فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۴۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، با بکار گیری داده های سری زمانی 1383-1340، انتقال قیمت های جهانی به بازارهای داخلی محصولات کشاورزی منتخب ایران شامل گوشت گاو، گوشت گوسفند، گوشت مرغ، حبوبات، برنج، گندم و چای که در طی سالهای بررسی جزو واردات ایران بوده اند، بررسی شد. برای این منظور، از طریق مدل ARDL کشش آرمینگتون و کشش ارزی محصولات برآورد گردید. نتایج نشان داد که از نظر مصرف کنندگان ایرانی، تولید داخلی و واردات محصولاتی مثل گوشت گاو، گوشت مرغ وگندم جانشین ولی چای و حبوبات وارداتی مکمل تولید داخلی آنها تلقی می شوند. برای محصولاتی مثل گوشت گاو و گوشت مرغ، اعمال هر نوع سیاستی که منجر به افزایش قیمت نسبی داخلی به خارجی می شود و به عبارت دیگر باعث گرانتر شدن نسبی محصول تولید داخل نسبت به محصول وارداتی شود، سهم واردات آن را افزایش خواهد داد. در رابطه با محصولاتی مانند گوشت گوسفند، چای و حبوبات می توان گفت که افزایش نسبی قیمت وارداتی و داخلی آنها احتمالا باعث افزایش صادرات محصول تولید داخلی می شود.
بررسی مزیت نسبی تولید و تخمین واردات برنج در ایران
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی برنج تولید شده در ایران، تاثیر سیاست های حمایتی دولت در این بخش و همچنین وجود یا عدم وجود مزیت نسبی تولید در ایران بررسی شده است. برآورد با استفاده از روش OLS برای دوره ی 2005- 1990 انجام شده است. بر اساس نتایج این برآورد، تولید برنج داخل که تحت تاثیر قیمت برنج وارداتی، قیمت برنج داخلی و میزان مصرف برنج داخلی است، دارای مزیت نسبی نیست. همچنین، با استفاده از تحلیل های سری زمانی و مدل ARIMA تولید و مصرف برنج با فرض ادامه وضعیت موجود پیش بینی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، در صورت ادامه ی روند اخیر تولید و مصرف برنج، ایران در ده سال آینده بیش از اکنون نیازمند واردات این محصول استراتژیک است.
بررسی رشد و عوامل مؤثر بر توان رقابتی پسته ایران در بازار جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسته یکی از مهمترین محصولات کشاورزی است که در سطح گسترده درمناطق کویری و خشک ایران کشت شده است. ایران هر ساله درآمد شایان توجهی از راه صادرات این محصول در بازار جهانی ، بدست می آورد. هدف مقاله آن است که روند رشد تولید، صادرات و قدرت رقابتی پسته ایران در بازار جهانی بررسی شود. داده های سری زمانی از سطح زیر کشت، عملکرد در هکتار،تولید، میزان صادرات و ارزش صادرات پسته، برای دوره زمانی 81-1370 و آمار صادرات پسته به بازارهای گوناگون برای ایران و آمریکا،طی دوره زمانی 82-1375 جمع آوری شد. مدل های روند نمائی و سهم ثابت بازار برای دستیابی به هدف های مطالعه ، مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نرخ رشد سطح زیر کشت، معنی دار و معادل 2/5 درصد می باشد. در حالی که نرخ رشد تولید، مقدار و ارزش صادرات در دوره زمانی مورد مطالعه معنی دار نبوده است. اثر توزیع بازار و اثر رقابتی نقش مهمی در تغییر میزان صادرات پسته ایران در دوره اول(78-1375( داشته اند ، در حالی که اثر ترکیب محصول و توزیع بازار از مهمترین عامل های تغییر در صادرات پسته ایران در دوره دوم ( 82-1379( بوده اند.
آزاد سازی تجاری بخش کشاورزی و کاربرد مدل های تعادل عمومی قابل محاسبه ( CGE ) : مطالعه ی خانوارهای ایرانی
حوزه های تخصصی:
به طور کلی فرآیند آزادسازی تجاری، کسب منافع ناشی از توسعه ی مبادلات بین المللی است. ابزار اصلی آزادسازی، حذف موانع غیر تعرفه ای، حذف یا کاهش تدریجی تعرفه ها و در نهایت رسیدن به مرحله ی حذف یارانه های صادراتی است. یکی از اهداف مطالعات آزادسازی تجاری، بررسی اثرات آن بر توزیع درآمد و رفاه خانوارها است. این مقاله اثرات آزادسازی تجاری در بخش کشاورزی ایران و بر رفاه خانوارهای روستایی ایرانی را از طریق یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) بررسی می کند. به طور کلی، در این روش با اعمال سیاست های مختلف آزادسازی میزان واکنش برخی از متغیرهای اقتصادی مانند متغیرهای خرد (رفاه و درآمد خانوارها) مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج ناشی از آزادسازی تجاری از طریق برآورد و محاسبه ی مدل تعادل عمومی بر درآمد خانوارهای شهری و روستایی نشان می دهد که تعدیل تعرفه های وارداتی در راستای آزادسازی تجاری بخش کشاورزی ضمن بهبود رفاه خانوارها آثار مثبتی بر سطح درآمد و مصرف آنها دارد.
