تنّوع منابع و تکثّر اخبار سبب شده است تا گروهی از محققان قاجارپژوه با استناد به کتب تاریخی و سفرنامه ها عنوان شیخ الاسلامی را استمرار منصبی قدیمی در دیوان سالاری ایران اسلامی تلقی نمایند، که تا دوره ی قاجاریه ساز وکار دیوانی مشخص خود را حفظ کرده است؛ و برخی دیگر، بر پایه ی مطالعات موردی و خُرد چنین نتیجه گیری کنند که، در منطقه ای مشخص، شیخ الاسلامی صرفاً لقبی بازمانده از منصبی در دوران پیش از قاجاریه بوده است. این تحقیق در صدد برآمده است، با تکیه بر منابع دست اول محلی آشکار سازد، آیا اشخاصی که شیخ الاسلام شیراز در طول دوره ی قاجاریه بوده اند، صرفاً لقب شیخ الاسلامی داشته اند، یا در این شهر سازوکار معینی را دنبال می نموده اند؟ این بررسی نشان می دهد که خاندان تمّامی، نه تنها لقب شیخ الاسلامی شیراز و توابع آن را رسماً در اختیار داشته اند، بلکه در سایه ی رسیدگی به امور شرعی، همزیستی و اقامت در کانون مذهبی و اقتصادی این شهر، و پیوندهای محلی ای که با خاندان ها و خانواده های معتبر ساکن مرکز سیاسی - اقتصادی ولایت فارس برقرارکردند، توفیق یافتند تا سال به سال پایگاه اجتماعی و اقتصادی خویش را ارتقاء بخشند. خصوصاً، که بین سال های 1220 تا 1323 ه .ق، تولیت و نظارت بر برخی از موقوفات شیراز و مرودشت را به دست آورند؛ موفقیتی که برای کم تر مجتهدی در طول این دوره دست داد. به هرحال، روندی که می رفت بر اثر آن روز به روز این خاندان فربه تر شود، سرانجام، در پی وقوع مشروطیت و تأسیس نظام دیوان سالاری متجددانه متوقف شد.
هدف: پژوهش حاضر، در پی واکاوی تلاش دولت وثوق الدوله برای اعاد ة حاکمیت ملی در مازندران است که به دلیل عملکرد خوانین آن حدود به شدت مخدوش شده بود.
روش/ رویکرد پژوهش:پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد تاریخی موجود در پایگاه های آرشیوی، اسناد خانوادگی، و گزارش مطبوعات با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
فرضیه پژوهش: دولت وثوق الدوله، با توجه به شکاف موجود بین سرکردگان مازندران، فرصت مناسبی برای خلع سلاح و تبعید خوانین جهت اعاده حاکمیت ملی به دست آورد؛ اما به دلیل مقاومت برخی سرکردگان محلی به نتیجة مطلوب نرسید.
یافته پژوهش:دولت وثوق الدوله تا حدودی موفق به پراکنده کردن خوانین مازندران و خلع سلاح آنها در ماه های آغازین ورود ظهیرالملک به عنوان حکمران شد، اما همزمان با اعلام قرارداد 1919 و پناه بردن پسران امیرمؤید به کوهسار سوادکوه و مقاومتی که می توانستند به آن رنگ و بوی مخالفت با قرارداد 1919 بدهند، حکمران دولت وثوق الدوله نتوانست به نتیجه مطلوب خود برسد.