مطالب مرتبط با کلیدواژه

سلطان ولد


۲۱.

ولایت در اندیشه شمس تبریزی و بازتاب آن در آثار سلطان ولد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طریقه مولویه شمس تبریزی سلطان ولد ولی و ولایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۱
مبحث «ولی و ولایت» یکی از اساسی ترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبّت، نصرت، امارت و... است؛ امّا ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفته می شود که با نابودکردن صفات بشری و فانی شدن در حق به تولّد دوباره رسیده باشد. در این جستار که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی – تحلیلی است تأثیرپذیری سلطان ولد از شمس تبریزی در موضوع ولایت بررسی می شود. شمس تبریزی و سلطان ولد، ولی را کسی می دانند که با رسیدن به مرتبه فنای الهی به صفاتی دیگر مانند «دوری از کرامت نمایی»، «علم لدنّی و موهوبی»، «انفاس حقانی» و«فراست یا اشراف بر ضمایر» مزیّن باشد. به اعتقادآن ها اگرچه شناخت حقیقت وجودی اولیای الهی از شناخت خداوند دشوارتر است امّا سالکان باید با شناخت دقیق از این افراد، سرسپرده آن ها شوند و از مدّعیان دروغین بپرهیزند. شمس و سلطان ولد اولیا را به دو گروه مستوران و مشهوران تقسیم کرده اند. در نظرگاه آن ها، اولیای الهی اگرچه همگی نوری واحدند امّا هر کدام به اندازه قرب خود از تابش حسن الهی برخوردار می شوند که در این میان مرتبه «مطلوبان یا معشوقان» از مرتبه «طالبان یا عاشقان» بالاتر است. علاوه براین، قطب شاه اولیا محسوب می شود و در حقیقت هدف غایی از آفرینش جهان است.       
۲۲.

نقد تصحیح دیوان امیر عارف چلبی

کلیدواژه‌ها: مولویه امیر عارف اولوعارف چلبی مولانا سلطان ولد شعر عرفانی رباعیات سرگردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۵
جلال الدین فریدون مشهور به امیر عارف (670-719 ق)، فرزند سلطان ولد و نوه مولانا جلال الدین بلخی است. مادرش فاطمه خاتون دختر صلاح الدین زرکوب بود. عارف چلبی بعد از مرگ پدرش بهاءالدین ولد، صاحب مسند ارشاد مولویان شد. وی همچون پدر و جد خود شعر می گفت و بیشتر اشعار او نظیره گویی بر اشعار مولاناست. دیوان کم حجمی از او باقی مانده که مشتمل بر غزل و رباعی است. دیوان اولو عارف چلبی به اهتمام دو تن از محققان ترک به سال 2013 در قونیه نشر یافته و همان چاپ با ترجمه مقدمه و برخی توضیحاتِ اضافه، به اهتمام توفیق سبحانی در ایران بازنشر شده است. در نوشتار حاضر، به نقد تصحیح دو چاپ قونیه و تهران پرداخته ایم.