مسعود امید

مسعود امید

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز
پست الکترونیکی: masoud_omid1345@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۰۴ مورد از کل ۱۰۴ مورد.
۱۰۱.

فلسفه متافیزیک نزد کانت و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک کلاسیک فلسفه متافیزیک متافیزیک طبیعت کانت علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۰۲
وجود بحران های علمی هر عصر، متفکران را با چالش های جدی مواجه می کند و هر متفکری بر اساس فهم از مسائل علمی و داشته های علمی خود، به نوعی سعی در حل بحران و رساندن علم به ساحل امن یقین را دارد. وجود مسائل جدید و تعارضات در علم و دین و فلسفه، ایمانوئل کانت و علامه طباطبایی را بر آن داشت تا نگاه دوباره و جدی تری به این معضلات علمی و سعی در حل بحران های موجود داشته باشند. و هر دو متفکر به نوعی جواب معضلات زمان خود را در رویارویی دوباره با متافیزیک دیدند. کانت با تصور و تعریفی که از متافیزیک سنتی داشت، متافیزیک موجود را نتوانست به عنوان یک علم یقین بخش قبول کند و متافیزیک سنتی را از لیست علوم پاک کرد. علامه بر عکس وی، با تصور و تعریفی که از متافیزیک سنتی داشت؛ متافیزیک را علمی یقینی پنداشت به طوری که یقینی بودن سایر علوم هم در سایه وجود و امکان تحقق متافیزیک میسر بود. در مقاله حاضر فلسفه متافیزیک از نگاه هر دو اندیشمند از جهات مختلف مثل تعریف متافیزیک سنتی و روش آن و همچنین کیفیت گزاره های آن و نسبتش با سایر علوم، بررسی خواهد تا روشن گردد چرا در قبال سوالات یکسان، هر کدام راه متفاوتی را پیمودند. و در نهایت به این نتیجه می رسد که متافیزیکی که به دست این دو متفکر رسیده از مبنا متفاوت بوده است، که باعث پیموده شدن دو راه متفاوت شده است.
۱۰۲.

احتمال وجود عالم پس از مرگ و آموزه ثواب و عقاب اَعمال در حیات اُخروی در فلسفه دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استدلال احتمالی استقراء معمولی استقراء دینی اصل یک نواختی وضعیت آتی دیوید هیوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۰
در حوزه فلسفه دین، مسئله وجود عالم پس از مرگ و آموزه ثواب و عقاب اَعمال در حیات اُخروی یکی از مسائل مهم و غامضی است که متألهان و فیلسوفان دین را به ارائه دیدگاه های نابرابر و متناقض درباب آن واداشته است. در این میان، به رغم آوازه پُرمایه دیوید هیوم به عنوان یکی از خطیرترین منتقدان فلسفی دین، متأسفانه در دهه های اخیر اهمیت غیردینی دیدگاه های این فیلسوف، به ویژه درباب مسئله استقراء و استدلال احتمالی، توجه و کارمایه هیوم پژوهان را به خود جلب نکرده است. مقاله حاضر، به عنوان نخستین اثر فلسفی، در پی آن است تا با ارائه تفسیری غیردینی از دیدگاه های دیوید هیوم درخصوص احتمال و استقراء، از طریق نمایان ساختن ارتباط بین مسئله استقراء و استدلال احتمالی با مسئله باور به وضعیت آتی و آموزه ثواب و عقاب آتی اَعمال در فلسفه دین این فیلسوف، نشان دهد که هدف اصلی تحلیل های انتقادی دیوید هیوم از اعتبار و اهمیت عملی استدلال های استقرائی دینی، با تهیه تبیینی از بنیان های استدلال احتمالی، رد اهداف اصلی مدافعان اثرگذار ارتدوکسی است. هدف مدافعان ارتدوکسی این بود که بر اساس تجربیات ما از این دنیا نشان دهند که آدمی در وضعیت آتی؛ یعنی در آخرت، ثواب و عقاب اَعمال خود را خواهد دید و احتیاط ایجاب می کند که ما سلوک خود را در این زندگی باتوجه به انتظاراتمان از سعادت و شقاوت در زندگی بعدی هدایت کنیم. ما نشان خواهیم داد که دیوید هیوم تبیین طبیعت گرایانه ای را از سازوکارها و مکانیسم های روان شناختی برای بنیان استدلال احتمالی ارائه می دهد که باورهای ما درخصوص آتی را ایجاد می کنند و بر اساس همین تبیین نشان می دهیم که در فلسفه این فیلسوف استدلال های دینی درخصوص آموزه وضعیت آتی برای ترغیب ما یا تأثیر بر سلوک ما شکست می خورند، و لذا، آموزه ثواب و عقاب آتی اَعمال برای آدمی حاصلی ندارد.
۱۰۳.

