مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اهداف ملی
حوزه های تخصصی:
تعیین اهداف و هدف گذاری از مهمترین مراحل و ابعاد برنامه ریزی استراتژیک و ملی است . مقاله حاضر به تناسب این اهمیت و با بهره گیری از رهیافت مفهومی به تحلیل روشمند و سیستماتیک اهداف ملی پرداخته است . برای این منظور ابتدا اجزای برنامه ریزی در سطوح مختلف فروملی ، ملی و فراملی ، به مثابه یک کل یا سیستم در نظر گرفته شده اند . نویسنده در ادامه ضمن اذعان به وجود الگوهای مختلف در چینش و تعیین تقدم و تاخر این اجزا ؛ هویت و جایگاه اهداف ملی را در نسبت با دیگر اجزا همچون آرمانها ، ارزش ها ، منافع ، استراتژی ها و مانند آن ، تعیین کرده است .
همگرایی حوزه و دانشگاه ضرورتی برای تحقق اهداف ملی
حوزه های تخصصی:
با تعریف چشم انداز بیست ساله کشور و ارائه تصویری اجمالی از ایران آغاز سده پانزدهم هجری شمسی در سال 1404، بازخوانی نقش و جایگاه نهادهای مختلف اجتماعی در این مسیر و سهم هر یک در تحقق این مهم ضروری است. در این میان، نهادهای علمی کشور مسئولیت محوری به دوش دارند؛ زیرا محور چشم انداز و توسعه مورد نظر آن، دانش محور و دانایی بنیاد است. دو نهاد ملی و کلیدی تولید دانش در کشورمان، دانشگاه و حوزه هستند که هریک با کار ویژه های خود در صحنه علمی کشور به ایفای نقش می پردازند و به طبیعت امر در جهت جامه عمل پوشاندن به اهداف توسعه ملی گام بر می دارند. این نوشتار به نقش انفرادی این دو نهاد نمی پردازد، بلکه بر آن است درامدی باشد بر بررسی نقش همگرایی این دو نهاد به منظور هم افزایی ظرفیتها در راستای اهداف چشم انداز بیست ساله ایران اسلامی.
اهداف و راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی، همانند هر سیاستی، در جهت تحقق بخشیدن به اهداف خاصی که دولت ها برای خود تعریف میکنند، هدایت میگردد. به ثمر رسیدن این اهداف نیازمند ارائه راهبردهایی است که متناسب با آن اهداف، زمینه شکوفایی آنها را فراهم آورند. این مقاله متضمن بحث از اهداف و راهبردهایی است که سمت و سوی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را مشخص میسازند. برای این منظور، با رجوع به منابع اصیل اسلامی و بیانات امام راحل قدس سره و مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) و همچنین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، و به روش کتابخانه ای، هشت هدف را تحت دو عنوان کلی «اهداف ملی» و «اهداف فراملی» برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برشمرده و در ادامه به ذکر راهبردهای دستیابی به آن اهداف پرداخته است.
الگوی شکل گیری روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران از دوره بازرگان تا دوره خاتمی (1357-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۴
59 - 88
حوزه های تخصصی:
پس از وقوع انقلاب اسلامی، روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران متأثر از متغیرهای گوناگونی بوده که به نوبه خود نوع و مرزهای روابط خارجی در دوره های مختلف را تعیین و مشخص کرده است. در واقع، اهداف و نقش های ملی متفاوت در دوره های مختلف، به سمت گیری های متفاوت و در نهایت، روابط خارجی متفاوت در دوره های اول تا چهارم منجر شده است. این سؤال اساسی مطرح می شود که چه متغیرهایی در تعریف نقش ها و اهداف ملی بیشترین تأثیرگذاری را در دوره های اول تا چهارم داشته که درنهایت، به شکل گیری روابط خارجی متفاوت منجر شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار نظام بین الملل، نیازهای داخلی، درک و نگرش تصمیم گیرندگان و ژئوپلتیک به عنوان چهار متغیر اساسی باعث تعریف نقش ها و اهداف ملی در دوره های اول تا چهارم شده که در نهایت، این روند به شکل گیری مرزهای روابط خارجی در دوره های اول تا چهارم منجر شده است. آنچه در این دوره ها باعث شکل گیری روابط خارجی متفاوت شده، متأثر از وزن متفاوت هر کدام از این متغیرهای چهارگانه در دوره های اول تا چهارم است. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی است.
