علی صفایی سنگری

علی صفایی سنگری

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه گیلان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

بررسی جامعه شناختی گفتمان های شعری دهه دوم پس از انقلاب اسلامی (1376-1367 ه .ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۴۵
انقلاب اسلامی به عنوان پدیده ای مهم در تاریخ معاصر، تأثیر زیادی بر ذهن و زبان شاعران در خصوص هدف و رسالت ادبیات داشته است. تحولات سال های آغازین انقلاب، شعر فارسی را به طور خیره کننده ای به سوی تعهد هنری و پرهیز از اندیشه هنر برای هنر پیش برد؛ به طوری که شعر محتوامدار و متعهّد، گفتمان غالب در دهه اول بود. اما در دهه دوم، به دلایلی مختلف شرایط تغییر کرد. هدف از این پژوهش، بررسی جامعه شناختی این عوامل و نشان دادن شاخصه های این تغییر در دهه دوم پس از انقلاب است. پایان یافتن جنگ تحمیلی، رحلت امام خمینی(ره)، تغییر در سیاست های داخلی و خارجی دولت پس از جنگ، تحول در جریان روشنفکری دینی و تغییر در ساختار جمعیتی ایران از جمله عواملی هستند که شعر فارسی را از محتوامداری به سمت فرم گرایی پیش برد و آن را در قالب گرایش هایی نظیر شعر حرکت (پست مدرن)، شعر گفتار، شعر رمانتیک و... عرضه کرد. ضمن این که در شعر متعهد نیز در دهه دوم، تغییرات محسوسی ایجاد شد و احساس تعهد اجتماعی پررنگ تر شد.
۲۲.

بررسی جامعه شناختی شعر انقلاب اسلامی حدّ فاصل سالهای 1357- 1359 هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی انقلاب اسلامی شعر فارسی 'گفتمان تحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۷
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات گسترده ی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران، منجر به شکل گیری گفتمان های مختلف شد. هدف از این پژوهش، بررسی جامعه شناختی این تحولات در دو سال آغازین پس از انقلاب و چگونگی انعکاس آنها در شعر مقطع زمانی مذکور است. بر اساس دیدگاه های سیاسی- اجتماعی، این گفتمان ها را می توان به سه دسته ی کلی 1- لیبرال- دموکرات 2- مارکسیستی و سوسیالیستی و 3- اسلامگرا و مکتبی تقسیم کرد. اگرچه شباهتهایی نظیر ستایش انقلاب و امام(ره)، نکوهش نظام پهلوی، یادکرد شهدا، امید به آینده و ...در اشعار این گفتمان ها وجود دارد؛ اما تفاوتهایی نیز به چشم می خورد. به عنوان مثال در گفتمان لیبرال- دموکرات، بیشتر از نمادهای ملی و میهنی استفاده می شود و از امام خمینی(ره) به عنوان رهبرجنبش ملی یاد می شود. اما در گفتمان مارکسیستی و سوسیالیستی، بیشتر مسائلی نظیر معیشت مردم، فقر و تبعیض بیان می شود و از امام(ره) به عنوان رهبر خلق یاد می شود. . ضمن اینکه در گفتمان اسلامگرا و مکتبی نیز بیشتر به مسائلی نظیر اندیشه های دینی و مذهبی، غرب ستیزی، مبارزه با اشرافی گری، تضعیف نمادهای ملی و... پرداخته می شود و از امام(ره) به عنوان رهبری عرفانی و آسمانی یاد می شود.
۲۳.

بررسی و تحلیل داستان حضرت ابراهیم (ع) بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان ابراهیم (ع) تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بافت موقعیتی مفاهیم پس زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۴
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است میان رشته ای که به تحلیل گفته ها و متون در چارچوب مناسبات قدرت در جامعه و نقش زبان در تثبیت و تداوم سلطه می پردازد. در تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، متون، به ویژه داستان در سه سطح (توصیف، تفسیر و تبیین) مورد بررسی قرار می گیرد. فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی خویش، ایدئولوژی را ابزار ایجاد و حفظ روابط قدرت در جامعه می داند و بر چهار مفهوم بنیادین (قدرت، جهان بینی، زبان و ایدئولوژی) تأکید دارد. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای در صدد آن است تا به تحلیل گفتمان انتقادی داستان حضرت ابراهیم ع در قرآن بر اساس الگوی سه سطحی فرکلاف (توصیف، تفسیر، تبیین) پرداخته، واضح نماید که کدام گفتمان، در این داستان کلیدی و برجسته است و کدام مفاهیم ایدئولوژیک در پس متن این داستان وجود دارد و چگونه این مفاهیم در ساختارهای مختلف سه سطحی مد نظر فرکلاف همخوانی پیدا کرده اند؟ نتایج حاکی از آن است که برجسته ترین گفتمان در این داستان، گفتمان توحیدی حضرت ابراهیم ع با روش های استدلالی-احتجاجی و تبلیغی است. مفاهیم ایدئولوژیک معرفتی (خداشناسی)، تربیتی و تبلیغی هم برای داعیان و مبلغان و هم برای عام مخاطبان قرآنی در پسِ متن آن نهفته است. البته گفتمان حضرت ابراهیم ع بر مقتضای حال مخاطب شکل گرفته که با توجه به بافت موقعیتی متن این داستان، می توان مفاهیم ایدئولوژیک متفاوتی را از آن دریافت نمود.
۲۴.

