۱.
بُعد توحیدی و معنوی فرهنگ، وجه غالب آن است. به همین دلیل می توان ادیان الهی را مهم ترین خاستگاه فرهنگ های خلاق و مولد به شمار آورد. فرهنگ و فرآیند اصلاح فرهنگی نقش بی بدیل و راه بردی در زمینه سازی ظهور دارد و انقلاب اسلامی و فرهنگی ایران نیز وقتی موفق خواهد بود که در راستای دست یابی به این اهداف اصلاحی و فرهنگی حرکت کند.
این نوشتار این مدعا را اثبات می کند که آسیب پذیری و انحطاط در جوامع فعلی، بیشتر از ناحیه فرهنگی است تا تمدنی و تکنیکی. به همین دلیل احیای فرهنگی و اعتلای جوانب معنوی فرهنگ، نقش بی بدیل و راه بردی در زمینه سازی ظهور و حتی در دولت مهدوی دارد و می توان تحقق توحید و سپس عدالت را در اصلاح انحرافات اعتقادی و رفتاری، از مهم ترین مؤلفه های فرهنگی و راه بردهای دولت مهدوی به شمار آورد. افزون بر این، سایر مؤلفه های دیگر نیز به تفصیل در این مقاله تشریح شده است.
۲.
اکثر مفسران فریقین تحقق اراده حق تعالی را در امر سیطره دین (توبه: 32 و 33؛ صف: 8 و 9) به عصر ظهور امام مهدی و نزول حضرت عیسی مربوط میدانند. آنان این قول را یا به نحو احتمال موجه آورده اند، بدون آن که آن را انکار یا حتی در آن تردید کنند یا به نحو تعیین، سیطره دین حق را تنها به عصر ظهور اختصاص داده اند.
روایات فریقین نیز به شکل تنزیل (به معنای مفهوم تفسیری آیه) یا تاویل (به معنای تحقق عینی مفاد آیات در زمان پس از تنزیل) هم سو با مفاد آیات و قدر متیقن دیدگاه فریقین، بر تحقق این اراده در عصر ظهور دلالت دارد. فریقین در مقام بررسی و ارزیابی مفاد روایات نیز آنها را مورد انکار یا حتی تردید قرار نداده اند.
این مقاله با ارزیابی و نقد دیدگاه قرآن پژوهان هر دو فرقه به این نتیجه میرسد که مفاد این آیات تنها به عصر ظهور امام مهدی اختصاص دارد و اقوال دیگر با مناقشه های متعدد روبه روست.
۳.
آرمان شهرگرایی در فطرت کمال جوی آدمی ریشه دارد. بسیاری از اندیش مندان در بلندای تاریخ، با زوایای متفاوت به جامعه خویش نگریسته و آرمان شهرهایی را تدوین کرده اند. در این میان «اتوپیای» تامس مور به دلیل جامعیت آن از شهرت بسیاری برخوردار بوده و مهم ترین آرمان شهر پس از دوران رنسانس به شمار می رود.
از آن جا که باور و معرفت جوهره اصلی فرهنگ است، ساختار معرفتی آرمان شهر مور بر اساس اومانیسم، پلورالیسم، عقلانیت ابزاری، علم مداری و عدالت محوری تبیین می شود و این بهشت زمینی تراویده از ذهن بشر در پرتو ساختار معرفتی مدینه فاضله مهدوی نقد خواهد شد.
۴.
حضرت مهدی با مظاهر و فرآورده های تمدن نوین چه خواهد کرد؟ این پرسش از جمله مهم ترین مباحث دکترین فرهنگی مهدویت است. این پرسش به خصوص آن گاه محل بحث می شود که دگرگونی فرهنگی دوران کنونی با آن چه در لحظه غیبت ایشان بر جهان حاکم بوده، مقایسه گردد. سرعت تحولات علمی، اجتماعی و فرهنگی، چنان جهان را نسبت به عصر حدیث و وحی و سده های آغازین غیبت حضرت دگرگون کرده که خود ماندن یا نماندن آن تحولات در دوران حکومت مبارک حضرت حجت نیز محل بحث خواهد بود.
از جهتی، برجسته ترین شاخص هر راه برد فرهنگی برای جوامع کنونی، تعیین حدود و ثغور همین فرآورده ها و چند و چون رفتار با آنهاست و لذا هرگونه پاسخی به این پرسش، تاثیر شایانی در ترسیم و اجرای راه بردهای فرهنگی در جامعه اسلامی و از جمله ایران خودمان خواهد داشت.
