مطالب مرتبط با کلیدواژه

تقاضای آموزش عالی


۱.

‎بررسی مقایسه ای تأثیر عوامل اقتصادی اجتماعی خانوار بر تقاضای ورود به آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خانوار تقاضای آموزش عالی لاجیت تصمیم گیری آموزشی و سرمایه انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۸ تعداد دانلود : ۷۶۸
" خانوارها حلقه ارتباطی بین سطح بهره‎ مندی اقتصادی اجتماعی و از جمله سرمایه ‎انسانی یک نسل با نسل بعد محسوب می شوند. هدف از تحلیل‎ اثر ویژگی های اقتصادی اجتماعی خانوار بر احتمال ادامه تحصیل یا سطح برخورداری آموزشی فرزندان، شناخت میزان و جهت تاثیر عوامل مذکور است. هدف از اجرای این طرح شناخت عوامل موثر بر تصمیم ‎‎‎گیری افراد برای ورود به دوره‎ های آموزش عالی در سطح خانوارهاست. مرحله اول این طرح در سال 1382 و با استفاده از داده ‎های طرح آمارگیری از ویژگی های اقتصادی اجتماعی خانوار در سال 1374 به اجرا درآمد. در این مرحله، از داده ‎های جدید (سال 1381) استفاده شده و با توسعه مشاهدات، فرضیات مختلف از تاثیر ویژگی های اقتصادی اجتماعی خانوار بر احتمال ادامه تحصیل فرزندان آزمون شده است. این مقاله به بیان نتایج طرح پژوهشی مذکور اختصاص دارد. از مقایسه نتایج این مرحله با مرحله قبل می توان نتیجه گرفت که تاثیر سطح تحصیلات والدین یا سرمایه ‎انسانی نسل قبل بارزتر و معنی ‎دارتر شده است؛ به عبارت دیگر، در طی سالهای اخیر تاثیر تحصیلات دانشگاهی والدین بر نگرش فرزندان نسبت به وجهه اجتماعی و احتمالا چشم ‎انداز اقتصادی تحصیلات عالی بیشتر شده است. این نکته اهمیت بارز انتقال سرمایه بین نسلی و لزوم توجه به توسعه آموزش برای نگهداشت سطح سرمایه ‎انسانی نسلهای آتی را نشان می دهد. در هر دو مرحله تاثیر معنی‎ دار وضعیت اقتصادی خانوار را می توان تشخیص داد و نتایج دو مرحله در خصوص میزان و جهت تاثیر متغیرهای جنسیت و سن افراد و تعداد اعضای خانوار کاملا مشابه و پایدار است؛ به عبارت دیگر، همچنان احتمال ادامه تحصیل فرزندان پسر کمتر و احتمال ادامه تحصیل فرد در سنین بالاتر بیشتر است. "
۲.

بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای آموزش عالی در ایران (رویکرد مدل سازی اقتصادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقاضای آموزش عالی دانشجویان سرمایه انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۶
 در این مقاله، عوامل مؤثر بر تقاضای آموزش عالی در ایران با رویکرد اقتصادی بررسی شده است. عوامل مؤثر بر آموزش عالی با استفاده از فن اقتصادسنجی تصحیح خطای برداری و آزمون هم انباشتگی یوهانسن-یوسلیوس در دوره زمانی ۱۳۹۳-1361 برآورد شده اند. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که تمامی متغیرها از منظر آماری معنی دار بوده و متغیر هزینه آموزش و تحصیل خانوار و همچنین شاخص دستمزد به عنوان هزینه فرصت دارای تأثیر منفی و متغیرهای شهرنشینی و هزینه دولت در آموزش بر تعداد دانشجویان اثر مستقیم دارند. نتایج حاصل از آزمون هم انباشتگی بیانگر آن است که متغیرهای در نظر گرفته شده در بلندمدت با یکدیگر در ارتباط هستند. همچنین ضریب تصحیح خطای به دست آمده، نشان می دهد که در هر سال 15/0 از عدم تعادل در تقاضای آموزش عالی از بین می رود.
۳.