مبانی نقدِ نقدِ ایدئولوژی و صدق و کذب ایدئولوژی در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی نقدِ نقد ایدئولوژی مولانا صدق و کذب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۴
واژه ایده پس از افلاطون به دو معنای «آرمان گرایی» و «معناگرایی» اشاره می کند. اصطلاح ایدئولوژی، از لحاظ گستره معنایی و تفسیری بودن، امروزه یک متن محسوب می شود و مطالعه آن را می توان در دو رویکرد انتقادی و بی طرفانه ( خنثی) تقسیم بندی کرد. مارکس از فیلسوفانی بود که با رویکرد انتقادی، ایدئولوژی را مجموع ه ای از اندیشه ها می دانست که منافع طبقات را بازنمایی می کند. مثنوی به عنوان یک متن عرفانی و اجتماعی، ایدئولوژیک است ولی محتوای آن با ایدئولوژی مخالف است و ادعای شاعر آن نقد ایدئولوژی است. مولانا سعی کرده به وسیله دیدگاه انتقادی، به نقد ایدئولوژی ها بپردازد. در این مقاله با همین دیدگاه، به بررسی مبانی نقدِ نقدِ ایدئولوژی از نظر مولانا و صدق کذب آنها، در مثنوی پرداخته شده است. مولانا با استفاده از مفاهیم و مبانی ای چون اصل نگری، کل نگری، «موقوف فطام» (بازگیری)، مراتب معرفتی، عقل جزئی و کلّی، قصد دارد تا اهمیت و مبانی نقدِ نقدِ ایدئولوژی را به مخاطبین نشان دهد و با اشاره به صدق و کذب ایدئولوژی ها، به خاصیت خودافشاگر و گفتمانی آنها اشاره کند. او معتقد است به وسیله «انتظار» و «همت» در نقد (= نقدِ نقدِ ایدئولوژی)، می توان به واقعیت نزدیک تر شد. 
۲۵.

دراسة فنون السخرية وتحليلها في مقامات الحريري(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۵
السخریه هی إحدی الآلیات البلاغیه للکلام والتی تکشف عن المفاهیم والمعانی الخفیه للنص وتوفر متعه أدبیه للمخاطب. وقد استخدمها الحریری فی مقاماته لیضفی عمقاً علی القصص ویخلق تنوعا للکلام. ولذلک فإننا فی المقامات نواجه أسالیب وسیاقات مختلفه من السخریه، التی تجلت سواءً فی الکلمات أو فی طریقه العرض ومکانه الشخصیات، وساعدت المؤلف فی التعبیر غیر المباشر. إن عدم الفهم الدقیق للمعانی الساخره یجعل الجمهور غیر قادرین علی التعرف علی کافه الفروق الدقیقه والتفاصیل فی العمل الأدبی فیهدف هذا البحث إلی توضیح قصد الحریری من توظیف السخریه فی تنویع المقامات وتجنب الشفافیه من خلال تغییر موقع الأحداث واختلاف المسرح والارتجال والنسق الأدبی وما إلی ذلک. وأظهرت النتائج أن البساطه الساخره للمقامات الأولیه تتحول إلی تعقید ساخر للمقامات الأخیره وبشکل ما، نری نوعا من التدرج المتعالی للسخریه، کما برزت أربعه أنواع من السخریه اللفظیه، والظرفیه، والدرامیه، والسقراطیه فی المقامات. وتجنبا للتکرار ومنعا لملل الجمهور، استخدم الحریری هذا الفن الأدبی فی أعماله لتنویع المقامات ونقد واقع المجتمع بابتکاراته الممتعه فی لغه ساخره. إن عدم الفهم الدقیق للمعانی الساخره یجعل الجمهور غیر قادر علی التعرف علی کافه الفروق الدقیقه والتفاصیل فی العمل الأدبی.عدم درک دقیق معانی طنز باعث می شود که مخاطب نتواند تمام ظرایف و جزئیات موجود در اثر ادبی را تشخیص دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان