فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۶۷ مورد.
منبع:
علوم حدیث ۱۳۷۶ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
سیماى زکریا بن آدم
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
متن متواتر حدیث ثقلین در کتب شیعی و منابع اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات تاریخ حدیث رواه و محدثان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات مکاتب حدیثی شیعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات مکاتب حدیثی اهل سنت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
حدیث ثقلین از روایات مشهور و منقول از پیامبر(ع) است که همواره مورد توجه مسلمانان و تفسیر محققان و متکلمان شیعه و اهل سنت بوده و با عبارات متفاوتی نقل شده است. در این پژوهش، از سویی با استفاده از اسناد روایات، عبارتی از این حدیث که در کتب شیعه متواتر است، انتخاب شده و از سویی، دیگر مصداق کلمه عترت با توجه به روایات مشابه ثقلین در کتب شیعه، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. همچنین با بررسی روایات مسند حدیث ثقلین در کتب اهل سنت و بررسی سند هر عبارت از روایت و رسم نموداری راویان آن و اعتبار راویان از نظر رجال شناسی اهل سنت، اعتبار این روایت و اعتبار روایات مشابه ثقلین که به صورت متفاوت نقل شده و دارای معنای مغایر با روایت است مورد بررسی قرار گرفته و سرانجام شبهات وارده از سید ابوالفضل برقعی درباره حدیث ثقلین، درخصوص مرجعیت علمی عترت پیامبر(ع)، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سخن صواب در این باره برگزیده شده است.
حدیث پژوهی محدث قمی در سفینة البحار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات تاریخ حدیث رواه و محدثان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات منابع و نسخ حدیثی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث حدیث شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث
کتاب ارزشمند «سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار» اثر ارزشمند شیخ عباس قمی، فهرست جامعی بر کتاب شریف «بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار» علامه مجلسی است. تعداد زیاد مجلدات «بحار الانوار» و تنوع موضوعات آن، محدث قمی را برآن داشت تا فهرستی بر این کتاب بنویسد. وی علاوه بر فهرست نگاری، مطالبی در راستای شناخت بهتر احادیث بیان نمود و روایات هم مضمون دیگری نیز در جهت ذکر شاهد بر آن افزود. در این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، حدیث پژوهشی محدث قمی در دو زمینه سند و متن روایات تحلیل گردیده است. بررسی ها نشان می دهدکه محدث قمی در شناخت اسناد روایات از علم رجال، تراجم و...، درشناخت متون روایات از فهم مفردات، استفاده از اشعار، اطلاعات تاریخی وجغرافیایی و... بهره برده است.
مبانی فهم حدیث از دیدگاه شیخ حر عاملی با تأکید بر کتاب «الفوائد الطوسیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راه فهم روایات نیاز به روش صحیح علمی وجود دارد که آن را فقه الحدیث می نامیم. فهم متون احادیث، بدون توجّه به مبانی مورد نیاز، امکان برداشت غلط و انحراف را در پی خواهد داشت. برای پرهیز از این خطر، تلاش های زیادی توسط عالمان اسلامی برای تدوین قواعد و مبانی فهم صحیح از قرآن و روایات صورت گرفت که علم اصول فقه، حاصل بخشی از این تلاش هاست. بسیاری از بزرگان حدیث نیز در شرح هایی که بر مجموعه های روایی نگاشته اند، روش و قواعدی به کار برده اند که استخراج آن ها می تواند ما را با شیوه، ضوابط و مبانی فقه الحدیث آشنا سازد. یکی از این کتب، کتاب «الفوائد الطوسیة» از شیخ حر عاملی است.
این کتاب با عنایت به شخصیت علمی مؤلّف و تبیین و توضیح روایات مشکل، اهمیّت ویژه ای دارد و در آن، نکات و تحقیقات و دقّت ها و نیز جواب شبهات و مغالطاتی وجود دارد که در کتب دیگر کمتر یافت می شود. در این مقاله، مبانی شیخ حر در راستای فهم حدیث با مطالعه این کتاب به روش تحلیلی ـ توصیفی استخراج و تبیین گردیده است. برخی از این مبانی عبارت اند از: اثبات متن، اطمینان از صحّت روایت، تثبیت متن (رفع اضطراب از روایت مضطرب)، تشکیل خانواده حدیث، شناخت مفهوم واژه های موجود در روایت، شناخت سبب و شرایط و مورد صدور حدیث، توجّه به سیاق روایت، شناخت پیام ضرب المثل های موجود در متن، حل تعارض بین روایات متعارض، توجه به قرآن و روایات دیگر.
روایات علی بن ابی حمزه بطائنی بین رد و قبول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن بطائنی، علی بن ابی حمزه، از راویان فاسدالمذهب است؛ اما با این تفاوت که او دو دوره متمایز را در حیاتش پشت سر گذاشته است. مدتی بر طریق حق بوده و در آن دوران از راوایان امام صادق و کاظم (علیهما السلام) به شمار می رفته است؛ ولی در اواخر عمرش به کژراهه می رود و امامت امام رضا (علیه السلام) را منکر می شود. او روایات زیادی را در دوره استقامت خود از آن دو امام همام نقل کرده که از طریق گزارش صاحبان اصول روایی، مشایخ ثقات و اصحاب اجماع به جوامع روایی ما راه یافته است. به سبب مذمت هایی که از او در کتب تراجم شده است، فقیهان و عالمان ما موضع گیری متفاوتی در برخورد با روایات او داشته اند. منشا اختلاف آنان نیز به این بر می گردد که برخی زمان ادای روایات را دوره استقامت او می دانند و برخی دیگر دوره انحراف او. و این یک نوع دوگانگی در پذیرش یا عدم پذیرش روایات او ایجاد کرده است. اما بنا به قراینی، به نظر می رسد بیشتر روایت او مربوط به دوره استقامتش بوده است، از این رو می توان به روایات او، در صورت احراز شرایطی، اعتماد کرد و آن ها را ملاک عمل قرار داد. همان طور که عمل مشهور فقیهان و عالمان نیز همین بوده است.
