مطالب مرتبط با کلیدواژه

تعادل ایستا


۶۱.

تأثیر روش آموزش خطی و غیرخطی بر قابلیت تعادل ایستای کودکان فلج مغزی همی پلاژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش آموزش خطی روش آموش غیر خطی تعادل ایستا فلج مغزی همی پلاژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: منظور از فلج مغزی طبقه ای از اختلالات عصبی غیرپیشرونده است که دارای تأثیرات دائمی بر توانایی های حسی – حرکتی افراد می شود و در نوزادی یا اوایل کودکی ظاهر می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر آموزش خطی و غیرخطی بر قابلیت تعادل ایستای کودکان فلج مغزی همی پلاژی بود. روش پژوهش: 20 پسر فلج مغزی همی پلاژی در دامنه سنی 7-12 سال به صورت در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. آزمون شارپند رومبرگ برای اندازه گیری نمرات تعادل ایستا به کار گرفته شد. گروه های خطی و غیرخطی به مدت چهار هفته، سه روز در هفته و هر روز یک ساعت به انجام تمرینات مخصوص به هر گروه پرداختند. آزمون های تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) در سطح 0/05> p اجرا شدند. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق، بین دو گروه روش آموزشی خطی و غیرخطی حداقل در یکی از متغیرهای تعادل ایستا تفاوت معناداری وجود داشت (0/001=p). همچنین با توجه به نمرات بالاتر گروه غیرخطی، این روش آموزشی در مقایسه با روش خطی سبب نمرات بهتر تعادل ایستا (با چشم باز و بسته) در کودکان فلج مغزی همی پلاژی شد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق حاضر بر اهمیت آموزش غیرخطی در بهبود تعادل ایستای کودکان فلج مغزی همی پلاژی تأکید دارد و نتایج تأییدی بر رویکرد قیودمحور است.
۶۲.

تأثیر تمرینات نروفیدبک بر تعادل و ترس از افتادن مردان سالمند مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات نروفیدبک تعادل پویا تعادل ایستا ترس از افتادن پارکینسون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات نروفیدبک اس ام آر بر تعادل و ترس از افتادن مردان سالمند مبتلا به پارکینسون بود. روش پژوهشپژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی  و از نظر روش کار از نوع روش نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مردان سالمند مبتلا به پارکینسون در رده سنی 60 تا 70 سال بود. شرکت کنندگان مطالعه حاضر تعداد 30 نفر (15 نفر برای هر گروه) از افراد دارای پارکینسون بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی تحت آموزش نروفیدبک اس ام آر قرار گرفتند اما گروه کنترل بدن اعمال متغیر مستقل بود. قبل از شروع برنامه تمرینی، پیش آزمون شامل شاخص تعادل ایستا و پویا و ترس از افتادن به عمل آمد. پس از اتمام اندازه گیری ها، پروتکل تمرینی آغاز شد. گروه تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به مدت 20 دقیقه، انجام شد. قبل و بعد از اعمال تمرینات نروفیدبک از هر دو گروه تعادل ایستا (تست تعادلی برگ) و پویا (تست بلند شدن و رفتن) اخذ شد و پرسشنامه ترس از افتادن نیز در دو مرحله تکمیل گردید. از آزمون آماری کلموگروف اسمیرنوف جهت تعیین نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد و از آزمون تی وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0  استفاده شد. یافته هانتایج بدست آمده نشان داد که اختلاف معناداری (001/0) میان تعادل ایستا و پویا در دو گروه تجربی و کنترل وجود دارد همچنین نتایج t وابسته در گروه تجربی، از پیش آزمون تا پس آزمون بهبود معناداری (001/0) را از خود نشان داد. بنابراین می توان گفت که انجام تمرینات نرو فیدبک، توانسته است تعادل ایستا، تعادل پویا و ترس از افتادن سالمندان مبتلا به پارکینسون را به صورت معناداری بهبود بخشد. نتیجه گیریمطابق نتایج بدست آمد می توان نتیجه گیری کرد که متخصصین امر جهت بهبود تعادل (ایستا و پویا) و ترس از افتادن و در نهایت بهبود کیفیت زندگی از تمرینات نروفیدبک در این قشر از جامعه استفاده نمایند.
۶۳.

اثر شش هفته تمرینات اصلاحی موضعی و جامع بر حس عمقی، تعادل و افت ناوی مچ پا در افراد با کف پای صاف منعطف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کف پای صاف حس عمقی کف پای صاف منعطف تعادل ایستا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه و هدف: کف پای صاف منعطف یکی از ناهنجاری های رایج در اندام های تحتانی است که به کاهش قوس طولی داخلی مربوط می شود. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرینات موضعی و جامع بر حس عمقی، تعادل و افت ناوی مچ پا در دختران ۱۰ تا ۱۸ سال دارای این ناهنجاری انجام شد. روش: این پژوهش نیمه تجربی به صورت پیش آزمون-پس آزمون و با شرکت ۵۱ دختر با کف پای صاف منعطف صورت گرفت. آن ها به طور تصادفی در دو گروه تجربی (جامع و موضعی) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت ۶ هفته (۳ جلسه در هفته) تمرینات اصلاحی انجام دادند، درحالی که گروه کنترل فعالیت های معمول خود را پیگیری کردند. حس عمقی، تعادل و افت ناوی قبل و بعد از تمرینات با گونیامتر، تست تعادل شارپندرومبرگ و تست برودی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های تحلیل کوواریانس و تی همبسته انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه تجربی در پس آزمون به طور معناداری بهبود در حس عمقی، شاخص افت ناوی و تعادل داشتند (P=0.000)، درحالی که گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت (P>0.05). مقایسه بین گروهی نیز نشان داد که گروه های تجربی در این متغیرها عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند (P<0.05). نتیجه گیری: شش هفته تمرینات اصلاحی بهبود حس عمقی، تعادل و عملکرد حرکتی در دختران با کف پای صاف انعطاف پذیر را به همراه دارد. این نتایج نشان می دهد که تمرینات اصلاحی می تواند به بهبود تعادل ایستا و قرارگیری پا در این گروه سنی کمک کند.