مطالب مرتبط با کلیدواژه

ثبات استراتژیک


۱.

نشانه شناسی رفتار سیاسی امریکا در خاورمیانه (1991-2011)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گروه های ذی نفوذ توازن منطقه ای کارگزاران سیاست خارجی ثبات استراتژیک موازنة قدرت منطقه ای تعادل گرایی در رفتار استراتژیک چالشگری بازیگران منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۳ تعداد دانلود : ۸۳۸
فرآیندهای سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، بعد از جنگ دوم جهانی همواره با چالش، مخاطره و بحران امنیتی همراه بوده و تمامی رؤسای جمهور آمریکا در این حو زة ژئوپلتیکی درگیر بحران امنیتی بود ه اند. از سوی دیگر، می توان نشانه های زیادی از بی اعتمادی شهروندان خاورمیانه را نسبت به سیاست خاورمیان های آمریکا ملاحظه کرد. آنان بر این اعتقادند که آمریکا نتوانسته است بین واحدهای خاورمیانه ای، هماهنگی و همکاری متوازنی به وجود آورد. به این ترتیب، صاحبنظران تلاش می کنند سیاست امنیتی آمریکا را براساس شکل بندی های ساختاری خاورمیانه، نقش آمریکا در حمایت از اسرائیل و همچنین کشمکش های پایان ناپذیر این منطقه مورد تحلیل قرار دهند. الگوی رفتار منطقه ای آمریکا در خاورمیانه و در دوران جنگ سر د، بر اساس شاخص های ساختاری در نظام بین الملل سازماندهی شده بود. فرسایش و فروپاشی ساختار دوقطبی را می توان در زمرة عواملی دانست که در برابر سیاست خاورمیانه ای آمریکا چالش های بیشتری را به وجود آورده است. چنین چالش هایی را می توان در دوران کلینتون، بوش و اوباما مشاهده کرد. در سا لهای بعد از جنگ سرد، هریک از رؤسای جمهور آمریکا کوشیدند، برای عبور از بحران، ابتکارهای جدیدی به کار برند. شواهد نشان می دهد چنین ابتکارهایی نتوانسته است ثبات منطقه ای مطلوبی ایجاد کند و به نتایج پیشبینی شدة آن منجر شود. در این مقاله تلاش می شود، علّت اصلی تداوم بحران امنیتی در سیاست خاورمیانة آمریکا مورد بررسی قرار گیرد. درک دقیق چنین فرآیندی، زمانی حاصل می شود که الگوهای سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد، به طور موردی بررسی و تحلیل شود.
۲.

تأثیر دکترین مقاومت در تحولات سیاسی بین الملل

کلیدواژه‌ها: دکترین مقاومت سیاست بین الملل نظام بین الملل موازنه قدرت ثبات استراتژیک ثبات هژمونیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷
مقاله حاضر نسبت بین دکترین مقاومت با تحولات سیاسی ایران در حوزه سیاست خارجی و همچنین تحولات منطقه خاورمیانه و سیاست بین الملل را مورد بحث و بررسی قرار داده است . در این نوشتار ، پس از طرح مسئله ، که معطوف به بی ثباتی ، نا امنی ، و جنگ در خاورمیانه در مقطع زمانی قرن بیست و یکم است ، تأثیر جریانات سیاسی در تحولات این منطقه مورد پرسش قرار گرفته است . در پاسخ به این پرسش ، فرضیه ای چند لایه مطرح و طی سه گفتار توضیح داده شده است . بر اساس این فرضیه ، دکترین مقاومت اسلامی ، بعنوان مهمترین جریان سیاسی ، فرهنگی ، و نظامی ، توانسته است بر تحولات نظامی _ سیاسی تأثیر گزار باشد . در واقع تأثیر همه جانبه جریان مقاومت اسلامی بر سیاست خارجی ایران ، تحولات خاورمیانه، و تحولات سیاست و نظام بین الملل ، ساختار کلان این فرضیه را تشکیل میدهند . بسیج ، سازماندهی ، آموزش ، و بکارگیری نیروهای داوطلب از کشورهای اسلامی گوناگون ، در مقابل جبهه متجاوز و اشغالگر غربی با محوریت ایالات متحده آمریکا و متحدان منطقه ای همچون اسرائیل و عربستان سعودی ، مهمترین کارکرد جبهه مقاومت اسلامی بوده است . با تدوین استراتژی های کلان و میانبرد ، طراحی عملیات ، برنامه ریزی های بلند مدت ، و مدیریت کلان بزرگ استراتژیست قرن بیست و یکم شهید قاسم سلیمانی ، جریان مقاومت اسلامی توانسته است بر تهاجم سنگین و بیسابقه نظامی به منطقه خاورمیانه فائق آید و با تحمیل شکست های سنگین و پرخسارت بر جبهه دشمن ، پیروزیهای بزرگی در عرصه های منطقه ای و بین المللی بدست آورد .
۳.

هوش مصنوعی و ثبات استراتژیک؛ آموزه ای ادراکی در زمینه توسعه ابعاد نظامی هوش مصنوعی در کشورهای آمریکا و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی ثبات استراتژیک ایالات متحده آمریکا روسیه توسعه نظامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۲۲
انقلاب صنعتی چهارم و رشد فناوری هایی مانند هوش مصنوعی رقابت قدرت های بزرگ را متحول کرده است. ابزارها و سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی دارای ویژگی های خاصی هستند که باعث می شود کشورهای مالک فناوری با بهره مندی از آنان توان نظامی بیشتری پیدا کنند و بتوانند در آینده جهانی نقش موثری داشته باشند. علی رغم این که کاربرد هوش مصنوعی موجب ثبات استراتژیک و فقدان انگیزه در قدرت های هسته ای برای درگیری مسلحانه می شود؛ اما بی توجهی به درک چگونگی تصور سیاست گذاران قدرت های هسته ای از فناوری های هوش مصنوعی و تأثیرات آن ها باعث شده تا این پژوهش رابطه بین هوش مصنوعی و ثبات استراتژیک میان کشورهای آمریکا و روسیه را نه تنها از طریق ماهیت فنی هوش مصنوعی بلکه توسط باورهای سیاست گذاران در مورد این فناوری ها و اهداف دیگر کشورها برای استفاده از آنان بررسی کند. این مقاله با استفاده از روش مطالعه اسنادی و رویکرد توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که تصمیم گیرندگان ایالات متحده آمریکا و روسیه با تجزیه و تحلیل ادارکی از گفتمان های رسمی خود بین سال های 2014 تا 2023 در مورد توسعه نظامی هوش مصنوعی و برقراری ثبات استراتژیک چگونه عمل کرده اند؟ بر اساس یافته ها آمریکا و روسیه از قابلیت های هوش مصنوعی خود از منظر نظامی تهدیدی ایجاد کرده اند که منعکس کننده دیدگاه های آن ها از ثبات استراتژیک و همچنین زمینه اجتماعی است که با بی اعتمادی و احساس رقابت مشخص شده است. گفتارهای موجود در اندیشه آنان موجب شکل گیری چرخه ای رقابتی از برداشت های اشتباه و غیرقابل بهبود پس از بحران اوکراین شده است.