چکیده در بررسی چگونگی شکل گیری یک حکومت ،نحوه ی قدرت گیری مؤسس آن سلسله بسیار مهم و تأثیر گذار است. هدف اصلی پژوهش مذکور،بررسی نقش گیلان در روند قدرت گیری شاه اسماعیل اول برای تصاحب سلطنت صفوی است که کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته و از این حیث دارای اهمیت و نوآوری است. عواملی چون شرایط جغرافیایی و مذهبی گیلان، طریقت زاهدیه و نقش حاکم محلی آل کیا میرزاعلی کارکیا و بزرگان منطقه تالش در این امر تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش بیانگر این است موقعیت طبیعی گیلان نقش مهمی در ادامه حیات و فعالیت سیاسی اسماعیل میرزا و طریقتش داشته است. همچنین طریقت زاهدیه ، حمایت و تلاش های میرزاعلی کیا و بزرگان منطقه از جمله تالشی ها از اسماعیل میرزا و همراهانش در مقابل آق قوینلوها، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف سیاسی وی و در نهایت فتح اردبیل و تبریز داشته است.
سرزمین گیلان همواره در طول تاریخ برای حاکمان مرکزی ایران
سرزمینی ثروتمند و دور از دسترس بود. همین مسئله نیز موجب
مهاجرت اسماعیل میرزا به سرزمین گیلان گشت. اما در دوره شاه
تهماسب وشاه عباس اول این شاهان دلایل و بهانههای متعددی
جه ت تسل ط ب ر ای ن سرزمی ن داشتند . همسایگ ی گیلا ن ب ا قفقاز،
روسیه و، همچنین، ارتباط با عثمانی از مسیر قفقاز، ذخایر ارزشمند
ابریشم، ارتباط آبی با اروپا، تبدیل این سرزمین به مخفیگاه فراریان
و مخالفان صفوی و تسلط سادات شیعی و رقابت آنان با صفویان
موجب گشت تا آنان حاضر به تداوم این حکومت ها بر گیلان
نباشند و درصدد تضعیف و حذف آنان بر آیند. نگارنده در پژوهش
حاضر سعی دارد با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه
ای و تحلیل داده های مورد اشاره به بررسی روابط مورد اشاره
بپردازد.
کمبود آب در فلات ایران همواره یکی از مهم ترین دغدغه ها بوده و غلبه بر این نقصان و ابداع شیوه های آبیاری و مدیریت تقسیم آب از مهم ترین دستاوردهای انسان در این دیار است. بحران کنونی آب بیانگر نبود اراده سیاسی کافی و برنامه ریزی درست در این زمینه است. در این نوشتار تلاش شده تا ارتباط موجود میان ثبات سیاسی از دوره اوج تا افول صفویان با سیستم مدیریتی آب واکاویشود. با بررسی وضعیت کنونی شماری از کشورهای کم آب جهان، مشخص شد بحران آب در این کشورها ثبات سیاسی و امنیت را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.نوع حکومت صفوی در طی زمان تغییرات زیادی یافت. در دوران طلایی حکومت صفویه سیستم مدیریت آب تحت نظارت مناسب به شکل کارآمدی به کار می پرداخت. در اواخر دوره به تدریج با تزلزل ارکان حکومتی و رواج فساد و رشوه خواری، دستگاه مدیریت آب نیز تضعیف شد. فشار وارده بر کشاورزان پایه های اقتصاد را لرزاند و این امر بر روند سقوط حکومت تاثیر مضاعف گذاشت. از طرف دیگر نارضایتی های ایجاد شده در مردم و کشاورزان نیز بر روند افول صفویان دامن می زد. این پژوهش از نوع تاریخی است و با رویکردی تحلیلی تطبیقی انجام شده است. روش داده اندوزی نیزاسنادی و کتابخانه ای است.