آثار جهانی شدن بر عرضه، تقاضا و واردات گندم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثر جهانی شدن بر روی واردات گندم صورت گرفت. با توجه به ارتباط میان واردات با عرضه و تقاضای داخلی، این هدف از راه برآورد الگویی متشکل از توابع سطح زیرکشت، عملکرد و تقاضای داخلی و واردات طی دوره 83-1359 تعقیب گردید. به منظور تحلیل اثر جهانی شدن از شاخص ادغام تجاری استفاده شد. نتایج ناشی از آزمون همزمانی حاکی از عدم وجود رابطه ی همزمانی میان معادلات بود. براساس برآورد های صورت گرفته مشخص شد که اثر افزایش همگرایی اقتصاد ایران به سوی اقتصادجهانی بر عرضه، تقاضا و واردت گندم چندان قابل ملاحظه نمی باشد. تنها در مورد سطح زیرکشت گندم اثر جهانی شدن معنی دار بود. نتایج بدست آمده از تابع تقاضای واردات نشان داد که جمعیت و تولید داخلی از مهمترین عامل های تاثیرگذار بر واردات گندم هستند. برخلاف مبانی نظری در الگوی واردات اثر متغیر نسبت قیمت جهانی به قیمت داخل مثبت بود. افزون بر این همبستگی میان واردات و نسبت قیمت جهانی به قیمت داخل نیز مثبت به دست آمد.
تاثیر صادرات محصولات سنتی بر صادرات غیر سنتی و رشد اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق اثرات کوتاهمدت و بلند مدت رشد صادرات محصولات سنتی بر متغیرهای رشد صادرات محصولات غیر سنتی و رشد اقتصادی (طی دوره 1381-1348) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از یک سری شاخصها، اقلام عمده (17 گانه) صادرات غیر نفتی کشور به صنایع سنتی و صنایع غیر سنتی تقسیم بندی گردید. همچنین چارچوب مدل اقتصادسنجی (VAR)، با تکیه بر توابع عکس العمل ضربه ای و بکارگیری استراتژی متعامد سازی تحت روش تجزیه چولسکی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که: - از میان اقلام 17 گانه صادرات غیر نفتی کشور، صنایع صادراتی پنبه و کتیرا بعنوان صنایع سنتی و 15 صنعت باقیمانده بعنوان صنایع غیر سنتی شناخته شده اند. - اثر رشد صادرات کالاهای سنتی بر رشد GDP در کوتاهمدت و بلند مدت مثبت بوده است. - رشد صادرات کالاهای سنتی هم در کوتاهمدت و هم در بلند مدت رشد صادرات کالاهای غیرسنتی را بهبود بخشیده است.
بررسی صادرات پسته ایران:چالش ها و رهیافت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسته، مهم ترین محصول صادراتی بخش کشاورزی ایران است. این محصول، به دلیل ارزآوری، ایجاد اشتغال، ایجاد ارزش افزوده و سایر جنبه های اقتصادی، بسیار با اهمیت است. در این مطالعه، که با هدف بررسی روند صادرات پسته و شناخت استراتژی صادراتی پسته ایران (طی سال های 2002-1970) انجام گرفته، از معیار RCA1 استفاده شده است. و هم چنین، تابع عرضه صادرات پسته، براورد شده است. نتایج نشان دادند که ایران از سال 1993 به دلیل حساسیت و دنبال کردن پاره ای از سیاست ها، در عرصه تولید و تجارت پسته، به یک استراتژی صادراتی نزدیک شده است و پایداری درامد صادراتی پسته نیز، این امر را ثابت می کند. ولی، در بین کشورهای صادر کنده پسته، آمریکا، از یک استراژی صادراتی منظم و دقیق تری نسبت به رقبا، برخوردار بوده است.
