استعلای بدن بازیگر در فرایند اندیشه ورزی بدنمندانه؛ مطالعه ی میان رشته ایی هنر و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
کانت برای نخستین بار حسیات را به عنوان دروازه هایی کلیدی و محوری برای شناخت معتبر در دنیای عقل بنیاد فلسفیدن مطرح می کند و از نوعی شناخت استعلایی نام می برد. از سوی دیگر بدن بازیگر همواره بر صحنه ی نمایش یا پرده ی سینما حضوری معرفت آفرین و استعلاگون داشته است. این مقاله می کوشد تا با جست وجو در وجوه استعلایی بدن در اندیشه ی کانت و برخی اندیشمندان پس از او با رویکرد پرسش بنیادی هایدگر، به فرایند اندیشه ورزی بدنمندانه ی بازیگر در جهان دراماتیک در پرتو خودآگاهی هگلی، قصدیت برنتانو و شهود هوسرل، و نیز استعلای بازیگر از منظر گروتفسکی توجه کند. از این رو ضمن پیش کشیدن فرازهایی از نگره های بدن محور پس از کانت، می کوشد کیفیت حضور و معنابخشی بدن در این نگره ها را بررسی کند.