی) با تکیه بر رساله کوتاه وی به نام تهافت مستخرجه با استخراجکنندگان تاریخ وقوع اشراط ساعت به ویژه ظهور مهدی4 تبیین شده است. این رساله به زبان عربی نگاشته شده و سپس به درخواست برخی از رجال حکومتی برای انتفاع عموم، توسط نویسنده اصل، به زبان ترکی عثمانی ترجمه شده. بازخوانی و بررسی محتوای رساله براساس نسخه خطی شماره «1701» محفوظ در موزه توپقاپی سرای استانبول صورت گرفته است. حیاتی در رساله خود از شخصی به نام «عثمان افندی» نام میبرد که سال 1213ق را به عنوان سال ظهور مهدی پیشگویی کرده بود. حیاتی در این رساله به نقد مستندات و روشهای استخراجکنندگان پرداخته و معتقد است که مقولاتی همچون زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی را نمیتوان با روشهایی چون جفر، زیج و زایچه پیشگویی کرد. پیامبر اسلام6 نیز از زمان وقوع این حوادث بیاطلاع بوده و کشف و شهود عرفا نیز در این زمینه اعتباری ندارد و اگر احادیثی هم در باب تعیین زمان وقوع اشراط ساعت وارد شده یا خبر واحد است که ارزش استناد ندارد و یا در نهایت با نص صریح قرآن و سنّت در تعارض است و باید کنار نهاده شود. در حقیقت از اینجاست که حیاتی به نظریه «وقتناپذیری زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی» میرسد.
قلعه ماکو در منازعات صفویان و عثمانی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری حکومت صفوی و آغاز جنگ های ایران و عثمانی در شمال غرب ایران، ناحیه ماکو به مرکزیت قلعه ماکو، به عنوان یکی از معابر ارتباطی ایران با شرق آناطولی در میانه و کانون این نبردها قرار گرفت و حاکمیت این قلعه بارها میان صفویان و عثمانی ها دست به دست شد. مسئله این است که قلعه ماکو چه موقعیتی در منازعات صفویان و عثمانی ها داشت؟ در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رویکردی تحلیلی، جایگاه قلعه ماکو در منازعات حکومت صفوی و عثمانی بررسی شود. مدعای نویسنده این است که قلعه ماکو به خاطر استحکام و قرار گرفتن در گذرگاه مرزی ایران به آناطولی از جایگاه مهمی در سیاست نظامی صفویان و عثمانی ها برخوردار بود و همین مسئله عامل منازعات این دو قدرت بر سر این قلعه بود. نتیجه ای که به دست آمد این بود که عثمانی ها و صفویان با استقرار ایلات وابسته به خود در قلعه ماکو در تلاش بودند تا قدرت خود را در خطوط مرزی تثبیت کنند. شاه عباس اول با قلع و قمع ایلات وابسته به حکومت عثمانی در شمال غرب ایران و تصرف قلعه ماکو و مسکن دادن ایل بیات در پادگان این قلعه برتری نظامی خود بر عثمانی ها را در این رقابت نشان داد. در دوره شاه صفی عثمانی ها قلعه ماکو را تصرف کردند و طبق معاهده صلح زهاب این قلعه تخریب شد، اما صفویان با نقض معاهده صلح این قلعه را تصرف کردند و با وقفه هایی اندک تا سقوط اصفهان آن را در دست خود نگه داشتند.