بررسی تاثیر اجزای تقاضای نهایی بر ارزش افزوده ی بخش های اقتصادی با تکیه بر نقش صادرات
حوزه های تخصصی:
از آنجا که اقتصاد ایران همواره با یکی از مشکلات اقتصادی مانند تورم، بیکاری، کسری تراز پرداخت ها، بدون استفاده ماندن ظرفیت های تولیدی و رشد اقتصادی ناپایدار مواجه است، اعمال استراتژی توسعه ی صادرات می تواند به عنوان یک رویکرد اساسی برای برطرف ساختن مشکلات مذکور مطرح گردد. این امر مستلزم شناخت جایگاه اجزای تقاضای نهائی، به خصوص صادرات در اقتصاد ایران و شناسایی بخش های دارای بیشترین ارزش افزوده است. روش شناسی این مطالعه بر اساس استفاده از جدول داده - ستانده و روش ماتریس تبدیل استوار است. با استفاده از این روش پیوند های بین بخش عرضه و تقاضای اقتصاد برقرار می شود و تأثیرات بخش تقاضای اقتصاد (صادرات ) را بر روی بخش عرضه ( ارزش افزوده ) مشاهده نمود. یافته های تحقیق نشان داد وقتی که هدف سیاست گذار، ایجاد بیشترین ارزش افزوده باشد، مهمترین جزء تأثیر گذار در بین اجزای تقاضا نهائی هزینه ی مصرفی دولتی است. انتخاب استراتژی توسعه ی صنایع وابسته به کشاورزی، توانایی ایجاد بیشترین ارزش افزوده، تحرک اقتصاد و کاهش هزینه ی فرصت ناشی از واردات را داراست.
اثر جهانی شدن اقتصاد بر توسعه بخش کشاورزی : مورد محصولات دامی
حوزه های تخصصی:
نظام اقتصادی- سیاسی حاکم بر جامعه بشری نظام برتری جویی است و جوامعی که درک واقعی از موقعیت کشورشان در جوامع بین المللی نداشته باشند قادر به حضوری موثر و مداوم در عرصه های جهانی نخواهند بود. بدون تردید موفقیت ما در دستیابی به آرمانهای توسعه به ویژه توانمندیها و نوآوریها در زمینه کشاورزی، در رقابت های بین المللی به آزمون گذاشته می شودو هر ساله که سهم کشورها...
بى ثباتى صادراتى و رشد کشاورزى : یک تجزیه و تحلیل هم انباشتگی سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایى که قسمت اعظم صادرات غیرنفتى کشورمان را محصولات کشاورزى و سنتى تشکیل مى دهد و از طرف دیگر کوچک بودن و وابسته بودن اقتصاد ایران به درآمدهاى صادراتى سبب مى گردد در صورت مواجه شدن با شوک هاى غیرقابل انتظار، زودگذر، رقابت پذیرى صنایع صادراتى کاهش یابد. برهمین اساس در این مقاله با پیروى از مدل فدر (1982) به بررسى اثر بى ثباتى درآمد صادراتى بر رشد کشاورزى در طى دوره زمانى 80- 1350 پرداخته شده است. تمایز عمده این مقاله را با سایر مطالعات را مى توان در سه بعد ذکر کرد. اولا اغلب مطالعات به بررسى تاثیر رابطه بى ثباتى صادراتى بر رشد اقتصادى به صورت جمعى پرداخته اند ولى به لحاظ این که مدلسازى برروى متغیرهاى جمعى مى تواند به تورش جمعى سازى منجر شود و روابط صحیح شناسایى نشود، مطالعه حاضر این موضع را به صورت بخشى مورد مطالعه قرار داده است. ثانیا تقریبا در تمامى مطالعات قبلى چنین رابطه اى بر اساس داده هاى مقطعى صورت پذیرفته است. مشکل کار با این نوع از داده ها آن است که تنها یک تخمین متوسط از اثرات را میسر ساخته وهیج اطلاع بیشترى در باره کشور تحت بررسى ارائه نمى دهد به همین دلیل در این مقاله از داده هاى سرى زمانى استفاده شده است. ثالثا براى اجتناب از رگرسیون ساختگى از رویکرد نوین اقتصادسنجى سرى زمانى، هم انباشتگى جوهانسن (1988) استفاده شده است. نتایج حاکى از وجود یک رابطه بلندمدت منحصربه فرد میان متغیرهاى الگوسازى شده است. به لحاظ این که در بلندمدت رشد تولید به عواملى نظیر جمعیت و بهبود تکنولوژى و نظایر بستگى دارد، اثر بى ثباتى صادراتى بر ارزش افزوده کشاورزى برون زا فرض شده و تنها درکوتاه مدت مؤثر خواهد بود که این اثر در این مقاله مثبت ارزیابى شده است.
