تحلیل تطبیقی داستان کشته شدن افراسیاب در شاهنامه فردوسی و متون اوستایی، پهلوی، و نگاره ها بر پای نظریه ترامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ترامتنیت ژرار ژنت یکی از دیدگاه های مهم در زمینه بینامتنیت است که به بررسی رابطه پیش متن (متن مرجع) با بیش متن (متن جدیدی که از متن پیشین مشتق شده است) می پردازد. در تاریخ ادبیات فارسی، شاهنامه فردوسی یکی از مهم ترین متن هایی ا ست که بحث ترامتنیت درباره آن مطرح شده است. شاهنامه هم ارتباط بینامتنی فراوانی با متون پیش از خود، به ویژه متن های اوستایی و پهلوی، دارد و هم نقش پیش متن را برای دیگر متن ها، از جمله متن های تصویری مانند نگاره ها، بازی کرده است. در این مقاله، به بحث ترامتنیت در داستانِ کشته شدن افراسیاب در شاهنامه پرداخته شده و این پرسش ها مطرح شده اند: عناصر اصلی داستان مرگ افراسیاب در شاهنامه چیست و روایت شاهنامه با دیگر متن ها درباره این داستان چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد و از این متون چگونه به عنوانِ پیش متن در شاهنامه استفاده شده است و، از سوی دیگر، نگاره هایی با موضوعِ داستان کشته شدن افراسیاب تا چه حد از شاهنامه برگرفته شده اند؟ براساس نتایج می توان گفت که، از یک سو، متن های باستانی ایرانی، به عنوانِ پیش متن، نقش مهمی در خلق شاهنامه داشته اند و، از سوی دیگر، خودِ شاهنامه نیز، به عنوانِ پیش متن، تأثیر مهمی بر آفرینش انواع نگاره ها داشته است.