مقالات
حوزه های تخصصی:
ترجمه انگلیسی دیک دیویس یکی از جدیدترین ترجمه هایی است که مورد استقبال مستشرقان قرار گرفته است. دیک دیویس آثار متعدّدی را ترجمه کرده است: منطق الطیر، گزیده ای از غزلیات حافظ، ویس و رامین، شاهنامه و... . در این پژوهش داستان رستم و سهراب مورد بررسی قرار گرفته است و در این بررسی، خطاها و خوانشهای نادرست مترجم، که در تفاوت فرهنگی، ناآشنایی کامل با ظرایف معنایی، ادبی و ساختاری زبان فارسی ریشه دارد، مورد نقد قرار گرفته است. برای تحلیل این ابیات از نظریه آنتوان برمن استفاده شد. تبویب و دسته بندی خطاهای مترجمان در نظریه تحریف متن آنتوان برمن بسیار دقیق و سودمند بود. البته بعضی از خطاهایی که در ترجمه دیک دیویس دیده می شود ذیل عنوانهای برمن قرار نمی گرفت که باید باب جداگانه ای برای آن گشوده شود..
تحلیل مقایسه ای اسطوره شناسی از باور بلاگردانی در سنت دریایی بندرکنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترس از مرگ، اصلی ترین دغدغه ساکنان و ملوانان بندرکنگ بود و آنها را برآن داشت که به باورهایی از بلاگردانی متوسل شوند تا به دفع مرگ و شر بپردازند و بلاهای طبیعی را تحت سلطه خود درآورند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی این باور در سنت دریایی ساکنان بندر گنگ بپردازد و در ادامه، با تکیه بر نمونه های اساطیری مشابه، آنها را تحلیل کند. بنابراین، در این پژوهش ابتدا باورهای بلاگردانی مرتبط با سنت دریایی به صورت میدانی و در قالب مصاحبه با زنان و مردان گردآوری و سپس با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و کتابهای اساطیر ملل، تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که باور بلاگردانی در میان ساکنان بندرکنگ به دو صورت بی واسطه و با واسطه (بلاگردانی از طریق حیوان و اشیاء) رواج داشته است. باورهای بلاگردانی که بی واسطه عبارتند از: ریختن خرما در دریا و اذان گفتن و قرآن خواندن به هنگام طوفان. و باورهای باواسطه نیز عبارتند از: قربانی کردن گاو، قرار دادن مرغ به همراه زنان در لنج، قراردادن کفش کُوش در جهت باد و مالیدن حنا و فضولات حیوانی بر در خانه ها.
تحلیل نقش اَسنادی ادبیات جنگ برای مطالعات جامعه شناختی و سیاست گذاری اجتماعی (بررسی موردی چند رمان منتخب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله این پژوهش، بررسی نقش و کارکرد ادبیات جنگ در عرضه اسناد برای تحلیلها و سیاستگذاریهای اجتماعی است. بر همین اساس، در سه موضوع «وضعیت اجتماعی مردم شهرهای جنوب»، «تحکیم یا تهدید هویت ملی » و «زنان»، نمونه هایی را از این کارکرد متن ادبی نشان می دهد. برای بررسی موضوع، از میان جامعه آماری رمانهای جنگ، چند نمونه از داستانهایی که به این مسائل پرداخته اند، انتخاب شده و محتوای روایت آنها در مواجهه با مسائل اجتماعی مرتبط با مسائل مذکور احصاء شده است. این پژوهش نشان می دهد که روایت داستانی جنگ چگونه توانسته است درباره مواجهه روزمره مردم شهرهای جنوب با مسائل اجتماعی ناشی از جنگ به ثبت وقایع نگارانه بپردازد و از این نظر، مخاطب متخصص، با انواع مسأله ها و موضوعات اجتماعی ناشی از جنگ آشنا می شود و در حل مسائل و سیاستگذاریهای اجتماعی از آن بهره می برد. در روایتهای منتخب، دگردیسیهای اجتماعی و تزلزل در بنیان خانواده ها به سبب جنگ، روابط اجتماعی مردم با هم و مردم با دولت، آوارگی و مهاجرت ناشی از جنگ و پیامدهای اجتماعی آن برای آوارگان و شهرهای مقصد، نگرش به زنان و هویت های قومی و اثرپذیری آنها از جنگ برجسته است.
نگاهی به غیابِ داستان آرش در شاهنامه فردوسی از منظر تحلیل پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی بسیاری از روایتهای اسطوره ای ایرانی را در خود جمع کرده است؛ اما داستانهایی هست که بنا به دلایلی فردوسی بدانها نپرداخته است. از مهمترین اسطوره های ایرانیِ غایب در شاهنامه، اسطوره آرش است. برخی پژوهشگران معتقدند فردوسی آگاهانه به این اسطوره اشاره نکرده است. برخی دیگر بر این باورند که این اسطوره در منابعی نبوده که مبنای شاهنامه فردوسی بوده است. این تحقیق می کوشد به این مسئله از دیدی تازه، یعنی «تحلیل پارادایمی» پاسخ دهد. نویسندگان این مقاله بر این باورند که در صورتی که بپذیریم داستان آرش در منابع فردوسی بوده است، می توان تصور کرد آنچه فردوسی را بر آن داشته است از پرداختن به این داستان صرف نظر کند، تضاد بنیادینی است که بین پارادایم حاکم بر شاهنامه و پارادایم حاکم بر داستان آرش از دید مرگ و زندگی وجود دارد. در پارادایم شاهنامه، کنش طبیعی و بدیهیِ قهرمانان، برتری زندگی بر مرگ در هر احوال و اوضاعی است؛ اما داستان آرش در ستایش مرگ خودخواسته و شهادت است. انتخابِ مرگِ خودخواسته یا شهادت مسئله ای است که اساساً از پارادایم شاهنامه خارج است و وجود داستانی همچون داستان آرش با محوریت برتری مرگ بر زندگی با پارادایم شاهنامه کاملاً ناهمخوان است و حذف آن را می توان تصمیمی برای تثبیت پارادایم حاکم و حفظ انسجام فکری متن تلقی کرد.
