فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۴۵ مورد.
نگاهی به گستره ی طنز و مطایبه و شگردهای آفرینش آن در آثار فرهاد حسن زاده (با تاکید بر سه جلد کتاب ""روزنامه سقفی"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهاد حسن زاده (متولد1341) یکی از نویسندگان طنز پردازی است که در عرصه ی ادبیات کودکان و نوجوانان به خوبی درخشیده است . از بهترین آثار طنز وی مجموعه کتاب هایی به نام «روزنامه سقفی» و «لطیفه های ورپریده» است. در این کتاب ها که تقلیدی طنزآمیز از مطبوعات جدی بزرگسالان است، کارکترهای کودک و نوجوان آن در قالب هیات تحریریه یک روزنامه به بیان طنزآمیز مسایل روزمره ی کودکان و نوجوانان در جامعه امروز می پردازند که این روش به دلیل زاویه دید متفاوت و کودکانه کارکترهای آن، این اثر را از شیرینی و جذابیت بسیاری برخوردار ساخته است. این کتاب ها به دلیل ویژگی های مطبوعاتی آن ، بیشتر بر طنزهای کلامی تکیه دارند اما علاوه بر آن طنزهای موقعیتی هم در آنها دیده می شود. بر اساس یافته های این مقاله، یکی از دلایل برجستگی طنز حسن زاده در این آثار به کارگیری طیف وسیعی از شگردهای طنز آفرینی است که با ویژگی های سنی و ظرفیت های زبانی کودکان و نوجوانان متناسب است. این شگردها را می توان در سه دسته عمده ی لطیفه ، نقیضه و سایر شگردها تقسیم نمود . هدف این مقاله طبقه بندی و تحلیل این شگردها با روشی توصیفی- تحلیلی است تا تاثیر این شگردها بر موفقیت طنز حسن زاده بررسی نمایند.
نقد فصل: همتی بلند، گامی فردی (2) سه نقد از سه دیدگاه بر مجموعه «از سرزمین نور» داستان زندگی پیامبر
شرح آن الف
فرازبان و قابلیت های تعاملی آن در روایت های کودکانه فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اذعان بسیاری از محققان و حتی پدیدآورندگان روایت های کودکانه، اغلب ادبیات کودک یکسویه و دیکته ای است. کودکان نه تنها نقشی در تولید آثار کودکانه ندارند، حتی جایگاه مخاطب بودگی آن ها هم در مقام کودک مفروض نیست. در این روایت ها همیشه سایه ای بلند و بزرگ در مقام «نویسنده/ راوی» وجود دارد که مدام تجویز می کند. دامنه این سایه، گاه در قالب شخصیت قدرتمند و زورگوی قصه نیز تداوم می یابد و در مقابل شخصیت کوچک و ضعیف قصه که مخاطب کودک می تواند با او همذات پنداری کند، خودنمایی می-کند. مقدار زیادی از اقتدارگرایی مذکور، حاصل بکارگیری فرازبان و تولید انواع حاشیه آشکار و پنهان است که مولف در پناه آن با شنونده/ خواننده تعاملی یکسویه و عمودی برقرار می کند. برغم این ویژگی اقتدارگرایانه که در بکارگیری فرازبان به چشم می خورد، قابلیتی دیگر و حتی متباین در آن نهفته است که می تواند به تعاملی افقی و برابر بینجامد. نمونه اخیر را می توان در برخی از روایت های کودکانه فرهاد حسن زاده یافت. در این تحقیق شیوه های تعامل افقی و فرازبان محورِ نویسنده/ راوی با مخاطب در چهار داستان «دیو دیگ به سر»، «آقا رنگی و گربه ناقلا»، «همان لنگه کفش بنفش» و «دو لقمه چرب و نرم» از فرهاد حسن زاده با رویه توصیفی- تحلیلی طبقه بندی و تبیین شده است. نتیجه نشان می دهد که نویسنده با گرایش به فرازبان و خلق انواع حاشیه، سعی می کند با سهم دهی به شنونده/خواننده یا یکی از شخصیت های قصه که کودک با او همذات پنداری می کند؛ نوعی تعامل افقی میان نویسنده/راوی با شنونده/خواننده برقرار می کند.