بى ثباتى صادراتى و رشد کشاورزى : یک تجزیه و تحلیل هم انباشتگی سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایى که قسمت اعظم صادرات غیرنفتى کشورمان را محصولات کشاورزى و سنتى تشکیل مى دهد و از طرف دیگر کوچک بودن و وابسته بودن اقتصاد ایران به درآمدهاى صادراتى سبب مى گردد در صورت مواجه شدن با شوک هاى غیرقابل انتظار، زودگذر، رقابت پذیرى صنایع صادراتى کاهش یابد. برهمین اساس در این مقاله با پیروى از مدل فدر (1982) به بررسى اثر بى ثباتى درآمد صادراتى بر رشد کشاورزى در طى دوره زمانى 80- 1350 پرداخته شده است. تمایز عمده این مقاله را با سایر مطالعات را مى توان در سه بعد ذکر کرد. اولا اغلب مطالعات به بررسى تاثیر رابطه بى ثباتى صادراتى بر رشد اقتصادى به صورت جمعى پرداخته اند ولى به لحاظ این که مدلسازى برروى متغیرهاى جمعى مى تواند به تورش جمعى سازى منجر شود و روابط صحیح شناسایى نشود، مطالعه حاضر این موضع را به صورت بخشى مورد مطالعه قرار داده است. ثانیا تقریبا در تمامى مطالعات قبلى چنین رابطه اى بر اساس داده هاى مقطعى صورت پذیرفته است. مشکل کار با این نوع از داده ها آن است که تنها یک تخمین متوسط از اثرات را میسر ساخته وهیج اطلاع بیشترى در باره کشور تحت بررسى ارائه نمى دهد به همین دلیل در این مقاله از داده هاى سرى زمانى استفاده شده است. ثالثا براى اجتناب از رگرسیون ساختگى از رویکرد نوین اقتصادسنجى سرى زمانى، هم انباشتگى جوهانسن (1988) استفاده شده است. نتایج حاکى از وجود یک رابطه بلندمدت منحصربه فرد میان متغیرهاى الگوسازى شده است. به لحاظ این که در بلندمدت رشد تولید به عواملى نظیر جمعیت و بهبود تکنولوژى و نظایر بستگى دارد، اثر بى ثباتى صادراتى بر ارزش افزوده کشاورزى برون زا فرض شده و تنها درکوتاه مدت مؤثر خواهد بود که این اثر در این مقاله مثبت ارزیابى شده است.
الگوی رشد بخش کشاورزی با تاکید بر نقش صادرات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی الگوی رشد بخش کشاورزی با توجه به عوامل طرف تقاضا می پردازد. در طرف تقاضا چهار عامل اصلی وجود دارد که می تواند الگوی رشد یک بخش یا کشور را شکل دهد. این عوامل عبارتند از گسترش بازار داخلی، گسترش بازار خارجی یا صادرات، تغییر در ترکیب تقاضا برای محصولات داخلی و وارداتی یا جانشینی واردات و تغییر تکنولوژی. از طرف دیگر تاثیر صادرات بخش های مختلف اقتصاد بر رشد بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که رشد بخش کشاورزی از یک طرف عمدتا وابسته به بازار داخلی و از طرف دیگر، آن قسمت از رشد بخش کشاورزی که متکی به صادرات است عمدتا متاثر از صادرات بخش هایی مانند صنایع غذایی و نساجی است.
بررسی مزیت نسبی تولید و صادرات گیاهان زینتی در استان های منتخب
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق مزیت نسبی تولید گل و گیاه (گل ر ز، مریم و گلایل) در استان های اصفهان، تهران و مرکزی مورد بررسی قرار گرفته است. پس از جمع آوری اطلاعات از شاخص های مزیت آشکار شده (RCA)، هزینه های داخلی (DRC) و هزینه های تمام شده استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد مزیت نسبی گل رز در استان اصفهان بر اساس RCA در سال های مورد بررسی حفظ و حتی افزایش یافته است. در این استان گل گلایل در سال 78 با شاخص 3.495 دارای مزیت نسبی تولید بوده، ولی در سال 82 با شاخص 0.65 مزیت خود را از دست داده است.
استان تهران در سال های 78 در گل رز و استان مرکزی در سال های 78، 80 و 81 در گل مریم دارای مزیت نسبی هستند. بر اساس شاخص DRC محاسبه شده، گل رز، مریم و گلایل در هر سه استان دارای مزیت نسبی هستند. هم چنین گل رز در اصفهان و گلهای گلایل و مریم در مرکزی، پایین ترین هزینه تمام شده را در یک هکتار دارا می باشند.