مسیرهای مشارکت علوم انسانی و اجتماعی در بوم سازگان نوآوری: دلالت هایی برای خط مشی گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
31 - 64
حوزه های تخصصی:
هر چند که نظریه بوم سازگان نوآوری در زمینه فناوری و به یک معنا در علوم پایه و مهندسی، تا حد خوبی ساختار و توسعه یافته، در علوم انسانی و اجتماعی و فناوری های نرم به درستی شکل نگرفته است. شاید از این رو که پژوهش گران حوزه مطالعات نوآوری همواره با ذهنیت اقتصادی به مفهوم «نوآوری» نگریسته اند. این رویکرد اقتصادی، آغازگر شکل گیری گفتمان «ارزش ابزاری» در ارزش گذاری پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی است که به عنوان منطقی برای حمایت مالی آغاز شد و شروع به گسترش کرد. فراگیر شدن این گفتمان و مقایسه نتایج پژوهشی این علوم با علوم پایه و مهندسی توسط معیارهای ارزیابی یکسان، چالش ها و آسیب های فراوانی در میان فعالان در حوزه علوم انسانی و اجتماعی داشته و به ایجاد فضایی دلسردکننده و انزوای آن ها منجر شده است. در مقابل این گفتمان، پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی بر این باورند که کاری که انجام می دهند در مقابل «ارزش ابزاری» دارای یک «ارزش ذاتی» است که اقتصاد نمی تواند در آن نقشی داشته باشد. این تقابل در توجیه و منطق سرمایه گذاری در فعالیت ها و پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی اختلافات راهبردی جدی ایجاد می کند. در این مقاله ضمن مرور دیدگاه های طرح شده پیرامون «ارزش» پژوهش ها علوم انسانی و اجتماعی در بوم سازگان نوآوری، مدلی برای نشان دادن گذرگاه های مشارکت این علوم در بوم سازگان نوآوری پیشنهاد شده است. این مدل می تواند راهکاری برای مصالحه منتقدان ابزارگرائی در مقابل اقتصاددانان بوده و مسیر پیش روی تأمین مالی پژوهش ها علوم انسانی و اجتماعی را هموارتر کند. در نهایت دلالت هایی برای خط مشی گذاری در زمینه تأمین مالی هر یک از گذرگاه های مشارکت پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی در بوم سازگان نوآوری بیان شده است.