بررسی رابطه تقاضای آموزش عالی با شاخص های اشتغال در ایران در دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنکور آزمون سراسری تقاضای آموزش عالی اشتغال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۳
هدف: مسئله این پژوهش بررسی رابطه بعضی از شاخص های تقاضای آموزش عالی با شاخص های اشتغال در دهه هشتاد (1390-1381) با هدف شناخت تقاضای آموزش عالی در ایران بود.روش پژوهش: پژوهش از جهت روش از نوع تحلیل ثانویه با حوزه تحلیل اجتماعی محسوب می شود. به این منظور از داده های آزمون سراسری ورود به دانشگاه ها و سرشماری نفوس و مسکن استفاده شد. واحد تحلیل استان است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بین شاخص میانگین تقاضا با میانگین بیکاری در استان های کشور رابطه ای مستقیم برقرار است. همچنین بررسی روند رشد نشان داد که بین نرخ رشد بیکاری با نرخ رشد تقاضا در استان های کشور رابطه ای مستقیم و بین نرخ رشد تقاضا با نرخ رشد مشارکت اقتصادی رابطه ای معکوس برقرار است. در این پژوهش برای اولین بار شاخصی با عنوان تقاضای تأخیری (تکرار شرکت در کنکور) بررسی شد. یافته ها نشان داد که بین تقاضای تأخیری با شاخص های اشتغال رابطه ای معکوس قابل مشاهده است. به این معنی که هر چه بیکاری در استان ها بیشتر بوده تکرار شرکت در کنکور (به ویژه برای زنان) بیشتر بوده و هر چه نرخ مشارکت اقتصادی بیشتر بوده، تکرار شرکت در کنکور کمتر شده است. مقایسه یافته ها نشان می دهد در دهه هشتاد نسبت شرکت کنندگان زن به مرد در مقایسه با سال های قبل بیشتر شده که بخشی از آن به علت انصراف مردان بوده است.     نتیجه گیری: هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به شناخت بیشتر تقاضای آموزش عالی در ایران بود. یافته های پژوهش نشان دهنده ابعاد تازه ای از تقاضای آموزش عالی است و مؤید آن است که آزمون سراسری، فراتر از یک آزمون آموزشی، دارای ابعاد گسترده و عمیق اجتماعی و اقتصادی است. مباحث مطرح شده، لزوم انجام پژوهش های بیشتر در این باره را یادآور می شود. از جنبه کاربردی نیز شناخت هر چه کامل تر این پدیده، شرط لازم برای کارآمدی هر نوع سیاست گذاری، قانون گذاری و برنامه ریزی در این زمینه است.
۴.

موازنه پایدار میان عرضه و تقاضای آموزش عالی در گذر به پساتوده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی آموزش عالی توده ای آموزش عالی پساتوده ای مدیریت پذیرش دانشجو تقاضای آموزش عالی عرضه آموزش عالی ظرفیت پذیرش دانشجو صندلی های خالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
 آموزش عالی توده گرا بعنوان یک جریان جامعه شناختی فراگیر جهانی بر پایه نقش آفرینی دانشگاه ها در بهبود چشم انداز زندگی فردی و اجتماعی ظاهر گشت. کیفیت، اثربخشی و فایده مندی این جریان در ایران با وجود ایجاد و گسترش فرصت دسترسی و دستیابی افراد به آموزش عالی، محل بحث و تردیدهای جدی جامعه ایرانی است. مهم ترین جلوه این وضعیت در فزونی عرضه بر تقاضای آموزش عالی و شکل گیری پدیده مازاد ظرفیت پذیرش یا صندلی های خالی آشکار است که گذر به پساتوده گرایی را به یک ضرورت کلیدی برای آموزش عالی ایران تبدیل کرده است. با این وجود مشخص نیست توازن میان تقاضا و عرضه آموزش عالی در این گذر چگونه می تواند باشد. بنابراین در این مطالعه با توضیح زمینه نظری شکل گیری این پدیده به ایجاد مدلی برای برقرار شدن موازنه پایدار میان عرضه و تقاضای آموزش عالی در گذر به پساتوده گرایی پرداخته شد. این مدل که با روش نظریه داده بنیاد چامز و تحلیل و سنتز مارپیچی دیدگاه های 14 مشارکت کننده در تحقیق درک و ایجاد شد از یک منطق، مولفه های مرتبط و مکمل، و الزامات کلان تشیکل شده است. منطق این مدل، عقلانیت انتقادی است؛ به این معتی که لازم است گفتگوی انتقادی و سازگارشونده دانشگاه با جامعه و زیرسیستم های آن مبنای برآورد تقاضا و عرضه آموزش عالی باشد. با این عقلانیت، از طریق پنج مولفه شامل، آینده پژوهی رشته های علمی، آمایش آموزش عالی، روند یابی کمی و کیفی جمعیت شناختی، ایجاد شبکه ذی نفعان اجتماعی، و توانسنجی ظرفیت های علمی و تجیهزاتی دانشگاه است که در ارتباط با یکدیگر داده های لازم برای برآورد معتبر تقاضا و عرضه آموزش عالی به دست می آید. ضمن آنکه استقرار اثربخش این مدل در دانشگاه ها مستلزم اجتناب از تصدی گری دولت در آموزش عالی، تمرکز زدایی در برآورد تقاضا و عرضه آموزش عالی، شفافیت و پاسخگویی اجتماعی دانشگاه ها، و نظارت ساختاری مبتنی بر سیستم های اطلاعاتی می باشد. در نتیجه، برقراری موازنه بهینه و پایدار میان عرضه و تقاضای آموزش عالی، با نقش آفرینی خودتنظیم گر دانشگاه ها در بستر حمایت ساختارهای کلان آموزش عالی کشور ممکن می شود.