وضعیت ناحیۀ ماکو در میانۀ منازعات ایران و عثمانی (از سقوط اصفهان تا مرگ نادرشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سقوط اصفهان و حمله های عثمانی به ایران، ناحیۀ ماکو، به مرکزیت قلعۀ ماکو، به علت قرارگرفتن در خط مرزی ایران با عثمانی از نخستین مناطقی بود که به تصرف ترک ها درآمد. با قدرت یابی نادر و حمله های او به متصرفات عثمانی در ایران، ناحیۀ ماکو مانند بقیۀ مناطق جنوب رود ارس، در سال 1143ق/1730م، به تصرف او درآمد. مسئله این است: در میانۀ منازعات ایران و عثمانی در این دوره، ناحیۀ ماکو چه جایگاهی داشت؟ یافته ها نشان می دهد حوادث ناحیۀ ماکو در این دوره، به نحو بارزی از کشمکش های ایران و عثمانی تأثیر می پذیرفت. ناحیۀ ماکو در نقطۀ سرحدی ایران و عثمانی واقع شده بود؛ بنابراین با حمله های عثمانی به ایران، این ناحیه به یکی از معابر مهم ورود عثمانی ها به خاک ایران تبدیل شد و به حیات اقتصادی و اجتماعی آن آسیب جدی وارد شد. در نبردهای طولانی مدت نادر با عثمانی، این ناحیه وضعیت شکننده ای داشت و حاکمیت آن میان دو طرف دست به دست می شد. نادر با واگذاری حکومت این ناحیه به طایفۀ بیات، موقعیت خود را در این نقطۀ مرزی تثبیت کرد و این ناحیه باوجود وقفه هایی کوتاه مدت، در حاکمیت ایران باقی ماند.
نقش نخبگان ایرانی پناهنده به عثمانی در اقدامات نظامی عثمانیان علیه صفویان (عصر سلیم اول و سلیمان قانونی؛ 926- 974ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
9 - 31
حوزه های تخصصی:
حضور نخبگان ایرانی در قلمرو عثمانی، سبب تحولات مهمی در بخش های مختلف این حکومت و تأثیرگذاری در رویدادهای گوناگون شد. این نخبگان، از متغیرهای مهم تأثیرگذار بر تحولات نظامی پیش آمده بودند؛ آن چنان که حضور و نقش آفرینی آنان را در ابعاد مختلف اقدامات نظامی عثمانیان در عصر سلیم اول و سلیمان قانونی می توان مشاهده کرد. پژوهش حاضر، به بررسی نقش نخبگان سیاسی و نظامی ایرانی در اقدامات نظامی عثمانیان علیه صفویان و اشکال همکاری این نخبگان با عثمانیان طی نبردهای چالدران، سال 940ق، و سال 955ق، پرداخته و مشخص کرده است که نخبگان ایرانی، از عوامل اصلی وقوع نبرد میان عثمانیان و صفویان بودند و شماری از آنان، با پیوستن به عثمانیان، سبب تقویت سپاه عثمانی و تضعیف صفویان شدند. این نقش آفرینی را می توان در دستاوردهای عثمانیان از این اقدامات نظامی نیز مشاهده کرد.
جایگاه قاپی قولوها در ساختار انتظامی عثمانی تا ایجاد ضبطیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاپی قولوها یا غلامان دربار عثمانی، مهم ترین نقش آفرینان ساختار حکومتی عثمانی بودند که اگرچه جایگاه و وظایف نظامی آنان نمود بیشتری یافته است، در بخش های دیگر نیز نفوذ چشمگیری یافتند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به روحیه ی تمامیت خواهانه ی قاپی قولوها (به ویژه در پایتخت عثمانیان)، تا برآمدن نیروی ضبطیه یا پلیس عثمانی و کناررفتن قاپی قولوها، این گروه نسبت به وظایف انتظامی و امنیتی، چه رویه ای را اتخاذ کردند؟ بر اساس این پرسش، تلاش خواهد شد تا با توجه به توصیفی – تحلیلی بودن نوع پژوهش حاضر، با تکیه بر مطالعه ی کتابخانه ای، به بررسی جایگاه قاپی قولوها در تشکیلات انتظامی عثمانی تا برآمدن نهاد ضبطیه به عنوان مساله ی پژوهش پرداخته شود. با بررسی داده ها، مشخص شده است که سه گروه جبه جیان، توپچیان، بوستانچیان بیش از هر چیز در حوزه ی انتظامی مراکز استقرار نیروهای خود در استانبول فعال بودند و از این حیث، نسبت به ینی چریان با محدودیت هایی، فعالیت می کردند. ینی چریان، بر خلاف سه دسته ی پیشین، توانستند با قدرت، بر غالب بخش های امنیتی و انتظامی پایتخت و حتی ایالات چیره شوند که این چیرگی، تا زمان برچیده شدن ینی چریان و متعاقب آن، برآمدن پلیس عثمانی یا ضبطیه تداوم داشت.