رفتار حضرت با فرآورده های فرهنگ نوین چه خواهد بود؟ برخورد، تعامل یا تعاطی است؟ حذف می کند، کنار می آید یا تقویت می کند؟ پاسخ اجمالی آن است که هر سه مورد در کار خواهد بود، اما چگونگی، کجایی و چرایی آن پرسشی است که جستار پیش رو تلاش دارد به آن پاسخی گوید
۵.
در پاره ای نوشته های تاریخی سده دوم اسلامی و پس از آن، حدیثی از زبان نافع، راوی و برده عبدالله بن عمر، از عمر بن خطاب، دومین خلیفه تاریخ صدر اسلام گزارش شده است که شگفت می نماید؛ حدیثی که مهدی موعود را افزون بر دو ویژگی دیگرش، از تبار این خلیفه و از خاندان او خوانده و مایه بدفهمی ها و تلاش های نافرجامی برای یافتن مصداق مهدی در دو سده نخست تاریخ مسلمانان شده است.
این نوشتار، افزون بر بررسی سندی و متنی این حدیث، نشان خواهد داد این سخن، درست و از زبان عمر بن خطاب است، اما نه آن که وی در مقام نقل قول مستقیم نباشد و درباره آینده یکی از فرزندان خود، چیزی گفته باشد، بلکه حدیث عمر ـ نه آن که موقوف باشد ـ مرفوع و گزارش سخنی از پیامبر بزرگ اسلام درباره برخی ویژگی های مهدی موعود است.
۶.
روایات اسلامی بر ضرورت زمینه سازی امر ظهور و خوش پیمانی با امام عصر تاکید دارند. از این رو باید دید مهم ترین بایسته های نظری و عملی و نافذترین اکسیر در سرعت بخشی به فرایند ظهور و رفع موانع آن چیست.
مقاله این فرضیه را پی می گیرد که نقش و کارکرد جامعه ولایی و حکومت ولایی در این زمینه سازی بی بدیل است، اما کارکرد جامعه ولایی تا حکومت ولایی فاصله بسیاری دارد؛ زیرا هرچند در جامعه ولایی آحاد ملت با پذیرش ولایت و مرجعیت دینی برای زمینه سازی گامی لازم برداشته اند، وجود چالشی چون حاکمیت طاغوت و تعبید مردم، نرخ رشد زمینه سازی را کم رنگ می نماید، در حالی که وضع در حکومت ولایی (جامعه ولایی واجد حکومت ولایی) به گونه دیگری است؛ چرا که حکومت ولایی با شاخصه ها و سازوکارهای درونی و هم چنین قدرت نرم افزاری و سخت افزاری خود، موجبات افزایش نرخ رشد زمینه سازی ظهور را رقم می زند.
به بیان دیگر، دکترین حکومت ولایی می تواند با رشد و گسترش معرفت، معنویت و بیداری در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای و هم چنین به چالش کشاندن استکبار جهانی موعودستیز، جهان را برای پذیرش موعود آخرالزمان مهیا نماید. در واقع، رویش حکومت ولایی را می توان آغازی برای آغاز افول جبهه مستکبر زمینه سوز و پایان مظلومیت جبهه زمینه ساز و در نهایت ظهور منجی معنویت و عدالت دانست
۷.
این نوشتار با تامل در روایات، وضعیت فرهنگی جهان در عصر ظهور را ترسیم می کند و از آن ره گذر، به اقدامات اصلاحی امام مهدی در عرصه فرهنگ و نیز روش امام در رویارویی با ناهنجاری های فرهنگی و ایجاد انقلاب فرهنگی اشاره می کند. در ادامه، وضعیت فرهنگی جهان در عصر حاضر و پدیده جنگ نرم بازنگری می شود و از کنار هم قرار دادن و مقایسه این دو وضعیت با هم و نیز با الهام از عملکرد و روش امام، دو راه برد اساسی بصیرت دهی و معرفت بخشی برای مقابله با انواع هجمه های فرهنگی دشمنان و نیز راه کارهای عملیاتی کردن آنها پیشنهاد شده است که البته اجرای آنها بر عهده دولت زمینه ساز خواهد بود.