خواجه ربیع
نقد آرای ذهبی ذیل روایت های مستدرک حاکم درباره فضایل اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی اهل سنت، فضایلی بی شمار درباره اهل بیت عصمت و طهارت(ص) نقل شده و رجالیان و حدیث پژوهان این مکتب، دیدگاه هایی متفاوت درباره این نوع احادیث داشته اند.حاکم نیشابوری (م.405ق.) در بخشی از کتاب خود به نام مستدرک، برخی فضایل اهل بیت(ع) را ذکر کرده است؛ در مقابل، ذهبی(م.748ق.) در کتاب تلخیص المستدرک، روایت های نقل شده از حاکم را نقد کرده و در نهایت، دسته ای از آن ها را تضعیف و ابطال کرده است.پرسش بنیادین این پژوهش، آن است که آیا ذهبی در نقد احادیث حاکم، روشی یکسان و دقیق داشته است یا خیر. دسته بندی و بررسی نظرهای ذهبی، بیانگر آن است که وی در تصحیح و تضعیف روایت ها، روشی یکسان نداشته و گاه نظرهایش دوگانه است و اتقان لازم را نیز ندارد؛ مثلاً وی گاهی علت ضعف سند را بیان کرده و گاه بدون ذکر علت ضعف، حدیث را از تلخیص حذف کرده است.نادیده گرفتن آرای رجالیان پیشین در نقد روایت ها، از دیگر ضعف های ذهبی به شمار می رود و بیانگر روی کرد تعصب آمیز وی به بخشی از روایت های مندرج اهل سنت درباره فضیلت اهل بیت(ع) است. بدین ترتیب می توان گفت ذهبی در نقد احادیث فضایل اهل بیت(ع)، از روش علمی منحرف شده است و از این روی نمی توان به آرای وی اعتماد کرد.
روش شیخ کلینی در طبقه بندی روایات کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش طبقه بندی احادیث متأثر از نظام طبقه بندی در هر دوره ای است که مؤلفان کتب با در نظر گرفتن روش های مرسوم در عصر خویش به طبقه بندی احادیث می پردازند. کلینی جزء محدثانی است که در طبقه بندی احادیث کتاب شریف «کافی» از روش طبقه بندی عصر خود یعنی طبقه بندی مفهومی آموزه های حدیثی بهره گرفته است. اصل انتخاب و گزینش مفاهیم کلیدی کافی نیز مبتنی بر ضرورت ها و مسائل مطرح در زمان تألیف آن است. مهمترین محورهایی که از مقدمه کافی قابل استخراج هستند عبارت است از: عقل و جهل، فضل علم، ضرورت تمسک به سنت و قرآن، توحید، نبوت و امامت، آداب و فرائض و احکام.
کلینی با تکیه بر نقش ابزاری عقل، بر تمسک به کتاب و سنت و اخذ معارف از آنها تأکید دارد و کتاب و عقل و جهل و فضل علم را مقدمه ای بر مباحث توحید، امامت و اخلاق و احکام قرار داده است. کلینی جامع حدیثی خویش را به شیوه درختی از کل به جزء یا از اصل به فرع تنظیم کرده است.
31 نکته در باب سلیم بن قیس هلالی و کتاب او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این گفتار که ترجمة رسالة ""الدرر و اللئالی فی ترجمة سلیم بن قیس الهلالی"" است، 31 نکته درباره سلیم بن قیس هلالی محدّث مشهور سدة یکم هجری را در بر دارد، و در باب کتاب او سخن می گوید که امروزه در دسترس و موجود است. مؤلف مقاله با تسلط بر دانش رجال و تراجم و نسخه های خطی کتب مرجع، نکاتی بدیع درباره این کتاب ارزشمند بیان می دارد، از جمله دربارة وثاقت سلیم و پاسخ به تضعیف رجالی او، سرگذشت کتاب و نسخه های خطی و چاپی آن، نقد و بررسی نظرات دانشمندان رجالی در این مورد، مانند میرزای استرآبادی، صاحب روضات الجنات وحید بهبهانی، ابوالحسن شعرانی و دیگران، توضیحاتی در مورد ابان بن ابی عیاش راوی کتاب سلیم، و نکات دیگر. شرح حال کوتاهی از مؤلف در ابتدای گفتار آمده است.
روایت عمر بن حنظله، مقبوله یا صحیحه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از روایات مهمی که در مباحث کلیدی فقه و اصول مانند تعادل و ترجیح، شهرت فتوائیه، اجتهاد و تقلید، . ولایت فقیه و... مورد استفاده قرار گرفته، روایتی است از عمر بن حنظله به نقل از امام صادق تعبیر کرده اند و این نشان می دهد سند « مقبوله » شمار فراوانی از عالمان فقه و اصول ازاین روایت، به « موثقه » یا دست کم « صحیحه » آن از نگاه ایشان فاقد اعتبار است، به گونه ای که نمی توان آن را دانست و حال آنکه شواهد و قراین گوناگون، دلیل یا تأییدکننده صحیحه یا موثقه بودن آن است و در این صورت، می توان با اطمینان خاطر و بدون دغدغه، در مباحث فوق از آن بهره جست.