پرسش از پایدیای سوبژکتیویته(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جریان سوژه باوری فراگیری سوبژکتیویته وجه تجویزی سوبژکتیویته عناصر بنیادی وجه تربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
بنیاد جهان ما بر سوبژکتیویته نهاده شده است. در چنین جهانی و از منظر سوبژکتیوتیه، هر چند آدمی سوژه به دنیا نمی آید، ولی سوژه می شود. اما وصول به تراز سوژگی بر عهده پایدیای سوبژکتیویته و افق و گفتمان تربیتی آن است؛ از این طریق است که آدمی سوژگی می آموزد و سوژه بار می آید. با این وصف، این نوشتار به دنبال طرح پرسش و آنگاه تحقیقی در باب سوبژکتیویته تحت عنوان پایدیای سوبژکتیویته است. این پرسش به دلیل نسبت گسترده و عمیق سوبژکتیویته با تاریخ فلسفه و دوره مدرنیته و نیز رابطه آن با نحوه اندیشه و زیست معاصر ما، موضوعی قابل طرح و بحث است. پایدیای سوبژکتیویته به عنوان جریانی با زمینه های یونانی و رنسانسی و مدرن اولا ناظر به امر تعلیم و تربیت است و ثانیا بستری برای تمرین سوژگی در مقام نظر و عمل و در نهایت معطوف به پرورش و پروردن چیزی به نام سوژه است. پایدیای سوبژکتیویته معطوف به تربیت انسان به نحو بی طرف و لابشرط نیست بلکه تربیتی از نوع سوبژکتیو، سوژه گونه یا سوژه مند در باب انسان است. پایدیای سوبژکتیویته به معنای جریان آموزش سوژگی و تمرین سوژگی و تربیت و پرورش سوژه، از ریشه های تاریخی برخوردار است و می توان زمینه ها و ردپای آن را کم و بیش و به انحای مختلف، در یونان و ادوار پس از آن و تا دوره معاصر به نظاره نشست. پرسش از پایدیای سوبژکتیویته، از جهت توصیفی، می تواند ما را در کشف ویژگی ها و مولفه های این جریان یاری رساند و از سوی دیگر یعنی از جهت تجویزی و توصیه ای، می تواند عناصر و جهات کلیِ تربیتی این جریان را آشکار سازد پایدیای سوبژکتیویته را می توان به عنوان بنیادی برای تمام فلسفه های تعلیم و تربیت به بحث و نظر گذاشت.
۱۰۴.

پرسش از سوبژکتیویته فلسفه فارابی و آینده فرهنگ فلسفی ما(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی سوبژکتیویته دکارت مدرنیته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۵
اگر تا کنون فارابی را مؤسس فلسفه اسلامی دانسته اند، زین پس می توان وی را به عنوان مؤسس سوبژکتیویته ای خاص در تفکر فلسفی جهان اسلام نیز دانست. نزد برخی از فیلسوفان جهان و نیز در تفکر فلسفی معاصر ایران، به طورکلی، به امکان گفت وگو میان تفکر فلسفی کلاسیک و فلسفه های جدید اذعان شده است. اما این گفت وگو برای فلسفی اندیشان کلاسیک ایران از اهمیت مضاعفی برخوردار است چرا که چنین گفت وگویی جزو شرایط امکان حضور در افق فلسفی جدید و هم زبانی (و نه لزوماً هم رأیی) با آن است. تا کنون تمرین این گفت وگو، کم وبیش، بر محور مقولاتی فلسفی از قبیل وجود، ماهیت، علیت، حرکت، غایت، معرفت و... صورت گرفته است. پیشنهاد این مقاله آن است که می توان و حتی بایسته است که این بار با طرح یک مسئله اساسی دیگر و گشودن مسیری دیگر به ادامه این گفت وگو پرداخت. مسئله اساسیِ پیشنهادی، پرسش از سوبژکتیویته فلسفه فارابی است. فلسفه فارابی متضمن معرفت شناسی خاصی است و هر معرفت شناسی، کم وبیش، مشتمل بر نظریه یا توصیفی در باب سوژه است. حال پرسش این است که سوبژکتیویته منطوی در بحث معرفت نزد فارابی چیست؟ این پرسش از آن رو قابل اعتنا و طرح است که بنیاد مدرنیته را سوبژکتیویته تشکیل می دهد. این نوشتار تلاش می کند با الهام از روش شناسی دکارتی در استخراج سوبژکتیویته فلسفی، به استناد متون فارابی همین رویکرد را در آثار فارابی دنبال کند. در نتیجه این وجه، می توان فارابی را به عنوان بنیان گذار سوبژکتیویته اسلامی معرفی کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان