مطالب مرتبط با کلیدواژه

عرصه سیاسی


۱.

تبیین فراگرد شکل گیری استراتژی در سازمان های دولتی فعال در عرصه سیاسی ج.ا. ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران فراگرد شکل گیری استراتژی عرصه سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۸۱۷
مفهوم مدیریت استراتژیک پس از شکل گیری در بخش دولتی، به سرعت به بخش خصوصی انتقال یافته و تحولات شگرفی در رقابت میان کسب وکارهای خصوصی آفریده است. حال به نظر می رسد که اگر این ابزار قدرتمند دوباره به زادگاه خود (بخش دولتی) بازگردد، می تواند منشأ حل بسیاری از مسائل حوزه عمومی گردد. بدیهی است که به کارگیری مدیریت استراتژیک در سازمان های دولتی ایران، نیازمند ارائه مدلی بومی است. از این رو، به نظر می رسد که گام مقدماتی برای طراحی مدل بومی مدیریت استراتژیک برای این سازمان ها، شناسایی فراگردهای فعلی شکل گیری استراتژی در آنها باشد. به طوری که بتوان مراتب انطباق ادبیات نظری استراتژی به شرایط فعلی این سازمان ها را بررسی کرد تا در مرحله بعد، مدلی طراحی گردد که با وضع موجود سازمان های ایرانی سازگار بوده و قابل پیاده سازی باشد. بدین ترتیب نوشتار حاضر در پی تبیین فراگرد شکل گیری استراتژی در سازمان های دولتی فعال در عرصه سیاسی جمهوری اسلامی ایران است.
۲.

مدیریت معنوی امام سجاد(ع) در عرصه اجتماعی و سیاسی

کلیدواژه‌ها: مدیریت معنوی امام سجاد (ع) عرصه اجتماعی عرصه سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۳۹۸
دوران امام سجاد(ع) دوران بسیار سختی بود. ارزش های دینی به شدت دچار انحراف شده و گستاخی «بنی امیه» به حدی رسیده بود که مردم را برده خود می دانستند. اوضاع مردم در این دوره طوری بود که دو گروه فقط می توانستند در امنیت باشند؛ گروهی که نسبت به جامعه بی تفاوت بودند و گروهی که در دربار موقعیتی داشتند که دین و شریعت خود را قربانی شکم، غریزه و موقعیت می کردند. امام سجاد(ع) در این زمان به طور دائمی از خود مراقبه و محاسبه داشتند و اعمال خود را در برابر خدا به طور دقیق انجام می دادند و بیشترین اخلاص ایشان در برابر خدا بود. آن حضرت همه امور اجتماعی را (خانواده، مردم و خلفا وقت) با معنویت خود به خوبی مدیریت می کردند. هدف از نگارش این مقاله توجه به مدبر بودن امام سجاد(ع) در عصری است که اختناق شدید ازنظر اجتماعی و سیاسی در جامعه پدید آمده بود و آگاهی امام از وضع موجود در جامعه و مدیریت آن به نحو احسن است. نوع رفتار و گفتار و کردار امام سجاد(ع) و تمامی ائمه اطهار (علیهم السلام) و مدیریت آنان بر جامعه می تواند بهترین الگو برای ما در اداره جامعه باشد.
۳.

ارائه الگویی نظری جهت تعیین عرصه اختیارات سیاست و اداره(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختیار اداره جدایی سیاست عرصه اداری عرصه سیاسی متغیرهای تأثیرگذار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۲۳
از آغاز رشته اداره امور عمومی یکی از مباحث اساسی، یافتن محدوده مناسب اختیارات بوروکرات ها در یک حکومت دموکراتیک بوده است. پژوهش های معاصر برروی این موضوع، منجر به ظهور دو دسته نظریه شده است. دسته اول، نظریه های کنترل سیاسی بوروکراسی و دسته دوم «نظریه های سیاست های بوروکراتیک هستند. پژوهش مقابل تلاشی نظری است و در زمره پژوهش های تحقیق و توسعه بنیان های نظری روابط سیاست اداره محسوب می شود. هدف این مقاله طراحی یک الگوی منعطف ازروابط سیاسی اداری است و یافته های بدست آمده، طبقه بندی نوینی از ویژگی های محتوایی و زمینه ای مسئله عمومی (متغیر مستقل) ارائه می دهد که بر نحوه انتخاب عرصه اداره سیاست (متغیر وابسته که شامل ابعاد کنشگر، کنش سیاسی اداری و مکانیسم کنش است) تأثیر می گذارد. ویژگی های کنش سیاسی و اداری نیز در قالب سه مؤلفه ارزشی، رفتاری و ساختاری طبقه بندی می گردد درنهایت تلاش می شود میزان اختیارات و قلمرو روابط سیاست اداره، در قالب متغیرهای تأثیرگذار در هر عرصه تبیین گردد.آنچه که در مقاله حاضر اهمیت دارد، بیان این موضوع است که اگرچه مرزبندی های دقیق و از پیش تعیین شده بین اداره وسیاست، کارتحلیل را آسان می نماید، اما دو مسئله اساسی پیش می آید، اول آنکه، به لحاظ نظری پیچیدگی ها و روابط پنهان میان این دو پدیده نادیده انگاشته می شود. و دوم آنکه، در دنیای واقعی سیاستمداران و بوروکرات ها با انبوهی از شرایط متغیر و پیچیده مواجه اند که انتخاب نوع رفتار و تعیین میزان اختیارات آنان را به چالش می کشد.
۴.

سرمایه سیاسی و ارتباط آن با قدرت: چارچوبی برای یکپارچه سازی حوزه سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه سیاسی سرمایه اجتماعی قدرت سیاسی منابع سیاسی عرصه سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف: هدف مقاله حاضر، ارائه مفهومی از سرمایه سیاسی بود که امکان یکپارچه سازی حوزه سیاسی را فراهم می کند و در نتیجه، با امکان تجزیه و تحلیل اینکه چگونه افراد می توانند از سرمایه اجتماعی برای دستیابی به اهداف سیاسی استفاده کنند، چارچوبی را فراهم می کند که در آن، مفهوم قدرت سیاسی پررنگ می شود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: پژوهش پیش رو با تکیه بر اقدامات نظریه پردازان منابع سیاسی، درصدد است تا بین سرمایه سیاسی ابزاری و ساختاری تمایز قائل شود. سرمایه سیاسی ابزاری در دیدگاه بازیگران به عنوان منابعی تعریف می شود که بازیگران می توانند از آنها برای تأثیرگذاری بر فرایندهای شکل گیری سیاست و تحقق نتایج به نفع خود استفاده کنند. سرمایه سیاسی ساختاری در دیدگاه عمومی تعریف می شود و به متغیّرهای نظام سیاسی اطلاق می شود که امکان انباشت سرمایه سیاسی ابزاری و استفاده مؤثر از آن را برای بازیگران شرط می کند. همچنین سازوکارهای مختلف نهفته در ادبیات مربوط به سرمایه سیاسی در این مقاله، در صدد توضیح این موضوع است که چگونه سرمایه سیاسی، قدرت را تولید می کند. نتیجه گیری: مفهوم سرمایه سیاسی، امکان یکپارچه سازی حوزه سیاسی را فراهم می کند؛ تا آنجا که به عنوان تعیین کننده قدرت در سازمانها، با تمرکز بر فعال سازی و بسیج آن استفاده خواهد شد. بر این اساس، مقاله حاضر، چارچوبی تحلیلی را توسعه می دهد که بر تبدیل سرمایه اجتماعی به سرمایه سیاسی پافشاری کرده تا بتواند به عرصه ای برای یکپارچه سازی عرصه سیاست تعیّن یابد.