شاکله استراتژی امنیتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
56 - 37
کشورها به ضرورت بقا، امنیت، تعامل سازنده و رفاه، ماهیت و جهت گیری سیاست ها و به تبع آن رفتارها و تفسیرها را قوام می دهند. تفسیرها و رفتارها در یکدیگر تنیده و از ارتباط ارگانیک برخوردار هستند. نیاز به حیات دادن به یک انسجام درونی در سیاست، تفسیرها و رفتارها، تسهیل نمودن فرآیند تصمیم گیری براساس یک چارچوب نظری دارای اصول معین و مشخص و قابل پیش بینی نمودن مبانی شکل دهنده تفسیرها، رفتارها و سیاست های مطرح شده برای دیگر بازیگران صحنه بین المللی، ایجاب می کند که هر کشوری در چارچوب یک استراتژی امنیتی تعریف شده و مشخص به تعریف خود، دیگران و محیط عملیاتی که در بطن آن رقابت ها، همکاری ها و نزاع های خصمانه شکل می گیرند، بپردازند. با در نظر گرفتن این نکته حیاتی که بقا، امنیت، تعامل سازنده و رفاه از پیوستگی درونی برخوردار هستند و هیچ یک اولویتی چه از نظر مفهومی و چه از نقطه نظر جوهره بر دیگری ندارد، استراتژی امنیتی باید نمایشگر فزون ترین میزان انعطاف درخصوص تعریف منافع ملی، هویت ملی و ارزش های ملی و کمترین میزان نادیده انگاری ظرفیت های فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی، تکنولوژیک در سطح داخلی و معادلات شکل دهنده روابط نیروها در سطح بین المللی باشد. ماهیت استراتژی امنیتی با توجه به سه سؤال کلیدی شکل می گیرد و تؤام می یابد. در وهله اول باید مشخص شود شرط لازم برای تأمین امنیت مبتنی بر چه مؤلفه ای و شرط کافی در برگیرنده چه مؤلفه هایی می باشد. سه مؤلفه منافع ملی، هویت ملی و ارزش های ملی باید مشخص شوند که این یک شرط لازم است. هریک از این مؤلفه ها باید به طور دقیق و مشخص تعیین شوند و معین گردند و شاخص های آن ذکر گردند. در بطن فهم و درک این مؤلفه ها و جایگاه آنان باید مشخص شود که چه خطر یا خطراتی در رابطه با این مؤلفه ها وجود دارند. در فرآیند مدون ساختن استراتژی امنیتی در مرحله نهایی باید مشخص شود که چه خط مشی ها و تاکتیک هایی به صحنه آیند تا تهدیدها به مؤلفه های ذکر شده خنثی گردند و یا مدیریت شوند. استراتژی امنیتی که جمهوری اسلامی ایران باید در چارچوب آن به رفتارهای خود در قلمروی بین المللی شکل دهد می بایستی مبتنی بر تحقق منافع ملی، استحکام بخشی به هویت ملی و نافذتر نمودن ارزش های ملی باشد. در این چارچوب بازیگرانی که تهدید محسوب می گردند باید از طریق شیوه های دوگانه اجبار و یا کنار آمدن به شریک یا متحد تبدیل گردند و یا اینکه خنثی گردند.
برداشت از «نقش ملی» و تأثیر آن در تحول سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
187 - 211
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل عوامل تاثیر گذار در جهت گیری های سیاست خارجی ایران و نقش آن در تحقق یافتن اهداف ملی است. عوامل سازنده، تغییردهنده، استمرار و تغییر سیاست خارجی ایران، تعاطی و تقابل این کشور با سایر کشورها یکی از مسائل مهم و کلیدی برای افزایش یا کاهش جایگاه، نفوذ، اقتدار و مشارکت فعال در سطح منطقه و جهان است. پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از ابزارهای تحلیلی که «نظریه نقش» در سیاست خارجی ارائه می دهد، به این سؤال اصلی پاسخ دهد که چگونه سیاست خارجی دولت ها بر مبنای «برداشت از نقش ملی» شکل می گیرد و این برداشت ها چه تأثیری در تحول سیاست خارجی و درنتیجه چه نقشی در دستیابی به اهداف کلان ملی دارد؟ فرضیه اصلی مقاله این است که برداشت های متفاوت از نقش ملی توسط گفتمان های تجربه شده در ایران، به اجرای سیاست خارجی متفاوت و گاها متعارض منجر شده است. و درنهایت به این نتیجه می رسیم که تشتت در «برداشت از نقش ملی»، منجر به عدم استفاده مطلوب از ابزار «سیاست خارجی» جهت تحقق اهداف ملی خواهد شد.
بررسی تطبیقی الگوی شکل گیری روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره دوم و سوم (حاکمیت آرمانگرایان ایدئولوژی محور و عملگرایان)
منبع:
غرب آسیا سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
88 - 118
حوزه های تخصصی:
بعد از وقوع انقلاب اسلامی، روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با یک تغیر جهت اساسی مواجه شد که این تغییرات را می توان در شکل گیری مرزهای جدید در روابط خارجی که متفاوت از روابط خارجی ایران در دوره پهلوی بود مشاهده کرد. اما آنچه که قابل توجه است، نوع روابط خارجی متفاوت در دوره های مختلف حیات نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و از جمله دوره دوم یعنی حاکمیت آرمانگرایان ایدئولوژی محور با دوره سوم یعنی حاکمیت عمل گرایان است. حال این سوال اساسی قابل طرح است که چه متغیرهایی در شکل گیری روابط خارجی متفاوت جمهوری اسلامی ایران در این دو دوره موثر بوده است؟ یافته های این پژوهش بر این مبنا است که عوامل تأثیرگذار در شکل گیری روابط خارجی متفاوت دوره دوم با دوره سوم تاثیرگذاری و وزن متفاوت چهار متغییر ساختار نظام بین الملل، نیازهای داخلی، نگرش نخبگان تصمیم گیرنده و ژئوپلیتیک در تعریف نقش ها و اهداف ملی است. در واقع، تأثیرگذاری و وزن متفاوت این چهار متغیر اساسی منجر به تعریف متفاوت نقش ها و اهداف ملی در دوره دوم و دوره سوم و در نتجیه سمت گیری و در نهایت روابط خارجی متفاوت این دو دوره شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی است.