تبیین نقش گفتمان ادبی در ظهور حاکمیت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله تبیین نقش نهاد ادبیات در ظرف مناسبات قدرت و به صورت مشخص، عملکرد آن در ظهور و بروز حاکمیت پهلوی است. این نوشتار با روش تحلیل محتوا در چارچوب کاربست نظریات ارنست کاسیرر انجام شده است. آن بخش از آرای کاسیرر، که بر مفهوم بینش اسطوره ای ناظر، و نیز رویارویی با متون به مثابه مجموعه ای از پراکتیس ها که ظرفیت و توان قرارگرفتن در جایگاه عاملیت را دارا است در این مقاله به کار گرفته شده است. بر همین مبنا برخی از آثار ادبی اواخر دوره قاجار تا روی کار آمدن حکومت پهلوی نخست، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج دریافت و تشریح این آثار بازگوکننده این است که ادبیات در این دوره با بهره گیری از ظرفیتها و امکانات خود با گسترش و توسعه بینش اسطوره ای و به صورت مشخص با خلق نوع خاصی از اسطوره های معطوف به قهرمان پروری، ذهنیت و زمینه ظهور حاکمیت پهلوی نخست را فراهم کرده است.
بررسی هویتهای ضایع شده مهاجران بر اثر داغ ننگ ملیتی در مجموعه داستان «چشم سگ» از عالیه عطایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عالیه عطایی نویسنده ایرانی- افغانی هم روزگار ما در مجموعه داستان «چشم سگ» مسائل و مشکلات مهاجران افغانی ساکن در ایران را دستمایه داستانپردازی قرار داده است. مهاجرانی که بیشتر آنها به دلیل ملیت خود از سوی ساکنان سرزمین میزبان دچار داغ خوردگی شده اند و این امر تأثیر چشم گیری بر رفتار و تعاملات اجتماعی آنان نهاده است.. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی بررسی و تشریح رفتار شخصیت های داستانهای این مجموعه براساس اصول اندیشه گافمن بویژه در چهارچوب اندیشه داغ ننگ ملیتی است. نتایج نشان می دهد که رفتارها و تعاملات اجتماعی شخصیت ها در داستانهای «شبیه گالیله»، «پسخانه»، «ختم عمه هما» و «فیل بلخی» تحت تأثیر داغ ننگ ملیتی و در داستان «سی کیلومتر» تحت تأثیر داغ ننگ جسمانی است؛ موضوعی که باعث شده است این شخصیت ها در مسیر بازیابی هویتهای ضایع شده شان دچار حالات غیرمتعادل روانی و کنش های غیرعقلانی شوند.
زمینه های ناموزونی تاریخی- فرهنگی در شعر معاصر با تکیه بر شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر ناموزونی تاریخی- فرهنگی در شعر معاصر به مثابه یکی از ارکان اصلی فرهنگ جامعه و بویژه شعر اخوان از شاعران نوپرداز معاصر، مشهود است. این مقاله توصیفی- تحلیلی در پی این است که ضمن بررسی تجربه تاریخی مدرنیته در ایران، عوامل و زمینه های ایجاد ناموزونی تاریخی- فرهنگی را در شعر معاصر و جلوه های آن در شعرهای اخوان، آشکار سازد. بررسیها نشان می دهد که شعر اخوان در سه حوزه صورت و محتوا، زبان و قالب، ناموزونی زیادی دارد؛ بدین معنا که صورت شعر، نو و مدرن است اما محتوای آن به جای هماهنگی با صورت و بازتاب ارزشهای مدرن به تأسّی از منتقدان غربی مدرنیته، غرب و ارزشهای آن را زیر سؤال می برد. هم چنین، کاربرد زبان کهن در کنار زبان امروزی و کاربرد همزمان قالبهای گذشته شعر فارسی و نیمایی، نشانگر ناموزونی شعر اخوان است.
رابطه دوسویه عشق و اخلاق در شخصیّت زنان منظومه خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، در صدد است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانه ای به تحلیل و بررسی رابطه دوسویه عشق و اخلاق در شخصیت زنان منظومه خسرو و شیرین نظامی بپردازد. با بررسی منظومه خسرو و شیرین، می توان نتیجه گرفت که این منظومه بر محور عشق میان انسانها شکل گرفته و موضوع اخلاق و فضایل اخلاقی در این داستان از جایگاه والایی برخوردار است. با توجه به ساختار حکایت، نظامی داستان را در قالبی مناسب برای طرح غیرمستقیم اندیشه ها و آموزش مسائل اخلاقی به خوانندگان سروده است.